گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

شهریور‌ماه ۹۲ و در آستانه‌ی شصت‌سالگیِ محمد‌سعید شریفیان (*)، آلبومی از ساخته های این موسیقیدان و آهنگساز منتشر شد با نام: ” کوه‌ها، رودها و اینک بی‌کرانگی…” . این اثر ارکسترال، در دهه‌ی شصت و بین سالهای ۶۵ و ۶۶ ساخته شده و مدتی بعد، ضبط و سپس به شکل محدودی منتشر شده بود و حال پس از گذشت سال‌ها، بازبینی و بازنشر شده است. به رغم اینکه نام سمفونی بر این اثر گذاشته نشده و در جلد آلبوم نیز این عنوان بکار ‌نرفته است‌، ولی این آلبوم در حقیقت یک سمفونی کامل در چهار موومان است که به ترتیب «کوه‌ها»، «رودها»، «دشت‌ها» و «و اینک بی‌کرانگی…» نامگذاری شده‌اند.

موسیقیِ محمدسعید شریفیان همواره با تصویرسازی‌هایش شناخته شده ‌است. این ویژگی در آلبوم «و اینک بی‌کرانگی…» نیز نمود پررنگی دارد.


audio.gif
موومان دوم این اثر را بشنوید

گذشته از نام موومان‌ها و توصیف‌های آهنگساز در موردشان، رنگ‌آمیزیِ صوتیِ اثر نیز گویای این جنبه از کار آهنگساز است. برای نمونه موومان دوم، اینگونه توصیف شده‌است:

رودها؛ شریان بی‌پایانِ حیات، با حرکتی ممتد و خستگی‌ناپذیر از سرچشمه‌ها و جویبارها، تا یکی شدن با توده‌های آب.

آهنگساز برای رسیدن به این هدف نمادگرایانه تلاش نموده است تا از امکانات یک ارکستر سمفونیکِ کامل چه به لحاظ ارکستراسیون و چه از نظرِ دینامیسم به تمامی بهره بگیرد. این نکته به‌ویژه در موومان آخر، نمود بیشتری دارد.

این موومان با ورود بی پیرایه و پاستورالِ فلوت، آغاز و با کادانسی پرصلابت به اتمام می‌رسد. از نظر فرم نیز، آهنگساز برخوردی خلاقانه و آزاد را تجربه کرده و به رغم تبعیت از الگوی مرسوم در آثار سمفونیک، در بسط و گسترش نغمات و بکارگیری ریتم، موسیقی خود را جسورانه پیش برده‌است. جای جایِ این سمفونی، نشان از اشراف آهنگساز به موسیقی کلاسیک غرب دارد و این دانش در ادغام با ذهنی پویا و آشنا با موسیقی ایران، به یک بیان بومی منتهی شده است.


audio.gif
اجرایی از ازنوور را بشنوید

اما گذشته از جنبه‌های فنی این اثر، آنچه که در فضای جامعه‌ی موسیقی امروز ایران، این آلبوم را از دیگر آثار موسیقی متمایز می‌کند، انتشار یک اثر ارکسترال کلاسیک است. آن هم اثری که بی تردید ساخته شدنش در دهه‌ی شصت، گویای پیشرو بودن ذهن و اندیشه ی آهنگساز نسبت به دوره ی خویش بوده است. اما باید پذیرفت زبان این موسیقی دیگر زبانِ امروز نیست و باید همانند یک اثر کلاسیک به این موسیقی گوش سپرد.

این موضوع نباید با عدم وجود مخاطب و بازار یکی دانسته شود چراکه این مسأله گریبانگیر بسیاری انواع دیگر موسیقی نیز هست (هرچند در مورد یک اثر ارکسترال کلاسیک می تواند مسأله ی جدی تری باشد). بنابراین حتی با در نظر نگرفتن موضوع میزان مخاطب، خود این موسیقی نیز به گذشته تعلق دارد و در وحله ی نخست به واسطه ی بازنشر بودنش پذیرفته می شود.

بااینحال موسیقیِ سمفونیکِ «و اینک بیکرانگی…» موسیقی پیشرو و جسور دهه ی شصت ایران است؛ جسارتی که در سه دهه ی گذشته کمتر تکرار شده و همین عامل باعث می شود که به رغم امروزی نبودنِ زبان آن، شنیدن این اثر هنوز برای گوش ایرانی تازگی های فراوانی داشته باشد.


پی‌نوشت


* محمدسعید شریفیان (۱۳۳۳، تهران)؛ دارای مدرک دکترا در فیزیک صوت و موسیقی الکتروآکوستیک دانشگاه پادوا ایتالیا، خالقِ آثاری همچون سمفونی‌های سرداران، خسوف، آرش کمانگیر، اروندرود و غیره.


اعتماد

سعید یعقوبیان

سعید یعقوبیان

متولد ۱۳۵۸ تبریز
کارشناس ارشد علوم اقتصادی و برنامه‌ریزی از دانشگاه علامه طباطبایی ۱۳۸۶
نوازنده‌ی تار و سه‌تار، منتقد و پژوهشگر موسیقی

۱ نظر

  • واقعا این اثر اثر پیشرو دهه شصت ایرانه؟ فکر کنم سالهای دهه پنجاه و چهل از این موسیقی پیشروتر هم داشتیم مثلا کارهای هرمز فرهت یا علی رهبری
    کاش یه کم بیشتر توضیح می دادید چطوری آهنگسازی به قول شما ارکستر و دینامیسم و .. در جهت نمادگرایی به کار گرفته

بیشتر بحث شده است