گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

بالاد (۱)

مجسمه شوپن


تعریف دقیق بالاد (ballad) که در فارسی به آن تصنیف گفته میشود، همواره مورد بحث و گاهی جدل ادیبان و موسیقی دانان تاریخ بوده است. یکی از تعاریف آن که در بیشتر لغت نامه های معتبر موجود

بوده و مورد تایید بسیاری از متخصصان قرار گرفته، به این شرح است:

بالاد یک قالب شعری است که باید با آوایی موزون و یا با آواز خوانده شود، به عبارت دیگر بالاد را می توان داستانی در قالب یک آواز دانست.

مهمترین خصیصه آن روایت یک واقعه کوچک هیجان انگیز یا جذاب در قالب داستانی ساده است. ف.ب. گامر (F. B. Gummere 1919-1885 پژوهشگر آمریکایی) بالاد را چنین توصیف میکند:

“شعری که برای خوانده شدن با آواز سروده شده، از نظر محتوایی بسیار غیر شخصی است و احتمالا منشاء آن با رقصهای دسته جمعی مربوط است، اما تحت تسلط یک سنت شفاهی بین مردمی است که کاملا از تاثرات ادبی به دور بوده و دارای شخصیتهایی همگن بوده اند.”

بالاد به معنای تصنیف نباید با بالاد با این املا ballade که یک قالب شعر متعلق به قرن ۱۴ و ۱۵ فرانسه است، اشتباه شود.

با وجود اینکه بالاد قالبی است که هنوز هم بسیار مورد استفاده شعرا قرار میگیرد، اما اصطلاح “تصنیف عوامانه” یا popular ballad به بسیاری از نوشتهای زمانهای گذشته و دورانی مربوط میشود که

ادبیات نوشتاری هنوز رشد و تکامل نیافته بود.

تصنیفهای عوامانه هنوز هم در برخی نقاط جهان دیده میشوند، آنها بیشتر در میان مردم بی سواد و کم سواد ساکن در مناطق دورافتاده شکل میگیرند. در آمریکا مردم کوهستانهای آپالاش (Appalachian Mountains)، گاوچرانان دشتهای غرب و همچنین افراد درگیر در جنبشهای کارگری، به خصوص زمانی که با خشونت همراه باشد، دارای سبک و فرهنگ ویژه ای در زمینه سرودن تصنیفهای عوامانه هستند.

درباره اینکه آیا بالاد، توسط یک سراینده خاص به وجود آمده یا اینکه حاصل فعالیتی اشتراکی و گروهی است، هنوز مناقشاتی وجود دارد. سرچشمه هرچه که باشد، تصنیف عوامانه تقریبا در هر کشوری یکی

از ابتدایی ترین شکلهای ادبیات بوده است.

در اینجا به وجوه مشترک خاصی که در این تصنیفهای اولیه دیده میشوند اشاره میکنیم، حوادث ماورا طبیعت در روند وقایع تصنیف نقش مهمی ایفا میکنند، شرح رشادتها و عشق از موضوعات مکرر آنها

است، حوادث داستان از نوعی است که معمولا برای عامه مردم رخ میدهد و معمولا با رویدادهای خانوادگی و شخصی همراه است.

توجه سراینده بر شخصیت پردازی یا توصیفات ناچیز بوده، تغییر و تحولات بسیار سریع هستند و داستان تا حد بسیاری با گفتگو پیش میرود. موقعیتهای ناگوار در کمال سادگی توصیف شده و استفاده از ترجیع بند معمول است، اما استفاده از تخیل چندان در آنها رایج نیست. یک داستان فرعی بسیار پرآب و تاب در آنها وجود دارد و تصنیف عموما با بندی به پایان میرسد که در آن خلاصه ای از ماجرا بازگو میشود.

writing.upenn.edu, en.wikipedia.org, britannica.com

۱ نظر

بیشتر بحث شده است