مقایسهی روشهای آموزش ساز عود در موسیقی ترکی (۱)
فِردی کُچ
مقدمهی مترجم
سنت عودنوازی در تاریخ موسیقی کلاسیک ایران، بر خلاف کشورهای همجوار، منقطع بودهاست. حدود هفتاد سال پیش، زمانیکه نسخههای دستنویس اتودهای محیالدین تارگان در کشور ترکیه دستبهدست میشدند، سالها و بلکه قرنها بود که «عودنوازی» در ایران به یک سنت مهجور بدل شدهبود. با اینحال در دهههای گذشته، عود و عودنوازی، در ایران نیز مجدداً با اقبال مواجه شده و بهویژه در سالهای اخیر، چه به لحاظ فنی و تکنیکی و چه از نظر تعداد نوازندگان، رشد قابل ملاحظهای داشتهاست. با وجود این، متأسفانه هنوز متد آموزشی استانداردی برای عود در موسیقی ایران نگاشته نشده و تنها تلاش صورت گرفته نیز گذشته از اینکه در معرفی کارگان موسیقی ایران ضعف دارد، از نظر فنی به ویژه در انگشتگذاریها دارای ایراداتی بنیادی است.
وجود متدهای آموزشی مختلف، خود میتواند معیاری برای پیشرفت فنون نوازندگی و استاندارد شدن مسیر آموزشی یک ساز باشد؛ همانند آنچه که در مورد سازهایی همچون تار و سه تار و سنتور در موسیقی سنت عودنوازی در تاریخ موسیقی کلاسیک ایران، بر خلاف کشورهای همجوار، منقطع بودهاست. حدود هفتاد سال پیش، زمانیکه نسخههای دستنویس اتودهای محیالدین تارگان در کشور ترکیه دستبهدست میشدند، سالها و بلکه قرنها بود که «عودنوازی» در ایران به یک سنت مهجور بدل شدهبود. با اینحال در دهههای گذشته، عود و عودنوازی، در ایران نیز مجدداً با اقبال مواجه شده و بهویژه در سالهای اخیر، چه به لحاظ فنی و تکنیکی و چه از نظر تعداد نوازندگان، رشد قابل ملاحظهای داشتهاست.
با وجود این، متأسفانه هنوز متد آموزشی استانداردی برای عود در موسیقی ایران نگاشته نشده و تنها تلاش صورت گرفته نیز گذشته از اینکه در معرفی کارگان موسیقی ایران ضعف دارد، از نظر فنی به ویژه در انگشتگذاریها دارای ایراداتی بنیادی است. وجود متدهای آموزشی مختلف، خود میتواند معیاری برای پیشرفت فنون نوازندگی و استاندارد شدن مسیر آموزشی یک ساز باشد؛ همانند آنچه که در مورد سازهایی همچون تار و سه تار و سنتور در موسیقی ایران رخ دادهاست.
بنابراین واضح است که وجود مشکلات و ابهاماتی از قبیل نحوهی گرفتن مضراب و روشهای انگشتگذاری متفاوتی که امروز در عودنوازی ایران وجود دارد تا حدود زیادی ریشه در خلأ آموزشی این ساز دارند. میتوان پیشبینی کرد که در سالهای آتی، متدهایی برای آموزش عود در ایران نیز تدوین خواهد شد که در این مسیر، توجه به متدهای آموزشی این ساز در فرهنگهای موسیقایی همجوار بسیار بااهمیت و سازنده خواهد بود.
مقالهی حاضر برخی از مهمترین متدهای آموزشی ساز عود را که توسط عودنوازان ترک تدوین شده، معرفی نمودهاست. این متدها در طول یک قرن گذشته، در کشور ترکیه و همچنین در کشورهای دیگر حوزهی عربی-ترکی استفاده شده و میشوند. در حوزهی موسیقی عربی نیز متدهایی همچون متد سالم عبدالکریم و جمیل بشیر و غیره، برای ساز عود تألیف شدهاند.
بدیهی است که عودنوازی در ایران را نمیتوان مستقل از دیگر فرهنگهای عودنوازی در نظر گرفت؛ چرا که عود، ساز مشترک خط جغرافیایی-فرهنگی بسیار گستردهای، از مغرب عربی گرفته تا ایران و عراق و ترکیه و کشورهای حاشیهی خلیجفارس و بسیاری مناطق دیگر این حوزه است.
اگر سنت عودنوازی در موسیقی عربی، در پذیرش فرهنگ عودنوازی ترکها مقاومت میکرد، انقلابی که تارگان در عودنوازی عرب بوجود آورد، هرگز محقق نمیشد و عودنوازان بزرگی چون جمیل بشیر و عمر نقشبندی ظهور نمیکردند. از این رو توجه به محتوای این متدها و بهرهمندی از پیشرفتهای عودنوازی ترکی و عربی در تدوین متدهای استاندارد ایرانی برای ساز عود، ضروری خواهد بود.
پی نوشت
۱- Ferdi Koc, “The comparison of methods used for oud education in Turkish music”, ۴th International Conference on Horizons in Education Procedia-Social and Behavioral Sciences 106 (2013) : 2645-2651
۲- با سپاس از همفکریهای دوستان گرانقدر سعید نایبمحمدی و مجید یحیینژاد.
۱ نظر