Posts by محمدرضا مقدم
میثمی: مکتب منتظمیه به تدریج منسوخ شد
پس از عبدالعزیز و فرزندش محمود که رساله مقاصد الادوار را تألیف کرد، دیگر شاهد ادامه مکتب منتظمیه در عثمانی نیستیم و این مکتب عملاً نفسهای آخر خود را کشید. جریان جدیدی در عثمانی شکل گرفت که تحت تأثیر اُسرای ایرانی بود، این روش به تدریج از روش و شیوه مکتب منتظمیه فاصله گرفت. این تغییر را میتوان در رسالهنویسی عثمانی و ظهور گفتمانها و چهارچوب نظری جدید مشاهده کرد.
میثمی: مبنای ادوار ایقاعی در رساله بر زمانهای کمّی استوار است
مبنای ادوار ایقاعی در رساله بر زمانهای کمّی استوار است؛ بدین معنا که تمایز میان «زمان کوتاه» و «زمان کشیده» اساس شکلگیری این ادوار را تشکیل میدادند. چنین رویکردی با ساختار عروضی شعر فارسی و عربی مشابهت داشته است؛ چراکه در هر دو نظام، واحدهای ارزش زمانی نقش محوری ایفا میکردند. در بخش نظری رساله، پنج نوع زمان با نشانههای الف (چنگ)، ب (سیاه)، ج (سیاه نقطهدار)، د (سفید) و ھ (سفید+چنگ) تعریف میشدند.
میثمی: عبدالعزیز کوکهای متنوعی پیشنهاد کرده است
این دورها هم در همان سنت ایقاعی ساخته شدهاند. برای مثال، فرض کنید یک ایقاع «ثقیل اول» با اتانین «تَنَن° تَنَن° تَنَنَن° تَن° تَنَنَن°» داریم. این ترکیب میتواند تغییر کند، مثلاً به ترکیبات دیگری تبدیل شود: « تَن° تَنَن° تَنَن° تَنَنَن° تَنَنَن°». اما اینکه این تغییر تا چه حد مقبول واقع شود و تا چه حد سنت آن را بپذیرد، بحثی جداگانه است. طبیعی است که افراد سرشناسی مثل عبدالعزیز، که در آن دوران بسیار مورد احترام بودند، دست به ابتکاراتی میزدند، جامعه و پیروان آنها تا حد زیادی این نوآوریها را میپذیرفتند. با این حال، ارتباط دقیق این ایقاعات با بسترهای فرهنگی و اجتماعی آن زمان هنوز برای ما کاملاً روشن نیست. مثلاً عبدالقادر مراغی از ادواری نام میبرد که تعداد ضرباتشان زیاد است و توضیح میدهد که چرا چنین ساخته شدهاند.
میثمی: شکل انسجام یافتۀ نظام موسیقی دستگاهی در ایران به دوران قاجار برمیگردد
تصانیفی که از عبدالعزیز در رسالههای مختلف باقی مانده، شامل این دو نغمه نمیشوند، هرچند نویسنده در رسالهاش به این دو اشاره کرده است. من و آقای عبادی این آثار را در نسخ مختلف مجموعه تصانیف که غالباً گردآورندۀ آنها مشخص نیستند و مربوط به پیش از صفوی و دورۀ صفوی است گردآوری کردهایم؛ این تصانیف به عبدالعزیز نسبت داده شدهاند. از آنجائیکه وی فرزند مراغی و سرشناسترین چهرۀ دربار عثمانی در زمان خودش بود، میتوان پنداشت که این تصانیف متعلق به وی است.
میثمی: هم سیستم مُدال و هم سیستم ریتم و متر در طی زمان تغییر میکنند
رساله «نقاوهالادوار و تصانیف» تألیف عبدالعزیز بن عبدالقادر مراغی، از منابع مهم در تداوم سنت موسیقی مکتب منتظمیه در دوره عثمانی به شمار میآید. این اثر نهتنها ادامهدهنده دیدگاههای نظری عبدالقادر مراغی است، بلکه با نوآوریهایی در حوزه مُد، نظام ایقاعی و اصطلاحپردازی، افقهای تازهای پیش روی موسیقیپژوهان گشوده است. این کتاب به تازگی توسط سید حسین میثمی عضو هیئت علمی دانشگاه هنر ایران و مصطفی عبادی، تصحیح و توسط انتشارات دایره المعارف بزرگ اسلامی منتشر شده است. در گفتوگویی که پیشرو دارید، سید حسین میثمی، با تبیین مبانی تصحیح این رساله و بررسی ساختار آن، به پرسشهایی درباره جایگاه مفاهیمی چون ادوار نغمگی و ایقاعی، نوآوریهای عبدالعزیز و نسبت این رساله با تحولات موسیقی ایران و عثمانی پاسخ میدهد.
