گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱۴)

بهمن رجبی

در این فرصت نظر فنی و کارشناسی‌تان را در مورد تنی چند از تمبک‌نوازان را می‌خواستیم بدانیم. با آقای محمد اسماعیلی شروع می‌کنیم؛
ایشان در گروه خوب می‌زند. علی‌الخصوص ترانه یا تصنیف‌هایی که آقای پایور تنظیم کرده یا به اتفاق نواخته‌اند. در هم‌نوازی با سازهای دیگر، حرفی برای گفتن ندارد و در تک‌نوازی جنبه‌های نمایش و حاشیه‌ای، مجالی به جان مایۀ اصلی نوازندگی نمی‌دهند.

امیر ناصر افتتاح؛
یکی از محاسن افتتاح تشخص دادن به ریزپلنگ بود. چون تهرانی به‌ندرت ریزپلنگ می‌زد، نه این‌که نتواند، اما از این تکنیک استفاده نمی‌کرد. در ضمن افتتاح خیلی باوقار و سنگین ساز می‌زد و در سه بعد نوازندگی هم به مراتب بهتر از آقای اسماعیلی ساز می‌زد.

فرهنگ‌فر؛
برخلاف بزرگ‌نمایی و مبالغه‌هایی که برخی افراد فاقد صلاحیت در حوزه نوازندگی تمبک، بر زبان رانده‌اند، ایشان نوازنده‌ای معمولی بودند. فقط نکته قابل توجه این‌که مثل هیچ‌کس نمی‌زد، یعنی نوازندگی‌اش تقلید یا پیروی از کسی نبود که این یک حُسن است، در ضمن باید بگویم، در برخی نواخته‌ها و آثارش نیز خوب است. اما نکته این‌جاست اگر بین گفته‌های من و شنیده‌هایتان در جراید و نقل و قولها در مورد مرحوم فرهنگ‌فر تناقضی می‌بینید ناشی از صدور نظرات از سوی کسانی بوده که موسیقی‌دان هستند، اما تمبک‌نواز نیستند.

حالا من نمی‌دانم به چه استناد و استدلالی در مورد تمبک نظر تخصصی می‌دهند. اگر استدلال‌شان را به دست ما هم برسانند، من هم در مورد نی‌نوازی، آواز، سنتور و تار و دست اندرکاران این‌ها نظرات تخصصی می‌دادم. پس نتیجه این‌که جایگاه فرهنگ‌فر مشخص است و برای ما هم قابل احترام، اما نیت مبالغه‌گران مشخص نیست.

امید بیداریان، با توجه به اینکه دو نوار آموزشی هم دارند؛
به‌طور کلی نمی‌شود نظری داد. اما در فیلم حسن کچل خوب ساز زده و اگر اشتباه نکنم در فیلم قیصر هم که ضرب زورخانه زده، خوب نواخته است. نوارهای آموزشی ایشان را هم نشنیده‌ام.

مرحوم بیداریان به مقوله‌ای به نام مرکب‌نوازی در تمبک اعتقاد داشت. نظرتان چیست؟
البته نواختن چند ریتم کنار هم، سالیان سال است توسط نوازندگان مختلف و حتی خود من بارها انجام گرفته است، پس کار جدید یا ابداع و کشفی صورت نپذیرفته است. شاید آقای بیداریان این اسم را برای آن انتخاب کرد. اما این کار وجود داشته و اسمی هم برای آن نبوده است.

داریوش زرگری؛
ایشان هم انشعابی از سبک فرهنگ‌فر بود و پیرو این شیوه نوازندگی. اما باید بگویم نجیب‌ترین و محجوب‌ترین تمبک‌نوازی بود که من دیده‌ام. جوان بسیار با شخصیت و دوست داشتنی بود.

جمشید محبی؛
قوی‌ترین نوازنده سبک فرهنگ‌فر است. حتی می‌خواهم بگویم در برخی موارد از خود فرهنگ‌فر هم قوی‌تر ساز زده، که بهترین نمونۀ آن کاست آسمان عشق است. یک نکته را هم اشاره کنم این شکل سؤال در مورد نوازندگان در این فرصت کم اشتباه است، چون بررسی باید دقیق باشد و آن هم با قید نمونه و دلیل تصویری امکانات نواختن هم فراهم باشد تا بتوان تفاوت‌ها را کامل به تصویر کشید اما من به احترام شما و از سر ناگزیری پاسخ دادم.

جایگاه بداهه‌نوازی را در مورد خودتان و یا دیگر نوازندگان چگونه می‌بینید؟
معمولاً در مورد من می‌گویند که تمام قطعات را قبلاً تمرین می کند. در سال ۵۲ در یک مهمانی هنری (نه آن چنانی)، با مرحوم بهاری یک هم‌نوازی بداهه داشتیم که ای کاش تصویری از آن در دسترس بود تا ملاک قضاوت قرار می‌گرفت.

آیا در بداهه‌نوازی که مجالی برای تفکر  و اندیشه، و انسجام بخشیدن به اثر نیست، بهانه‌ای برای موسیقی دانان نشده که از اندیشیدن و غورکر‌دن در آثار خود طفره روند؟
مقداری بی‌انصافی است.

سعید مجیدی

سعید مجیدی

متولد ۱۳۵۳، خواننده و منتقد موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است