گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

مقدمه: موسیقی مفهومی (Concrete Music) همراه با تلاش‌های پی‌گیر آهنگ‌سازان موسیقی الکترونیک در طول دهه۵۰ میلادی به‌وجود آمد. این موسیقی به‌واسطه ابتکارات پیر شافر (Pierre Schaeffer) در ادامه فعالیت‌های روسولو (Russolo) تکمیل و به‌نام شافر ثبت شده است.

از آن‌جایی که آهنگ‌سازی در زمینۀ موسیقی مفهومی به‌گونه‌ای متفاوت با ویرایش قطعات انواع دیگر موسیقی است، قبل از هر چیز به توضیح مختصری از روش‌های معمول آهنگ‌سازی در این نوع موسیقی می‌پردازیم.

موسیقی مفهومی بر پایه دست‌‌کاری بر روی نوار مغناطیسی (Tape manipulation) است. این تغییرات شامل:

۱ـ ایجاد شکاف بر روی نوار مغناطیسی و پیوند آن‌ها با یکدیگر، شکاف می‌تواند در زوایای متفاوتی ایجاد شود.
۲ـ ایجاد حلقه با نوار مغناطیسی (Tape loop)
۳ـ تغییر در سرعت نوار مغناطیسی (Speed changes)
۴ـ تغییر جهت پخش نوار ضبط شده (Back wards making)

اغلب آثار هنرمندان خصوصا هنرمندان دهه ۶۰و ۷۰ میلادی به نوعی با موسیقی مفهومی عجین شده‌اند.

به‌عنوان نمونه، گروه پرآوازه بیتلز (The Beatles) با همکاری جورج مارتین (George Martin) تلاش زیادی در زمینه تکنیک‌های موجود بر روی نوار مغناطیسی انجام داده‌اند. بعدها جان لنون (John Lennon) و همسرش یوکو (Yoko) پیشرفت‌های زیادی در این زمینه به‌خصوص به‌هنگام ضبط آلبوم «Two Virgins» از خود نشان دادند. نمونه دیگر آلبوم افسانه‌ای Dark side of the moon از گروه Pink Floyd است که به‌طور کلی براساس تکنیک ایجاد حلقه با نوار مغناطیسی (Tape Loop) است.

مخترع موسیقی مفهومی (Concrete music)

اغلب پیشگامان موسیقی الکترونیک تجربه آهنگ‌سازی نداشته‌اند، پیر شافر (Pierre Schaeffer) هم از این قاعده مستثنی نبوده و به سبب تلاش‌های خود به مرور وارد حیطه آهنگ‌سازی شد.

شافر پس از اخذ مدرک دیپلم از مدرسه پلی‌تکنیک شهر پاریس برای گذراندن دوره کارآموزی وارد کانال تلویزیونی RTF و بعد از اتمام این دوره، در همان کانال به‌عنوان تکنسین و گوینده مشغول فعالیت شد.

در سال ۱۹۴۲ میلادی همچنان فعالیت خود را با کانال “RTF” که در آن زمان در اشغال نیروهای آلمانی بود ادامه داد. وجود امکاناتی نظیر وسایل ضبط صدا، دستگاه‌های میکس صدا و مجموعه‌ای از صداها و افکت‌های ضبط شده در استودیوی این کانال تلویزیونی موجب شد تا اندیشۀ کارگردانی موسیقی این کانال را در سر بپروراند. در نتیجه استودیوی جدیدی با نام “Studio d` Essai” تاسیس کرد.

شافر ماه‌های متوالی از طریق این تجهیزات به کسب تجربه پرداخت و فهمید که ضبط بر روی یک شیار صفحه هم امکان‌پذیر است. به عبارت دیگر صفحات ضبط شده آن زمان به‌صورت مارپیچ به سمت مرکز صفحه پیچیده شده بود که در صورت ضبط بر روی یک شیار، سوزن دستگاه فقط در یک دایره حرکت کرده و حلقه جدیدی ایجاد خواهد کرد و این نکته امکان مجزا کردن صداهای ضبط شده طبیعی را از محیط به او می‌داد. همین امر سرآغاز پیدایش موسیقی مفهومی (Concrete music) به‌معنی پخش صداهای طبیعی به‌صورت زمینه (Context) در آهنگ‌های ساخته شده توسط هنرمند است.


