اخیرا در جلسهای باعنوان «نقدِ نقد موسیقی در ایران» بودم، هوشنگ کامکار، آهنگساز شناختهشده، که به احترام کسوتش در پایان برنامه به صحنه فراخوانده شده بود، منتقدان را پند میداد که باید از آهنگساز خبرهتر باشند تا بتوانند به او اشکال کارش را بنمایانند و شاید حتا راهی پیش پایش بگذارند (نقل به مضمون). خلاصه، از منتقدان معلمی میخواست.
چشمداشت یک آهنگساز (شاید به نمایندگی از همکارانش) از نهاد نقد به جای خود، آنچه هوشنگ کامکار میگفت چند سوال مهم دربارهی نقد پیش میآورَد؛ ما برای چه کسی مینویسیم؟ مخاطب ما در نقد کیست؟ آیا روی سخن منتقدان در نقدشان با هنرمند صاحب اثر است؟ پاسخ این است که منتقدان خودآگاه یا ناخودآگاه معمولا سه نوع مخاطب فرضی در نظر میگیرند و برای آنها مینویسند: ۱- شنوندگان اثر موسیقی ۲- خود اثر ۳- مولف.
قسمت اعظم نقدها از نوع اولاند یعنی قرار است واسطهی میان اثر و شنونده (مصرفکنندهی آثار موسیقی) باشند. این نوع نقدها ارزش آثار را روشن میکنند، به شنوندگان میگویند چگونه آنها را بشنوند تا لذت بیشتری ببرند یا تجربهی غنیتری از سر بگذارنند، تفسیرهای جالبی از هر اثر به دست میدهند، سبک و دستهبندی آثار را توضیح میدهند و گاهی هم برای شنوندگان متخصصتر تحلیلی از اثر فراهم میکنند تا مخاطب بهتر برگزیند و عمیقتر درک کند.
قسمت کمشمارتر اما بااهمیتتر نقدها از نوع دوماند و با خود اثر سخن میگویند. در این شکل مخاطبِ مفروضی نیست. خود اثر، تنهای تنها، دستمایهی نقد است. منتقد یک متن را میکاود هر چه را مییابد بازگو میکند تا بخشی از خود اثر یا حاشیهی آن شود. هدف اصلی او کمک به هیچ شنوندهای برای انتخاب بهتر نیست. نمیخواهد لذت شنوندهای را زیادتر کند. نمی خواهد به تجربهی کسی را شکل بدهد. میخواهد بودن اثر را در جهان دگرگون کند.
سرانجام عدهی نادری از منتقدان و نقدها مستقیما با آهنگساز یا با آهنگسازان به طور کلی صحبت میکنند و گاهی هم لحن معلمانه به خود میگیرند. شاید این بخش نقد بیشتر به چشم هنرمندان بیاید چون به هر حال آنها مخاطب قرار داده، اما برخلاف تصور بخش مهمی نیست. از این بابت فرقی نمیکند دربارهی یک اثر درست گفته باشند یا نادرست. یک گفتگوی دو یا چند نفره است که که بیشتر اوقات عمومی کردنش چندان سودی ندارد، مگر به عنوان نوعی نوشتهی آموزشی. مثل معلمهای باتجربه که برای رفع اشکالهای معمول در میان شاگردان کتابی مینویسند.
پس در اغلب نمونهها (جز در حالتهای بسیار خاص و کمیاب) روی سخن نقد موسیقی با آهنگسازان نیست. وظیفهاش این نیست که اشکال کارشان را به آنها نشان دهد و راهنماییشان کند تا آن را تصحیح کنند.
نویز
۱ نظر