مطلبی که پیش رو دارید اولین شماره چکیدۀ درسگفتارهای مبانی اتنوموزیکولوژی است که اخیرا دوره اول آن با تدریس دکتر محمدرضا آزاده فر به پایان رسید و اکنون وارد دوره دوم خود شده است. این مجموعه از نوشته ها با همکاری یکی از دانشجویان این کلاس، نسیم احمدیان (دانشجوی کارشناسی ارشد اتنوموزیکولوژی و نوازنده سنتور) ویراستاری شده و در این سایت به انتشار می رسد.
اتنوموزیکولوژی
واژۀ نهچندان قدیمیِ «اتنوموزیکولوژی» (ethnomusicology) حدوداً از نیمۀ دوم قرن بیستم مورد استفاده قرار گرفته. واژۀ اتنوموزیکولوژی که جایگزینِ واژۀ «موسیقیشناسیِ تطبیقی» (comparative musicology) است، اولین بار توسط یاپ کونست (Jaap Kunst) مطرح شد. دلیل عدم موافقت کونست با واژۀ «تطبیقی» این است که وی معتقد بود آنچه ما به عنوانِ موسیقیشناسِ قومی انجام میدهیم، به همان اندازه از جنبههای تطبیقی استفاده میکند که سایر علوم از آن بهره میگیرند. به همین دلیل وی معتقد بود که «موسیقیشناسی تطبیقی» برای این مفهوم واژهای غیرکامل است. هرچند که ما منابعی تحت عنوان موسیقیشناسی تطبیقی در اختیار داریم، ولی این واژه دیگر چندان مورد استفاده قرار نمیگیرد. دلیل استفاده از واژۀ «موسیقیشناسی تطبیقی» در آن دوران این است که بیشترِ موسیقیشناسان از غرب میآمدند و رویکردشان برای شناخت موسیقیِ یک منطقه، مقایسۀ آن با موسیقی کلاسیک غربی بود.
از اولین پژوهشگران در مطالعات اتنوموزیکولوژی، ژان ژاک روسو (Jean-Jacques Rousseau) (قرن هیجدهم میلادی) است که در کتاب «فرهنگ موسیقی» (Dictionnair de Musique) بخشهایی را به موسیقی اقوام اختصاص داده و این اثر از نخستین منابع ما در رشتۀ اتنوموزیکولوژی محسوب میشود.
قبایل بدوی در نیجریه
ملبس به پوستی از پلنگ
یکی از مشکلات اتنوموزیکولوژی آن است که افرادی که در این رشته کار میکنند، نسبت به نوع فعالیتی که یک اتنوموزیکولوژیست باید انجام بدهد اتفاق نظر ندارند.
اتنوموزیکولوژی بهطور همزمان از موهبت و قابلیتهای دو رشتۀ موسیقیشناسی و مردمشناسی (Anthropology) بهرهمند میگردد و از طرف دیگر به این دو رشته خدمات میرساند.
از نظر برونو نتل (Bruno Nettl)، رشتۀ اتنوموزیکولوژی به لحاظ سنتی سه شاخه را مورد مطالعه قرار میدهد:
۱- مطالعات موسیقی اقوام بدوی مانند آثار فرانسیس دنزمو (Frances Densmore) و کارل اشتومف (Carl Stumpf)
۲- مطالعات موسیقی فولکلور مانند آثار بلا بارتوک (Béla Bartók)
موسیقی فولکلور اروپای شرقی و روسیه
۳- مطالعات موسیقی فرهنگهای پیشرفتۀ آسیایی و شمال آفریقا مانند آثار نتل و ریچارد ویدیس (Richard D. Widdess)
برونو نتل
البته فیلیپ بُلمن (Philip Bohlman) حوزۀ مطالعاتی اتنوموزیکولوژی را به گونهای دیگر دستهبندی کرده است:
۱- موسیقی رسمی- درباری (Court Music)
۲- موسیقی فولکلور (Folk Music)
“Court Music” اصطلاحی است که به موسیقی رسمی (مانند موسیقی دستگاهی) اتلاق میشود. هرجا قدرت سیاسی و تمدن هست، موسیقیِ وابسته به دربار، به موسیقی کلاسیک و دارای ادبیاتِ ویژۀ خود تبدیل میشود که به صورت یک شیوۀ ویژه توسط موسیقیدانان تقلید و بهتدریج تئوریزه شده و به عنوان سنت تثبیت میگردد. مانند نظام دستگاهی یا شعبهگونۀ موسیقی ایران که [حداقل] از دوران هخامنشی دارای نظامِ تقدم و تأخر بوده است. درحالیکه موسیقی فولکلور بر اساس آهنگها یا نغمهها (tunes) دستهبندی میشود.
بر اساس دیدگاه آلن مریام (Alan P. Merriam)، لازم است که اتنوموزیکولوژیست علاوه بر مطالعۀ فنی موسیقیِ یک منطقه، شش جنبۀ مرتبط با آن را نیز بررسی کند:
• سازها
• کلام و آواز
• چگونگی طبقهبندی محلی
• نقش و موقعیت موسیقیدان
• عملکرد موسیقی در رابطه با سایر جنبههای فرهنگی
• موسیقی به عنوان یک فعالیت اجتماعی خلاق
آفرین.
کار بسیار خوبیه. فقط بهتر بود که منابع این متنها هم در جزوه میامد تا به عنوان یک مرجع درسی بیشتر برای کسانی که در کلاس نبوده اند، قابل استفاده می بود. در ضمن نقل از منابع مختلف حتا در جزوه های درسی هم بهتر است مستند باشد.
از این که هارمونیتاک تا این حد حرفهای به موزیک نگاه میکنه از شما ممنونم. بسیار تمایل داشتم که تو این کلاسها شرکت کنم اما به دلیل مشغلههای مختلف کاری امکانش برام فراهم نشد. خیلی خرسند شدم از انتشار این مطالب. جای تشکر فراوون داره.