گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

بیرون آمدن از محدوده‌ی موسیقی ایرانی

شیرزاد شریف از نوازندگان جوان ایرانی مقیم کالیفرنیا است که تا کنون برنامه‌های زیادی با نوازندگان دیگر ملل اجرا کرده است. شنیدن آثار یک موسیقی‌دان جاز آمریکایی او را به همکاری با نوازندگان دیگر ملل علاقه‌مند کرده است. شیرزاد شریف معتقد است برای همه‌ی نوازندگان ایرانی لازم است که قدری از دایره‌ی موسیقی سنتی بیرون بیایند.

شیرزاد در گفتگویی با «زمانه» ابتدا از آشنایی‌اش با موسیقی گفته:

زمانی که بسیار کوچک بودم، مادربزرگ من تمبک می‌زد و من محو حرکت انگشتان دست او روی ساز و صداهایی گوناگونی که از تمبک درمی‌آورد بودم. همین باعث شد که من از همان اول، تمبک برایم یک جلوه‌ی خاصی داشته باشد. ‌ به مرور زمان، در محافل خانوادگی، ساز آقای فرهنگ شریف یا اساتید دیگر مرتب پخش می‌شد. این خودش افتخار بزرگی بود که من توانستم با نوای ساز ایشان بزرگ بشوم و به‌قول معروف در گوشم بماند تا اینکه دیگر خودم تصمیم گرفتم تنبک بزنم. رفتم خدمت آقای بهمن رجبی و افتخار این را داشتم که از همان روز اول، ایشان تنبک را روی پای ما گذاشت و در خدمت ایشان شاگردی را آغاز کردم.

بعدها هم فعالیت‌های نوازندگی‌ات متمرکز بود روی تمبک یا اینکه با سازهای دیگر ایرانی هم موسیقی را ادامه دادی؟

من دف هم یاد گرفتم. چون آن هم یک ساز ریتمیک بود و شامل حال من می‌شد. همان زمان دیدم که ساز ملودیک هم باید یاد گرفت و چیزی‌ست که به کار من می‌آید. فکر کردم تنبور را شروع کنم. این شانس را داشتم که در خدمت استاد مرادی، تنبور را یاد بگیرم و پیش یکی از دوستانم، آقای عباسی، یک دوره‌ مقام‌های تنبور را کار کردم.

در زمینه‌ی تلفیق موسیقی ایرانی با موسیقی کشورهای دیگر چطور؟ از چه زمانی بود که به فکر این کار افتادی؟

خب من در ایران انواع موسیقی ایرانی را گوش می‌کردم. خیلی جالب بود که در همان زمان یکی از دوستانم، صفحه‌ای برایم پخش کرد که تلفیق موسیقی جاز با موسیقی سنتی ایرانی بود.

اینکار را پیش از انقلاب، آقای دکتر میلر، معروف به کورش علیخان، به‌صورت تلفیقی جالب ضبط کرده بود روی صفحه‌ی گرامافون. بعدها که به خارج از ایران رفتم، همین اثر باعث شد که با نوازندگان خارجی آشنا شوم و یک‌مقدار از فعالیت‌هایم را در این زمینه انجام بدهم. ابتدا تلفیق موسیقی ایرانی با موسیقی خیلی کلاسیک‌تر مانند موسیقی کلاسیک عربی را آغاز کردیم که خیلی جالب بود. بعد کم کم با نوازندگان گوناگون آشنا شدیم که باعث شد همکاری ما با آنها گسترش پیدا کند. این تبادل فرهنگی خیلی جالب بود، به‌خاطر اینکه باعث شد ما خیلی چیزها را در زمینه‌ی فرهنگی به یکدیگر انتقال دهیم.

هم آنها خیلی چیزها از ما یاد گرفتند و هم من خیلی چیزها از آنها آموختم. این خودش باعث می‌شود که شما در علم موسیقی نکات مختلفی‌ یاد بگیرید؛ چیزهایی که تنها منحصر به یک موسیقی نیست. اگر شما به‌عنوان یک موزیسین بتوانید از تمام اینها استفاده کنید، مسلماً پیشرفت بهتری خواهید کرد. شما نمی‌توانید بگویید که مثلاً در ریاضی ما فقط می‌آییم از نیوتون و مکتب‌اش استفاده می‌کنیم و از دانشمندان دیگر ملل استفاده نمی‌کنیم. این باعث می‌شود در این علم پیشرفتی نداشته باشید.

