یکسان نبودن یا به قولی استاندارد نشدن خیلی از عوامل موسیقی موجب قرار گرفتنشان در مجموعهی عوامل تشکیلدهنده «شیوه نوازندگی» میشود. مثلا جنس مضراب یک ساز یا نوع و فرم ساختش میتواند از نظر بعضی جزو شیوهی نوازندگی یک نوازنده قرار بگیرد. در حالی که ما هرگز درمورد جنس یا شکل ساخت آرشه ویلن چنین چیزی را نمیشنویم. طبیعی است، چون دربارهی ویلن نوازنده به تنهایی تصمیم نمیگیرد اما دربارهی مضراب و … ممکن است استفاده از یک نوع مضراب خاص تصمیم یک نوازندهی خاص باشد.
برای مثال بد نیست یادمان بیاید چطور استفاده از مضراب بدون نمد سنتور به شکلی افراطی به نشانهی (و گاه از نگاهی سطحی به تنها نشانهی) یک شیوهی نوازندگی تبدیل شد.
همین طور دربارهی نسبت فاصلهی مقامها مخصوصا درجاتی که کمی تغییرپذیراند، تصمیمهای یک نوازنده میتواند بخشی از شیوهی شخصی او محسوب شود. بارها از نوازندهای صاحبنام شنیدهایم که فلان نغمه یا پرده را در فلان دستگاه یا گوشه کمی بالاتر بگیرید. این یعنی اختیارات یک استاد نوازنده تا این حد از تغییرات در ساختارهای بنیادی هم میتواند گسترده شود (اینجا کاری به این که این وضعیت خوب است یا بد، این که بهتر است چنین ویژگیهایی استاندارد شود یا نه و چرایی آن نداریم). و اگر جایی اختیار و انتخاب هست یعنی میشود از شیوه هم حرف زد.
دامنهی عواملی که هنوز استاندارد نشدهاند از یک طرف به مسایل مربوط به ساختمان ساز و وسایل به صدا درآوردن آن میرسد (مثلا تفاوت شیوش صدای دو پیانو از دو نشان تجاری مختلف بسیار کمتر از تفاوت صدای دو سهتار از دو استاد سازگر متفاوت است) و از طرف دیگر به ویژه به مسایل مربوط به نظام فواصل در موسیقی ما که خیلی هم در یک قرن اخیر موضوع بحث و مجادله بوده میرسد و باز از طرفی حتا به اکول نوازندگی.
در بعضی از نمونههای تاریخی درموسیقی ما این مجموعهی عوامل (مخصوصا اکول) درگذر از یک روند طولانی بالاخره یکی از شیوهها غالب شده و درنتیجه آن عامل شکلهایی از تثبیت را تجربه کرده؛ مثلا شکل به دست گرفتن تار در دورهی معاصر (روی پا) دیگر بخشی از شیوهی نوازندگی کسی نیست چون تثبیت شده و موضوعِ انتخاب نیست.
همان طور که دیدیم تعیین شیوهی نوازندگی و این که چه چیزی جزو شیوه محسوب میشود و چه چیزی نه، موضوع پیچیدهای است. مسالهی اصلی سر این است که لغت «نوازندگی» خیلی وقتها از نظر ما نمایندهی دو چیز همزمان است: ۱- به صدا درآوردن یک قطعهی موسیقی که وجود داشته ۲- انشای موسیقی یا تغییراتی در حد انشا در موسیقی از پیش موجود. تا زمانی که این دو مفهوم همزمان از هم تفکیک نشده باشند بحث دربارهی «شیوهی نوازندگی» همچنان پیچیده خواهد ماند.
۱ نظر