اما اگر با استناد به گفتار خوارزمی، مبنی بر یکی بودن عود و بربط، عود را شکل تکامل یافته بربط بدانیم و نیز اگر به سخن عبدالقادر مراغی (۱۳۳۶ ش، ص ۱۰۴ـ۱۰۵، ۱۰۸) که «عود قدیم» را دارای چهار وتر (تار، سیم) به نامهای بم، مَثنی، مثلث و زیر دانسته است، توجه کنیم، می توان این حدس لاند را نیز که بربط در دوران باستانی و در اصل تنها دو تار یا سیم داشته است (فروغ، ۱۳۵۴ ش، ص ۵۹)، قابل تأمل دانست.
شاید از همین روست که این دو واژه فارسی در نامگذاری وترهای عود که جانشین بربط محسوب می شود، باقی مانده و چنانکه از نامهای عربی مثلث و مَثنی برمی آید، این دو رشته بعدها بر رشته های «زیر» و «بم» افزوده شده است. بر پایه برخی منابع بربط چهار سیمی از اواخر سده دوم هجری در جهان اسلام متداول شد (مشحون، ج ۲، ص ۵۵۵).
آنچه حدس لاند را تقویت می کند این است که صفی الدین ارموی در کتاب الادوار (ص ۲۲۹) به شرح «اصطخاب وترین» یا همصدایی و همنوایی و به تعبیری کوک دو وتر پرداخته و سپس اصطخاب عود را شرح داده است. بنابراین، پیداست که در اصطخاب وترین به سازهای باستانی یا ابتدایی نظر داشته است که مانند بربط اولیه دارای دو وتر بوده اند.
احتمالاً چون در زمان او اینگونه سازها، در برابر سازهای کاملتری چون عود، کارایی چشمگیری نداشته اند، از ذکر نام آن خودداری کرده است. از توضیح ارموی در باره اصطخاب وترین معلوم می شود که دو وتر بایستی به گونه ای کوک می شد که صدای مطلق (دست باز، دستواز) وتر اعلی به نسبت «مثل» و «ثلث» (۴۳=۱۱۳) صدای مطلق وتر اسفل باشد؛ یا به گفته مراغی (۱۳۷۰ ش، ص ۱۸۷؛ همو، ۱۳۶۶ ش، ص ۱۰۱ـ۱۰۲)، نغمه (نُت) دو وتر بایستی الف (Do) و «ح » (Fa) باشد. قدما این نسبت را ذی الاربع (چهارگان) می نامیدند و آن را یکی از مهم ترین ابعاد یا فواصل متفّق (خوشایند) می دانسته اند.
در کتابهای تخصصّی موسیقی، واژه بربط یا استعمال نشده یا همراه و مترادف عود آمده است. گاه نیز به جای بربط کلمه «عود قدیم » و «عود فارسی » به کار رفته است که در باره شمار سیمهای آن اتفاق نظر وجود ندارد. گاهی هم «عود قدیم » به معنای عود چهار سیمه در مقابل «عود کامل» یا «عود جدید کامل» یا عود پنج سیمه به کار رفته است.
این عود از ابداعات زریاب اندلسی است که ظاهراً در سده سوم هجری در اندلس رشته پنجمی، به نام «حاد» یا «زیرثانی»، بر تارهای چهارگانه عود یا بربط افزوده است (فارمر، ص ۲۴۵؛ فروغ، ۱۳۴۲ ش، ص ۱۱؛ مقری، ج ۳، ص ۱۲۶). بدین ترتیب، این ساز دارای ده تار شده، زیرا هریک از تارها را برای تقویت صدای ساز، جفت می بسته اند (مراغی، ۱۳۶۶ ش، ص ۱۹۸؛ خالقی، بخش ۲، ص ۶۹).
۱ نظر