شاخه دیگری از موسیقی عامیانه را در ایران آوازهای کوچه باغی میسازد. آوازهایی که اگر چه ویژه قشر خاصی از جامعه امروز معرفی شده است ولی به نظر میرسد که پیشینهای طولانی داشته است
همانگونه که از عنوان این نوع موسیقی بر میآید، آوازهای بداههای است که رهگذران هنگام عبور از کوچه باغها میخوانند. و همانگونه که کمتر ایرانی را میتوان پیدا کرد که در عمر خود شعری نگفته باشد، میشود گفت کمتر ایرانزادهای را نیز میتوان یافت که از کنار گلزار و جوی آب و کوچه باغی بگذرد و هوس آواز خوانی به سرش نزند.
در منابع تاریخی آمده است که پس از یورش اعراب به ایران، اسیران ایرانی که به کار گِل گمارده میشدند، هنگام کار و در فضای آزاد، آن چه را از لحنهای ایرانی که در سینه داشتند، میخواندند و از این راه هم خود را سرگرم میساختند و هم ترانهها را به تازیان میآموختند.
ابوالفرج اصفهانی در کتاب معروف «الاغانی» مینویسد که سعید بن مسجح که او را بنیانگذار موسیقی عرب میدانند، بخش عمدهای از نغمههای ایرانی را از بنایانی فرا گرفت که در مکه، خانه کعبه را میساختند. او از تلفیق آنها با شعر عربی، سبک تازهای به وجود آورد که از سوی بسیاری از نغمهپردازان دیگر مورد تقلید قرار گرفت.
ابن مسجح، در واقع غنای ایرانی را به نغمههای عربی منتقل کرده است.
در ایران معاصر نیز آوازهای آزاد معروف به کوچه باغی را بیشتر پیشروان و اهل حرفه، به هنگام کار میخوانند. در این میان به ویژه آواز خوانی بنایان معروف است. شاید از آن جا که شماری از اهل حرفههای فرودست، از همان قشر معروف به کلاه مخملی بودهاند، این آوازها بیشتر به آنها منتسب شده است. و باز هم شاید آنها هستند که هنوز در اوقات فراغت و گشت و گذار از کوچه باغها، هوای خواندن به سرشان میزند.
از سالهای پایانی دهه بیست آوازهای کوچه باغی بعد از تئاترهای لالهزاری چند جایگاه تازه برای بازسازی و عرضه خود پیدا کرد. رادیو، سینما و کاباره.
عبدالعلی همایون، هنرپیشه معروف و از پیش پرده خوانهای قدیمی که بعد به آواز خوانی کوچه باغی نیز پرداخته، میگوید نخستین کسی است که پای این گونه آوازها را به رادیو باز کرده و خود نام «بیات تهران» را بر آن نهاده است.
همایون میگوید، برنامه آواز خوانی او آن چنان شهرت پیدا کرده که به گوش درباریان نیز رسیده و از او خواستهاند در شب نشینیهای درباری هم آن را اجرا کند.
۱ نظر