تا کنون در آمریکا با چه نوازندگانی همکاری داشته‌ای؟

ما توانستیم با یک‌ سری از نوازندگان برجسته‌ی هندی و همچنین با آقای بهنام سامانی کارهایی انجام بدهیم. با ایشان کنسرت‌هایی اجرا کردیم که تلفیق موسیقی هندی و ایرانی بود. با نوازندگان عرب هم کار کردیم و یک‌مقدار هم با نوازندگان جاز. با آقای دکتر میلر هم که اشاره کردم،‌ به‌طور خیلی عجیبی توانستم ملاقاتی داشته باشم. من از ایشان واقعاً خیلی چیزها توانستم یاد بگیرم. او دکترای موسیقی ایرانی دارد و جزو نخستین نوازندگان جاز است که در دهه‌ی ١٣۵٠ به این فکر افتاد که موسیقی تلفیقی جاز ایجاد کند. ایشان به ایران آمدند، مدتی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی کار می‌کردند، با هنرمندانی مانند خانم پریسا، آقای محمدرضا لطفی و … آشنا بودند. یعنی اصلاً هم‌دوره و هم‌کیش اینها بودند.

فکر می‌کنی کارهایی که این‌روزها با تلفیق موسیقی کشورهای مختلف انجام می‌شود، چه حرفی در دنیای موسیقی برای گفتن دارند؟ تنها ایجاد تنوع؟

نه! این اتفاقاً خیلی مهم است که صرفاً اینگونه نباشد. ببینید، بعنوان مثال شما نمی‌توانید فقط چهارتا ساز را بردارید و برحسب اینکه صداهای مختلف دارند، اینها را بگذارید کنارهم. اول شما باید ببینید که اصلاً این موسیقی برچه پایه و اساسی به‌وجود آمده است. حالت چندبعدی دارد یا به‌عنوان مثال خیلی عمودی‌ست.

این است که شما باید ببینید که هرکدام از این موسیقی‌ها چه فرم‌هایی دارند و به چه نحوه‌ا‌ی اجرا می‌شوند. برای من شخصاً این جالب بود که آیا می‌شود فرم‌های گوناگون موسیقی را در موسیقی ایرانی به‌کار برد؟ به‌عنوان مثال، موسیقی آوانگارد. خب موسیقی آوانگارد یک بعد ویِژه‌ای دارد و یک فلسفه‌ و اندیشه‌ی خاصی پشت‌اش است. خب این یک چیزی‌ست که شما می‌توانید در انواع موسیقی‌های گوناگون به‌کار ببرید و دلایلی ندارد که حتماً به‌عنوان مثال، موسیقی مدرن کلاسیک به شکل آوانگارد اجرا شود. می‌تواند با موسیقی ایرانی هم آوانگارد انجام بشود یا جاز آوانگارد.

خب فکر می‌کنی این کارها همچنان در مرحله‌ی آزمایش است یا اینکه به جاهایی هم رسیده؟

بستگی دارد به اینکه آن نوازنده‌ای که دارد اجرا می‌کند، دنبال چه هدفی‌ست. به نظر من، همانطور که گفتم، هدف اصلی، پیداکردن این فرم‌ها بود و اینکه ببینم آیا این فرم‌های گوناگون اجرا را می‌شود در موسیقی ایرانی به‌کار برد یا نه؟

فکر می‌کنی می‌شود؟
یک‌سری‌اش صددرصد به خود موسیقی ربط دارد. آن فرم را اگر به آن شکلی که درست است اجرا کنید، در تمام موسیقی‌ها کاربرد دارد. بنابراین اصل داستان برای من، آن فرم اجراست و اینکه چه تفکری پشت آن است. حالا اگر سازهای دیگر را هم استفاده می‌کنید، باید به شکل درستی باشد. بالاخره یک کم و کاستی‌هایی وجود دارد و خواهد بود و اینکه به‌هرحال یک‌سری از سازها باید یک‌مقداری از خودشان بیشتر مایه بگذارند و سازهای دیگر شاید کمتر. ولی در هرصورت این فرم‌ها قابل اجرا هستند.

یک کنسرت را در نظر می‌گیریم که نوازندگان ایرانی و هندی با همدیگر برنامه‌ای اجرا می‌کنند. فکر می‌کنی کسانی که برای شنیدن این برنامه به کنسرت می‌آیند، کسانی هستند که بیشتر به این سبک موسیقی که تلفیق می‌شود با موسیقی کشورهای گوناگون علاقه‌مندند یا اینکه دوستداران موسیقی کلاسیک ایران و موسیقی کلاسیک هند هم در این برنامه‌ها خواهند بود؟ چون بعضی‌ها معتقدند در این نوع کنسرت‌ها نه موسیقی کلاسیک ایرانی می‌تواند خودش به آن شکلی که هست نشان بدهد، و نه موسیقی آن کشور دیگر؛ به‌خاطر اینکه مجبورند بیشتر به هماهنگی با هم فکر کنند تا اینکه مستقلاً خودشان باشند.

