استاد ادیب خوانساری از نظر من بزرگترین خواننده ۷۰ سال گذشته ایران است و فکر میکنم افراد بسیاری در این زمینه با من همدل و همعقیده باشند. استاد ادیب در تمام عمرش خوانندهای بود مخصوص طبقه خواص موسیقیدان و هنرش در عالیترین سطح قرار داشت. طبیعی است که چنین هنرمندی در دوره حیاتش بهدرستی درک نشود. استاد ادیب و همتای او در نوازندگی، استاد مرتضی محجوبی از این کمتوجهیها رنج میبردند ولی مانع نمیشد که هنرشان را به اجتماع عرضه کنند.
اکنون میبینیم با وجود این همه تبلیغاتی که در رسانهها و در کتابهای موسیقی راجع به تکامل آوازخوانی در ۳۰ سال گذشته میشود، برخی هنرجویان جوان از تسلط لحنهای امروزی اشباع شدهاند و به دنبال لحنهای دیگری میگردند که در این سالها به آن توجهی نشده است.
میبینیم که هر سال، تعداد جوانهایی که با علاقهمندی از روی نوارهای مرتضی خان مشق پیانو میکنند، بیشتر میشود. این نشان میدهد که هنر آن استادان محدود به زمان خودشان نبوده و مخاطبهای فهیم خود را در امروز و در آینده پیدا کرده و خواهد کرد. چنین توجهی به هنر استاد ادیب خوانساری دور و دیر نیست.
تقصیر از ما نبود که او نابغهای جلوتر از معیارهای زمانهاش بود. هرچند که در زمان خود هم خوانندهای محبوب و محترم و مورد علاقه بزرگترین رجال فرهنگی و هنری بود و اطمینان دارم که هنر این دو استاد، یعنی ادیب و مرتضی خان، در سالهای آینده مورد توجه جدی پژوهشگران جوان موسیقی ایرانی قرار خواهد گرفت.
درباره «سبک» که متاسفانه از آن تعریف روشنی در موسیقی آوازی ارائه نشده است به اختصار باید گفت که در هنرهای سنتی، یعنی هنرهایی که از قواعد جمعی ثابتی در مقطعی از تاریخ پیروی میکنند، افراد مؤسس سبک بسیار انگشتشمارند و دیگرانند که از آنها پیروی میکنند.
در موسیقی یکصد سال گذشته ما، شاید تنها استاد صاحب سبک، سیدحسین طاهرزاده است. آواز در موسیقی فارسی به قبل و بعد از طاهرزاده تقسیم میشود. کافیست به آوازهای نسل قبل از طاهرزاده یعنی قربانخان، قلیخان، سید رحیم و سید احمدخان گوش کنید تا تفاوتهای بنیادین و ارزشهای هنری طاهرزاده را پیدا کنید.
طاهرزاده معمار بنای موسیقی آوازی ایران در زمان خود تا امروز است و دیگران از قبیل استاد ادیب، وزیری، ظلی و حتی تاج اصفهانی با همه تعالیمی که نزد سیدعبدالرحیم گرفتهاند، متاثر از او هستند. تاثیر پذیرفتهاند ولی مقلد نیستند. تاثیرپذیری برخورد عالمانه طاهرزاده با موسیقی، شعر و تلفیق این دو، در آثار خوانندگان نسل بعد از او از جمله استاد ادیب، بارز است.
استاد در مصاحبه با مجله رودکی سال ۱۳۵۳ هم فرمودهاند که به صفحات طاهرزاده زیاد گوش میکردهاند. بنابراین، سبک آواز سنتی ایران، فقط راه انحصاری طاهرزاده نیست بلکه راههاست. راههایی است متنوع و برآمده از یک ریشه واحد (بنای طاهرزاده) ولی با تفاوتهای بسیار با همدیگر.
از اینرو آواز ادیب و قمر و ظلی و تاج به راحتی از همدیگر قابل تشخیص است. زیرا هرکدام خصوصیاتی برای خود دارند که از چارچوب آن معماری بزرگ هنرمندانه خارج نشده ولی هرکدام زیباییهای هنری خود را دارند. در اینجاست که به دومین مؤلفه بعد از سبک میرسیم یعنی لحن فردی.
۱ نظر