Pierre Schaeffer
شافر در سال ۱۹۴۸ به بررسی و آموختن مهارت در سازهای کوبه‌ای و افکت‌های موجود پرداخت و مشاهده کرد که یک صوت مجزا نه‌تنها به‌واسطه دایرۀ زنگی (Timbre) بلکه به‌وسیله نوسان اوج و نزول آن شناخته خواهد شد.

در ۲۱ آوریل همان سال چند آوای زنگ متفاوت را بر روی یک disc ضبط کرده و به‌وسیله یک “Volume Control” که میان میکروفن و دستگاه “mix” قرار داده بود توانست آوای شفاف و فاقد Noise را دریافت کند. کم‌کم شافر به این نتیجه رسید که می‌تواند دستگاهی بسازد که حاوی صداهای سازهای ارکسترال (orchestral) ضبط شده بر روی “disc” باشد. سرانجام “Mellotron” ساخته شد و به آرزوهای شافر جامه عمل پوشاند.

اولین قطعه رسمی شافر تحت عنوان کنسرت برای لوکوموتیوها (Etude aux chemans de fer) از مونتاژ اصوات ضبط شده قطار در ایستگاه راه‌آهن پاریس ایجاد شده بود. این صداها به‌طور کلی از صدای شش لوکوموتیو بخار، صدای قطارهای درحال حرکت و واگن‌هایی که پشت این لوکوموتیوها بسته شده‌اند تشکیل شده بود. اگرچه این قطعه چندان حرفه‌ای نبوده و بیشتر جنبه تجربی داشت اما از چهار حیث حایز اهمیت بود:

۱ـ برای اولین‌ بار ضبط یک قطعه موسیقی از طریق مراحل پیشرفته انجام شده بود.

۲ـ این قطعه قابلیت پخش برای چندین بار را دارا بود.

۳ـ پخش مجدد قطعه به چگونگی اجرای نوازنده بستگی نداشت.

۴ـ تمامی عوامل قطعه به‌صورت ملموس و غیرانتزاعی بودند.

سپس شافر ضبط اصوات را با سرعت‌های متفاوت تجربه کرد. تفاوت در سرعت ضبط نه‌تنها بر روی دانگ صدا (Pitch) و مدت (duration) تاثیر گذاشته بلکه بر نوسان صدا (amplitude) هم اثرگذار است. به‌دست آوردن این تجربه منجر به ایجاد چندین قطعه در طول تابستان ۱۹۴۸ شد.

«قطعه کوتاه پیانو برای ارکستر» نام قطعه‌ای بود که از ترکیب صدای ضبط شده یک ارکستر و همراهی قطعه‌ای از پیانو که به‌صورت بداهه (improvise) توسط ژاک‌ژک گرونوالد نواخته شد، نمونه‌ای از این قطعات است. “Piano etude 1” و “Piano etude 2” از قطعات پیانو تشکیل شده‌اند که توسط پیر بوله در چندین سبک متفاوت از قبیل کلاسیک، رمانتیک و قطعاتی ناموزون (atonal) نواخته شده است. هدف شافر منسجم کردن این قطعات و ایجاد یک محصول جدید بود که البته در این راه ناکام ماند.

شافر برای ادامه فعالیت خود از کانال تلویزیونیRTF تقاضای همکاری کرد، سرانجام پیر هانری به‌عنوان آهنگ‌ساز و جک پولین به‌عنوان مهندس صدا او را همراهی کردند.