کتاب «عملهجات طرب خاصه» منتشر شد
کتاب «عملهجات طرب خاصه؛ خوانشی از دو نقاشی عصر ناصری با موضوع موسیقی اثر صنیعالملک و کمالالملک» نوشتهی ایلناز رهبر منتشر شد. این اثر در ۲۰۸ صفحه توسط انتشارات پارت در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است. دوران ناصری، دورهای مهم در تاریخ هنر ایران است که نقاشی، موسیقی و عکاسی بهعنوان هنرهایی کلیدی همواره مورد توجه دربار و شخص شاه قرار داشتند.
کتاب «پای صحبت استاد فرامرز پایور» منتشر شد
کتاب «پای صحبت استاد فرامرز پایور» دربرگیرنده مصاحبههای مطبوعاتی و رادیویی فرامرز پایور چهره ماندگار موسیقی ایران است که به همت رامتین نظریجو گردآوری و تدوین و توسط انتشارات ماهور منتشر شده است. این مجموعه دربرگیرنده مصاحبههای مطبوعاتی و رادیویی استاد فرامرز پایور است که جز مواردی معدود، باقی مصاحبهها منتشر شده در این کتاب […]
شیرکوهی: غرب را خدا میپنداریم
به نظرم جامعه موسیقی ما یک مشکل دیگر هم دارد. عموما به هر چیزی که متعلق به کشور و حتی قومیات خودمان باشد بیتوجهایم. اگر یک ایرانی هرچقدر هم سواد داشته باشد و موسیقی کلاسیک را خوب بشناسد در مقایسه با شخصی که در فلان دانشگاه خارج درس خوانده و حتی اگر سواد و معلومات چندانی هم نداشته باشد، مورد توجه قرار نمیگیرد. متاسفانه این یک موضوع تاریخی است. چون غرب را خدا میپنداریم و هرچیزی که خودمان داریم بیاهمیت است.
مهشید فراهانی: رساله «خسرو و ریدک» در این کتاب نقد شده است
یکی دیگر از دستاوردهای این کتاب این است که در مورد چنگهای دوره ساسانی و اسامی رایج در آن دوره، ساختمان آنها و تغییرات به وجود آمده روی این ساز و نام آن در دوره اسلامی مطالب بکر و بسیار تازهای دارد. به خصوص درباره نام این ساز در زبان فارسی میانه. مثلا چنگ هایی که جعبه طنینی آنها در ضلع پایین و همراستا با افق قرار میگرفته در دوره ساسانی به نام «چنگ» خوانده میشدند و نمونههایی که جعبه طنینی آنها در ضلع عمودی قرا میگرفته و سر خمیده داشتهاند «ون» و «ون کنار» خوانده میشدند. در صورتی که پس از اسلام همه این سازها با نام چنگ شناخته میشدند و نام ون و ون کنار از بین رفته است.
شیرکوهی: توجه ویژهای به بداهه نوازی دارم
حتی در قرن بیستم نیز این اعتقاد وجود داشت. ولی شوستاکوویچ، شدرین و هیندمیت این کار را انجام دادند. من به این مسائل دقت نمیکنم و بیشتر به این موضوع فکر میکنم تا کاری که دوست دارم و میدانم که درست است را انجام بدهم. به نظر من فرم فوگ، یک فرم بسیار عالی در طول تاریخ موسیقی است. تا ابد میتوان بر اساس این فرم، موزیک نوشت. اصولا چیزی به عنوان منسوخ شده، واپسگرا و این قبیل کلمات برای من مفهوم ندارند. به نظرم این حرفها را افرادی بیان میکنند که نگاه خیلی متعصبانهای به موسیقی دارند. آنها میگویند اگر مانند ما باشی اندیشهات درست است و در غیر این صورت عقب افتادهای. من از اساس با این موارد مشکل دارم. هرکس هر کاری که دوست داشته باشد را انجام میدهد؛ فقط باید کارش را صحیح و درست انجام دهد.

