خاطره درباره برنامه های مردانه نیز می گفت: «در وهله اول فکر می کنم که آهنگسازی دارد بی بو و خاصیت می شود! آن وقت ها مرحوم صبا بود، محجوبی بود، خالقی بود…حالا هم البته چند تائی هستند ولی کم آهنگ می سازند، مثل این که سرچشمه ذوقشان خشک شده است! انگیزه برای ساختن آهنگ ندارند. مردها هم بیشتر آواز می خوانند. وقتی هم می خواهند چیز دیگری بخوانند می روند به سراغ آهنگ های قدیمی ما! …مثلا آقای «افتخاری» و آقای «اصفهانی» آهنگ های مرضیه و دلکش و پروین و مرا می خوانند ولی چیز جدید ساخته نمی شود. دیگه «روز ازل» پیدا نمی شود. نه شاعرش هست و نه آهنگسازش و نه انگیزه ساختنش…»
خاطره از تکرار آهنگ های قدیمی در ارکستر زنان می گفت:
«آهنگ هائی که حالا می خوانیم تقریبا همه اش همان قبلی هاست که مورد علاقه مردم است. مردم هنوز با همان آهنگ های قدیمی ما زندگی می کنند…»
خاطره آینده را تاریک می دید و می گفت: امید زیادی نداریم، فعلا کژ دار و مریز می کنیم، ببینیم چه می شود و کی باز ما را می طلبند!…من وقتی می بینم دختر هفده ساله و زن هشتاد ساله هر دو وقتی که می خوانم، اشک شان در می آید، نیروی کار و پایداری پیدا می کنم. باور کنید نوه من هم حالا در همین شرایط خواننده شده است. به این ترتیب ما در خاندان خود سه نسل خواننده داریم.
در میان آن چه خاطره پروانه خوانده جدا از ترانه های ساخته و پرداخته فرامرز پایور، عماد رام، محمد حیدری، عباس خوشدل و اوفلیا پرتو، قطعاتی چون مثنوی، الهی نامه و مناجات با صدای گرم او مهر ماندگاری خورده است. خاطره صدائی داشت رسا در رده «آلتو» و سازگار با موسیقی سنتی ایران. خش غمگنانه ظریفی که در صدای او بود بر جذابیت آن می افزود.
خاطره قصه نویس
خاطره حدود ده سال پیش توانست سفر مجددی به ایالات متحده آمریکا داشته باشد. در این سفر که به نیت دیدار فرزند انجام شد، فرصتی پیش آمد که با همراهی «امیر کوشکانی» تارنواز، برخی از خوانده های پیشین خود را بازخوانی و در سی دی ضبط کند. در این باز سازی با همه ضعف هائی که دارد صدای او را همچنان رسا و جذاب می شنویم.
در سال های پیش از انقلاب داستان های عاشقانه دنباله داری در مجلات تهران مصور و سپید و سیاه به نام خاطره پروانه منتشر می شد. این آثار بعد هم در سه کتاب جداگانه از سوی انتشارات امیر کبیر منتشر شده است.
خاطره پروانه چند سال آخر عمرش را به تربیت شاگردان آواز خود پرداخت و سرانجام در پانزدهم آبانماه سال ۱۳۸۷ بر اثر سکته قلبی در تهران درگذشت.
بیبیسی فارسی
۱ نظر