ببینید برای کسانی که می‌آیند به این نوع از موسیقی گوش بدهند،‌ من خودم احساس کرده‌ام که چند جنبه وجود داشته است. یک عده‌ای که از علاقه‌مندان به موسیقی هندی بوده‌اند، این برنامه باعث شده با موسیقی ایرانی هم آشنا بشوند. یک عده‌ای هم همانطور که شما گفتید،‌ موسیقی ایرانی می‌خواستند گوش بدهند، منتها خب این وسط با موسیقی هندی هم آشنا شدند.

حالا اتفاقی هم که این در این بین ممکن است بیفتد این است که در آن حال و احوالی که موسیقی هندی دارد اجرا می‌شود، آن ساز ایرانی هم یک‌مقداری حال و هوای هندی شاید پیدا کند. درست است! خب اینجا یک چیز جدیدی به‌وجود آمده است. حالا این درست اجرا شده یا نه، به کنار. اما به‌هرصورت یک خلاقیتی‌ست که پدید آمده و من فکر می‌کنم خیلی از دوستان واقعاً خواهان این خلاقیت و نوآوری باشند. حالا همین موسیقی هندی که شما اشاره کردید،‌ با هر سیستم راگایی که اجرا بشود، راگاهایی هستند که سه نت دارند. با همین سه‌ نت یک حال و احوال ایجاد می‌شود که می‌توانم بگویم یک ربع و بیست‌ دقیقه فضاسازی می‌کند.

خب همین کار را می‌شود با یک گوشه‌ی ایرانی انجام داد. به‌جای اینکه شما سریع یک گوشه را بزنید در مدت دو دقیقه و بلافاصله بروید به گوشه‌ی بعدی، همینجور ردیف را اجرا کنید. شما می‌توانید با همان گوشه بازی کنید، بسازیدش و آن را گسترش بدهید. یک فضای تازه‌ای ایجاد کنید.

فعالیت‌های خودت الان بیشتر متمرکز است روی کنسرت‌هایی که همکاری‌ست با موزیسین‌های کشورهای دیگر،‌ یا اینکه فعالیت را به‌صورت انفرادی و برای ارائه موسیقی کلاسیک ایران هم ادامه می‌دهی؟

نه،‌ من همه‌ی هدفم از این کار این بوده که ببینم چه فرم‌هایی را می‌توانم پیدا کنم که در موسیقی ایرانی به‌کار ببرم. این برای من خیلی نکته‌ی جالبی است و در این تبادل فرهنگی خیلی چیزها توانستم یاد بگیرم. به‌عنوان مثال، موسیقی ضربی عربی خیلی موسیقی تکمیل‌شده‌ای است و یک نحوه‌ی اجرای جالب و ویژه‌ای دارد، به‌طوری که در یک ارکستر کلاسیک عربی می‌بینید شاید چهار‌ـ پنج‌تا نوازنده‌ی سازهای کوبه‌ای دارند باهم به‌طور بسیار دقیقی اجرا می‌کنند و هرکدامشان هم دارند یک کار دقیقاً بخصوصی انجام می‌دهند.

خب برای من خیلی جالب است که مثلاً ما چگونه می‌توانیم سازهای کوبه‌ای ایرانی را باهم تنظیم کنیم. این الان بیشتر جایی است که من الان هستم در کار موسیقی. به نظر من برای تمام نوازندگان ایرانی واقعاً لازم است که یک مقداری از آن دایره‌ی موسیقی سنتی خودشان بیرون بیایند و با نوازندگان کشورهای گوناگون آشنا شوند. این خیلی خوب است و باعث می‌شود فرهنگ ایران هم گسترش پیدا کند در دنیا.

الان فعالیت اصلی خودت در کالیفرنیا چیست؟

الان مشغول ضبط چند آلبوم هستم. کنسرت‌های زیادی هم داشتیم در سراسر آمریکا. حالا فعلاً دست از کنسرت برداشته‌ایم تا چند آلبوم ضبط کنیم که امیدوارم به‌زودی تمام بشود.

به‌عنوان یک نوازنده‌ی جوان ایرانی در آمریکا که ساز ایرانی می‌زند، می‌توانی راحت از راه موسیقی زندگی کنی؟ یا اینکه مجبور هستی کارهای جانبی دیگری هم انجام بدهی؟

اینجا یک مقدار… یک مقدار که نه! حقیقتاً خیلی مشکل است. چون از طرف دولت آمریکا هیچ کمکی نمی‌شود. بالاخره همه‌ی نوازندگان اینجا مشکلاتی دارند و فکر می‌کنم واقعاً این مشکلات بیشتر شامل نوازندگان ایرانی شده است. از قدیم این مشکلات وجود داشته است. اگر نگاه کنید،‌ نوازندگان ما مدارک دانشگاهی‌شان در رشته‌های غیر موسیقیایی بوده و من هم خودم بالاخره از ناچاری کارهای برنامه‌نویسی و نرم‌افزار انجام می‌دهم.




رادیو زمانه

پژمان اکبرزاده

پژمان اکبرزاده

۱ نظر

بیشتر بحث شده است