اولین کار گروهی آن‌ها تحت عنوان سوئیت برای ۱۴ساز نقطه عطفی برای موسیقی مفهومی به‌حساب می‌آید. این سوئیت از پنج موومان تشکیل شده بود. تلاش‌های بعدی شافر به ایجاد یک قطعه جدید با همکاری هانری تحت عنوان “سمفونی مرد تنها” بود. شافر ساخت این سمفونی را از طریق دو مرحله به انجام رسانید:
۱- استفاده از روش‌های نوین برای کاربرد صدای سازها به‌عنوان “Sample” در سمفونی

۲- ترکییب صداهای Sample و استفاده از آن‌ها براساس یک قاعدۀ منظم.

اصوات ضبط شده را دو گروه تحت عنوان:

۱

– اصوات انسان (که شامل صدای نفس- صدای همهمه- فریاد سوت زدن و…)

۲- اصوات محیطی (که شامل صدای قدم زدن، در زدن، آوای طبل و به‌طور کلی صدای سازهای ارکسترال) تقسیم کرده بود. سمفونی از یازده موومان تشکیل شده که کلماتی با وزن و آهنگ و صداهایی که قبلا ضبط شده بود (Samples) به همراه سازهای ارکسترال همدیگر را همراهی می‌کردند.

اولین اجرای موسیقی مفهومی در تاریخ ۱۹۵۰ میلادی در شهر پاریس برگزار شد. در این اجرا شافر از یک سیستم PA، چندین صفحه گردونه (Turn tables) و یک دستگاه میکس (mixer) کمک گرفت.

در ۱۹۵۱ کانال تلویزیونی RTF استودیوی جدیدی برای شافر تهیه کرد. این استودیو به یک دستگاه ضبط پیشرفته مجهز بود که توانایی ضبط پنج تراک (Track) را دارا بوده و از یک میکروفن و دوازده پلی‌بک‌هد (play back head) که از آن‌ها برای افکت‌هایی نظیر اکو (echo) و Pseudo و reverb استفاده می‌شود، بهره می‌برد.

همچنین وجود دو دستگاه دک (deck) که به نام “Phonogenes” معروف بودند امکان پخش قطعاتی از پیش‌ضبط شده را با سرعت‌های متفاوت داشتند. در این زمان فناوری استریو (Streo) همچنان درحال پیشرفت بود که شافر با این وسایل امکان پخش پنج تراک (Track) متفاوت از طریق پنج بلندگوی (Speakers) مجزا را فراهم آورد.

(فناوری MPEG-2 که در DVDها کاربرد دارد امکان پخش پنج خروجی مستقل را دارد و این درحالی است که ابتکار این فناوری در حدود پنجاه سال پیش توسط شافر به‌وجود آمد).

شافر به‌واسطه این مجموعه می‌توانست با به‌وجود آوردن فاصله میان اصوات آن‌ها را مورد آزمایش قرار دهد. برای این منظور چهار عدد بلندگو (Speaker) جهت بازنواخت (Play back)، دو بلندگو در قسمت جلوی صحنه و یک بلندگوی دیگر در قسمت پشت صحنه دقیقا مقابل دو بلندگوی جلوی صحنه و یک عدد بلندگوی تعبیه شده در سقف برای آزمایش اصوات عمودی فراهم کرد.

شافر احساس می‌کرد که آثارش به نوعی حلقۀ ارتباطی میان موسیقی چندصدایی (Poly tonal) و موسیقی چندوزنی (Poly rhythmic) که مختص آثار استراوینسکی (Stravinsky) است، به‌حساب می‌آیند. در این هنگام شافر پا را فراتر گذاشته و انواع صداها را در طبقه‌بندی جدیدی با جزئیات تشریح کرد. این طبقه‌بندی کتابی تحت عنوان “بررسی موسیقی مفهومی» آورده شده‌اند.

شافر در سال ۱۹۹۵ بر اثر بیماری آلزایمر چشم از جهان فروبست. اما یاد او با لقب “نوازنده صداها” هیچ‌گاه در دنیای موسیقی فراموش نخواهد شد.

