رویکرد و اقبال اجتماعی به خوانندگی زنان چه در موسیقی ملی و چه موسیقی های دیگر را یک ضرورت اجتماعی می دانید یا صرفا تخلیه و تشقی یک کمپلکس اجتماعی؟
چیزی که می توانم بگویم این است که فعلا صدای آواز زن حرمت دارد. اما اگر مدیریت فرهنگی کلی کشورمان بخواهد در این رویه و نگرش تغییراتی لحاظ نماید شاهد بروز استعدادهای ارزشمندی در زمینه آواز زنان خواهیم بود. استعدادهایی که در این سال ها بعضا آموزش های لازم را پشت سرگذاشته و به آمادگی و بلوغی در اجرای هنری خود رسیده اند.
هرچند جریان موسیقی حرفه ای و آواز زنان در ایران در جایی قطع شد که سال های اوج هنرنمایی هنرمندانی چون خاطره پروانه، فاطمه واعظی (پریسا)، هنگامه اخوان و… بود. این اسامی نه تنها افتخاری برای جامعه موسیقی و زنان بلکه افتخاراتی جهانی برای فرهنگ و هنر ایران زمین هستند. هنر، ادبیات، پوشش و شخصیت این خانم ها نیز همواره در جامعه زنان ایران سرآمد، نمونه و الگو بوده است.
آیا آواز معاصر زنان ایرانی و صداهای زنان نسل جدید را در قیاس با نسل های قبل از منظر تکنیک و توانمندی های ذاتی و ژنتیک در شرایط بهتری می بینید؟
اگر فرض کنیم شرایط ذاتی و آموزشی برابر باشد باید به این نکته توجه نمود که عامل مهم و پیش برنده نگاه متولیان فرهنگی به این مقوله است. اینکه آیا یک صدای خوب جهت کاربری در یک محفل پنجاه نفره زنانه محدود شود و یا تربیت و حمایت شود برای اجرا در یک سالن بزرگ. به طور قطع در ایران حنجره های توانمد وجود داشته، دارد و خواهد داشت اما نکته مهم این است که چه کسی راهبر و هادی این صداها و استعدادها باشد.
با توجه به اطلاع اهالی و دست اندرکاران و مدیران موسیقی کشورمان از موضوعاتی که به آن اشاره می فرمایید، در حال حاضر در خانه موسیقی چند مدیر زن داریم؟
چنین اجازاه ای وجود ندارد. من بارها اعتراض کرده ام که چرا خانه موسیقی در عمل و برخلاف اساس نامه اش یک سازمان کاملا مردانه و مردسالار است. تعداد زیادی از مدیران خانه موسیقی شاگرد خانم های موسیقی دانی که نام بردم هستند اما حتی نامی هم از این اساتید نمی برند.
پیشنهاد شما برای برون رفت از این شرایط در مدیریت خانه موسیقی؟
حمایت حاکمیت و مدیران تصمیم گیر برای کشور. تصور اینکه اگر مردان با عقب نگه داشته شدن زنان جلوه ای پیدا می کنند، برای مردان پیشرفت محسوب می شود… مثلا در موسیقی، به طور کلی آنقدر سطح و کیفیت نازل است که عده ای (که بیشتر مردان هستند) شرایط خودنمایی پیدا کرده اند.
محبوبیت زنان اهل موسیقی را در ایران (در هر سبکی) از چه منظری بررسی می فرمایید؟
در اینجا جنسیت به هیچ وجه مهم نیست. هنر قمرالملوک وزیری را اگر یک مرد هم می داشت به همان اندازه محبوب می بود.
به نظر شما موسیقی زنان در ایران پیشرفت داشته است یا پس رفت؟
یقینا پس رفت کرده ایم.
پیشنهاد شما برای بهتر شده این شرایط چیست؟
به طور کلی موسیقی فارغ از نگاه زنانگی و مردانگی به حمایت احتیاج دارد. در این شرایط مردان از خودشیفتگی بیرون می آیند و بالطبع با فرصت پیدا کردن زنان فرصتی برای رقابت و پیشرفت بیشتر در زمینه موسیقی فراهم خواهد شد.
به نظر شما و به عنوان یک استاد موسیقیدان و یک خانم فعال در عرصه فرهنگ و هنر آیا زنان موسیقی دان ایرانی بضاعت ارگانیزه شدن در راستای رسیدن به مقاصد و اهداف فرهنگی و اجتماعی شان را دارند؟
هیچ تردید وجود ندارد که می تواند اینچنین باشد و هست. زنان ایرانی و بخصوص خانم های جامعه هنر و موسیقی با هر سن و سالی از هر فرصتی برای نیل به این مقصود استفاده کرده و می کنند.
۱ نظر