راه دراز پیشِ رو
آنسامبل بادی فستیوال موسیقی معاصر تهران با همهی خجستگی تشکیلاش راه زیادی پیش رو دارد. این امر را از همین کنسرت جمع و جور و سه قطعهای که در آن نواختند نیز میشود به راحتی دریافت. اعضای آنسامبل هنوز به شکل کامل و در جریان تمرین و اجراهای زیاد با یکدیگر خو نگرفته و به اصطلاح همدیگر را پیدا نکردهاند.
نخستین و تنها قطعهی رپرتوار که برای همین ترکیب نوشته شده، موسیقی برای پرندگان مهاجر (Music for the Fleeting Birds) اثر پِتریس وَسکس (Pēteris Vasks)، که مملو از جابهجایی فیگورهای کوچک موسیقایی میان سازهای مختلف گروه است به دلیل همین عدم هماهنگی –فارغ از کُندی نامتعارف اجرا- انسجامش مدام تهدید میشد. مخصوصاً در لحظاتی که تعداد و چگالی جابهجاییها افزایش مییافت همه چیز در هم فرومیرفت و ساختار قطعه را مبهم میکرد.
قطعهی پنج (Five) اثر جان کیج –که قطعهای مستقل از ترکیب سازی یا آوازی است- به دلیل ساختمان لایه لایه، حرکت سنگینتر و وجود نتهایی ایستا با پهنهی زمانی گسترده که موجب آسانی انطباق میشد، کمتر از قطعهی نخست تحت تاثیر قرار گرفته بود. گرچه در اجرای همین قطعه نیز ناهماهنگی در حل شدن رنگ صدای سازها در یکدیگر خود را نشان میداد اما ساختار قطعه چندان دگرگونشده به گوش نمیرسید زیرا عناصری که در اثر نوپایی گروه جابهجا شده بود عناصر کلیدی ساختار قطعه نبودند.
در اجرای قطعهی آخر، در دو (In C) اثر تِری رایلی (Terry Riley)، اما مشکلات مربوط به سازگاری و هماهنگی خود را در شکلی حداکثری به نمایش گذاشت. تمپوی غیرمعمول و پایین که باعث از میان رفتن بخشی از ویژگیهای متکی به ادراک در این قطعهی مثالی مینیمالیستی شد به جای خود، اینجا هیچ خبری از درآمیختن رنگینکمان طیف صدا و دینامیک دگرگونشوندهی ساختار زیرانداز ثابت قطعه و تعامل دائمیاش با بقیهی فیگورهای گذرا نبود. به همین دلیل به جای آن که فیگورها به شکل یک جریان روان از رخدادهای زودگذر در برابر یک جریان نسبتا ثابت منسجمکننده -که بدون ایجاد سکته به درون میخزند و خارج میشوند- شنیده شوند، به شکل پارههایی بدون ارتباط با یکدیگر و البته بدون ارتباط با یک کل شنیده میشدند.
نویز
***
گفتگوی هارمونیک
چهارمین فستیوال بینالمللی موسیقی معاصر تهران، اردیبهشتماه ۱۳۹۸ در سه شاخه اجراهای صحنهای/ماراتن، اجراهای الکترونیک/تجربی، و سمینارهای پژوهشی برگزار شد.
۱ نظر