صدرا صابری

صدرا صابری

دیدگاه ها ۵

  • با سلام ،
    در خصوص عنوان مقاله شما ، به عقیده اینجانب معادل ” موسیقی مفهومی” برای Concrete Music نادرست
    میباشد. به دلایل زیر :
    ۱- موسیقی به خودی خود مفهومی میباشد و اطلاق این واژه به جریانی خاص در موسیقی اشتباه است.
    خصوصا این که این جریان( Concrete Music) به نوعی غیر مفهومی ترین جنبش در تاریخ موسیقی بود. و این معادل در تضاد با ماهییت آن موسیقی میباشد.
    ۲- عنوان ” موسیقی مفهومی” در بین موزیسین ها کاملا ناآشنا است. و اهالی موسیقی آن را به نام “موسیقی کانکریت” میشناسند. همانطور که موسیقی الکترونیک، موسیقی مینیمال، موسیقی سریال، موسیقی اسپکترال و…..معادل فارسی ندارند و به نظر بنده نیازی به معادل سازی برای این مکاتب و جنبش ها وجود ندارد.
    و در صورت نیاز ، همکاری زبان شناسان و موسیقی دانان و متخصصین در این زمینه ها را میطلبد.
    این مساله در خصوص دیگر کلمات موجود در متن نیز صادق است: ناموزون برای Atonal ، اشتباه است.و نیز دانگ صدا و نوسان صدا برای pitch و amplitude.کلمات مناسبتر میتوانند به ترتیب ” ارتفاع صوتی ” و “شدت صوتی” باشند. و polytonal ، پلی تنال خوانده میشود. و چند صدایی ، معادل فارسیPolyphony میباشد.

    اولین مجموعه کار شفر در ۵ اکتبر۱۹۴۸ از رادیو سراسری پخش شدند با عنوان ” اتودهای سر و صدا ”
    Etudes de bruits
    مجموعه ای از ۵ اثر :
    ۱- اتود لوکوموتیو ها Etude aux chemins de fer
    ۲- اتود درهای گردان Etude aux touriquets
    ۳- ۴- اتودهای پیانو Etude au piano I & II
    ۵- اتود قابلمه هاEtude aux Casseroles

    اهمیت آن اتودها بر مبنای این ۴ اصل بود:
    ۱- عمل تصنیف موسیقی توسط تجهیزات تکنولوژیکی انجام شد. طریقی که سازماندهی اصوات شکل گرفت ، به اندازه خود اصوات در نتیجه کار مهم بودند.
    ۲- بسیاری از مصالح صوتی ، از اصوات با منشا طبیعی بودند ، نه موسیقایی.
    ۳- اثر میتوانست به دفعات عینا اجرا شود ، بدون کوچکترین تغییری.
    ۴- ارائه اثر نیازی به اجرا کنندگان انسانی نداشت.

    در آخر از شما تشکر میکنم و منتظر مقالات بعدی شما هستم به این دلیل که ارائه مطالبی در خصوص موسیقی کلاسیک معاصر میتوانند در بالابردن سطح آگاهی خوانندگان از موسیقی عصر خودشان و اتفاقاتی که در آن رخ داده است بسیار سودمند باشند.

  • سلام
    بله Concrete معنی های گوناگونی دارد، ولی هیچ جا معنای “مفهوم” نمی دهد. با توجه به شرحی که آمده، “موسیقی به هم چسبیده”، نزدیک ترین نام میتواند برای این نوع از موسیقی باشد.

  • با سلام به شما آقای عابدیان اگر ممکن است در مورد موسیقی مدرن (و زیر شاخه های آن) چند منبع قابل دسترس (سایت یا کتاب) معرفی نمایید.

    در ضمن مقالات شما در مجله وزین هنر موسیقی را نیز که درباره جنبش های هنری قرن بیست و یکم بود را خوانده ام. بسیار مفید بودند.

    با سپاس

  • سلام من می خوام از جلوی یک باند قوی صدا برداری با کیفیت انجام بدم ولی صدا نویز می گیرد شنیدم که دستگاه رکورد باید سمپل فرکانسش تنظیم شود میتونید کمی راهنمائیم کنیداز چه دستگاهی استفاده کنید اگه ممکنه برام ایمیل بزنید ممنون

بیشتر بحث شده است