مروری بر کتاب «ساختار ملودی در موسیقی ایرانی»
ملودی نگین انگشتری موسیقی کلاسیک ایرانی است. مهمترین مولفه از میان مولفههای بنیادین موسیقی که در فرهنگ موسیقایی ما مورد توجه قرار گرفته است. و شگفتا که جز آفریدن ملودیهای زیبا و مسحورکننده یا همان کارورزی موسیقی، کمتر حرفی از آن به میان میآید، نه مطالعهای، نه نظریهای، نه بحث و گفتگوی شایستهی تاملی در چندوچون آن. برای این که سکوت را بیشتر احساس کنیم یک مقایسه گویاست. عناصر فرم و بافت در موسیقی کلاسیک غربی اهمیت بسیاری دارد، شاید به همان اندازهی ملودی در موسیقی ایرانی. کافی است ببینیم چه اندازه رساله و کتاب و مقاله دربارهی هارمونی، کنترپوان، فرم و … نوشته شده.
حتا در زبان فارسی هم تعدادشان پرشمار است. جالبتر اینکه شمار کتابها و مقالههای «هارمونی موسیقی ایرانی» هم از مطالعات دربارهی ملودی بیشتر است. گویی درست به عکسِ اهمیت، نیروی فکری بر حل مسایل گذاشته باشیم. گذشته از ما و تنبلی فکری تاریخیمان، در دنیا هم تعداد مطالعاتی که در زمینهی ملودی انجام شده چندان زیاد نیست (بعضی نمونههای درخشان از موسیقیشناسهای روس مثل کوشناریِف است). شاید چون در فرهنگهای دیگر ملودی این اهمیت را ندارد یا معتقدند قاعده نمیپذیرد یا …
درست برهمین زمینه است که ارزش و اهمیت کتاب «ساختار ملودی در موسیقی ایرانی» نوشتهی محمدرضا آزادهفر خودنمایی میکند. نویسنده در ۹ فصل –که در دو بخش مجزا دستهبندی شده- ملودی را از لحاظ تکنیکی و «مسائل انسانی» بررسی میکند و میکوشد از یک سو با عنوانهایی چون «وحدت و تعادل» متر و معیاری برای بررسی ارزش ملودیها به دست دهد و از سوی دیگر ابزارهایی تحلیلی برای مسائل حل نشدهای چون «عبارتبندی» در موسیقی ایرانی یا «بسط و گسترش» فراهم آورد. این اثر -که پیوندی با چند مقالهی پیشین مولف نیز دارد- از نظر آزادهفر تکمیل کنندهی کتاب دیگرش «ساختار ریتمیک موسیقی ایرانی» است و در نتیجه نشانی از اندیشهی او دربارهی کلیت چشماندازهای موسیقیشناسانهی امروزیمان. نکتهی جالب توجه کتاب این است که تنها به بحث بیمصداق بسنده نمیکند بلکه در انتها بعضی آثار چند موسیقیدان تحت عنوان «ملودیپردازان ایرانی معاصر» را برمیگزیند و سعی میکند با توجه به بخشهای پیشین، شیوهی کارشان را نشان دهد.
افسوس که این بخش کمی شتابزده است و از لحاظ انتخاب موسیقیدانها و گستردگی قطعات بازبینیشدهشان عمقی همسطح باقی کتاب نمییابد. اگر جز این بود میتوانست هم از جنبههای تحلیلی هم از جنبههای هنری ابزارهای نظری آمادهشده را به حوزهی عمل موسیقایی ببرد؛ هم نمونههایی درخور از نوشتن دربارهی ملودی یک اثر هنری در اختیار بگذارد و هم راههایی برای بحث-آموزش مقدمات آهنگسازی در موسیقی ایرانی نشان دهد.
سراسر متن شکلهای متفاوتی از روشها موازی هم یا گاه در تکمیل هم حضور دارند. روشهای کمّی و آمار برای برخورد عینیتر با موسیقی، تجزیه و تحلیل موسیقی و طرحهای نظریِ ذهنیتر و موسیقیشناسی تاریخی و یافتن پیوندها با رسالات قدیم. این سبک کار مولف است و آن را پیشتر هم دیدهایم، مهم تعادلی است که او میکوشد به این جنبههای مختلف موسیقیشناسی امروزمان ببخشد؛ کتاب از این لحاظ هنوز کمی تا نقطهی آرمانی فاصله دارد.
به هر روی، با روشها و انتخابهای آزادهفر موافق باشیم یا نه، کتاب گشایش مهمی در یک موضوع مهم عمدتا مسکوتماندهی موسیقی ایرانی است که باید با گفتگوی جدی به آن خوشامد گفت. چنین گفتگویی ممکن است در نهایت مسایلی را در موسیقی ما عقلانی کند و به سطح خودآگاه بکشاند و سپستر راهگشای روشهای آفرینش موسیقی شود.
نویز
***
گفتگوی هارمونیک
کتاب «ساختار ملودی در موسیقی ایرانی» نوشته محمدرضا آزاده فر، اتنوموزیکولوگ است. این کتاب را نشر مرکز در سال ۱۳۹۶ به بازار عرضه کرده است.
۱ نظر