گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

روال‌های مشابه و منابع سه‌گانه در آهنگ‌سازی لوریس چکناوریان (۳)

لوریس چکنواریان

حتی با نادیده انگاشتن این نخستین روال عام هم چکناوریان از آن‌دسته از آهنگ‌سازانی است که روش کارش خواه از نظر مواد و مصالح (نه لزوما منشأ آن‌ها که در ابتدا اشاره شد) و خواه از نظر سامان دادن به آن مصالح در فرم دایرۀ نسبتا محدودی از سلایق و گزیده‌ها دارد اما درعین‌حال با همان‌ها تعداد آثار زیادی آفریده است. پیش از همه، نشانه‌گذاری عاطفی ساختارهای موسیقایی نزد او مشابهت بسیاری دارد. این مشابهت بیش از آن است که آن را حاصل بهره‌گیری کلیشه‌ای از ابزارهای شناخته‌شدۀ موسیقی کلاسیک غربی برای نشانه‌گذاری بشماریم. چند نمونۀ عینی حدود کار آهنگ‌ساز را به‌خوبی روشن می‌کند و نشان می‌دهد او سرکلیشۀ خود را از کلیشه‌های معهود ساخته است.

وضعیت‌های در پیوند با یکدیگری چون اضطراب/ دلهره/ تهدید در کار او اغلب با جمله‌بندی ریتمیک بریده‌بریده، حضور هم‌زمان سازهای کوبه‌ای و بادی برنجی در بُرش‌ها، و نوعی لایه‌بندی ریتمی مختل‌کنندۀ خط اصلی (معمولاً یک یا دو لایۀ اضافه) برآمده از پولیفونی است (و کمتر دیسونانت‌ها که سابقۀ بیشتری در به‌خدمت گرفته شدن برای این منظور دارند). درست همان‌طور که نمونه‌های شایستۀ توجهش را در موومان نخست «سمفونی ۳» در “Marcia-Allegro/ Dies Irea-Allegro Barbaro” از میزان ۱۴۴ (۵) به بعد در همراهی خط باسون و ساید درام می‌شنویم. همچنین است در میزان‌های آغازین موومان دوم «سمفونی ۱» (۱۹۸۰)، “Massacre-Allegro Barbaro”، بخش اعظم موومان سوم «سمفونی ۲» (۱۹۸۰)، “Massacre-Allegro con brio” و  نخستین «رویای آستیاگ»، «پادشاه ماد: باران» و «دومین رویای آستیاگ: سیل از کوروش کبیر».

به همین ترتیب است برخورد او با شکوه و عظمت خواه برخاسته از حماسه‌ای باشد و خواه از فرّ و کیان، خواه حتی هیبتی اهریمنی. گانگ، سنج و غریو بادی‌های برنجی (گاهی حتی فانفار) پای ثابت کار او است. اگر موضوع کارش مربوط به موسیقی یا فرهنگ ایران باشد پای مُد چهارگاه به میدان کشیده می‌شود و اگر هیبتی اهریمنی در میان باشد دیسونانت‌ها و رنگ‌آمیزی تاریک هم بر آن افزوده می‌شود. نمونۀ برخورد او با فرّ و کیان را می‌توان در موومان «کوروش شاه شاهان از کوروش کبیر» دید و برخوردش با هیبت اهریمنی را در “Cast Thyself Down” … از «رانده‌شدن شیطان از درگاه خداوند» (۱۹۸۳).

جنگ نیز در موسیقی او بازنمودی بس مشابه دارد. در تداوم یک سنت قدیمی عهد رومانتیک که رد پایش را دست‌کم تا «اوورتور فانتزی رومئو و ژولیت» چایکوفسکی می‌توان گرفت، طنین زدوخورد به‌روشنی در آن شنیده می‌شود و ریتم برای نمود هرچه بهتر آشوب در هنگامۀ جنگ چیرۀ میدان موسیقی است، گرچه در بعضی از لحظات تقلید سروصدای جنگ حضورش را از پیش چشم شنونده پنهان می‌کند. مثال‌های این‌دسته را نیز باز می‌توان در «کوروش کبیر» یافت که دو جنگ در آن نمود موسیقایی یافته است؛ صحنه‌های «نبرد پاسارگاد»… و «نبرد تیمبرا». همچنین مثال‌های گویای دیگری نیز در اپرای «رستم و سهراب» وجود دارد: «مقدمۀ سازی بر صحنۀ مرگ سهراب»، «نبرد اول میان رستم و سهراب»، «نبرد دوم و شکست رستم» و «مقدمۀ نبرد سوم».

پی‌نوشت
۵- عنوان و نشانه‌های بیانی موومان‌های بعضی از قطعات چکناوریان در پارتیتور و ضبط‌ها فرق دارد بنابراین با آنکه دلیل این تفاوت‌ها روشن نشد هرجا لازم بوده برای سندیت بیشتر هر دو را آورده‌ام.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است