گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

گزارشی از مراسم یادبود حسین سرشار و رونمایی از کتاب «نامبرده، حسین سرشار» (۱)

دوشنبه هفتم اسفند ماه ۱۴۰۲، خانه موزه بتهوون واقع در خیابان میرزای شیرازی، همراه با ریزش دانه‌های ریز برف، میزبان مراسم یادبود حسین سرشار، خوانندۀ برجستۀ اپرای ایران و رونمایی و معرفی کتابی با عنوان «نامبرده؛ حسین سرشار» با پژوهش و مصاحبه‌گری ساناز سیداصفهانی بود. در این نشست هنرمندان و دوست‌داران حسین سرشار گرد هم آمدند و از جایگاه و ماجرای زندگی تراژیک او گفتند. (تصاویر این نشست از جلال زرگانی است)
شهلا میلانی
شهلا میلانی درباره آشنایی خود با حسین سرشار گفت: «تا پیش از انقلاب من و آقای سرشار ارتباطی نداشتیم و این ارتباط استاد و شاگردی پس از انقلاب شکل گرفت. قبل از این آشنایی فکر می‌کردم که ایشان یک مرد مغرور و خودشیفته هستند ولی وقتی با ایشان آشنا شدم فهمیدم که چقدر اشتباه می‌کردم؛ ایشان در درون‌شان یک کودک صادق و بی‌ریا و با توجه به نوع تخصص‌اش و جایگاهی که داشت، هرکسی ایشان را درک نمی‌کرد و برای همین اگر می‌خواستیم او را بشناسیم باید با ایشان در تماس می‌بودیم. عاشق کار اش بود و تمام زندگی‌اش تحت‌الشعاع کار اش بود، دوستانش، ارتباطاتش، تغذیه، ورزش و… همگی در خوانندگی‌اش تجمیع می‌شد. یکی از بهترین باریتون‌های تاریخ موسیقی ایران بوده و اکثر خوانندگان پیش از انقلاب از غرب دعوت می‌شدند ولی ایشان در کنار آنها درخشش داشت. کوک درست، تکنیک درست، تنفس درست و… همگی به خاطر عشق او به کارش بود. همان علاقه بود که باعث می‌شد، فوت کوزه گری را به شاگردانش‌اش هم منتقل کند.

من خیلی از شخصیت و مهربانی و تکنیک‌اش بسیار آموخته‌ام. واقعا حیف شد چون با آن نوع سلامت و زندگی‌ای که ایشان داشتند، باید سالها زندگی می‌کردند و در اپرا می‌خواندند ولی متاسفانه وقتی در یک فستیوال که در کشور ارمنستان شرکت کردیم متوجه اولین نشانه‌های فراموشی ایشان شدیدم و دیدیم که فینالِ کاراکتر «اسکامیلیو» که ایشان بارها استادانه آن را خوانده بودند را فراموش کردند و عده‌ای که همیشه به ایشان حسادت می‌کردند، شروع به سرزنش‌شان کردند؛ آن هم سرشاری که هرگز اشتباه نمی‌کرد.

حسین سرشار دچار فراموشی شد و فقط مسیر تالار را به یاد می‌آورد و به این مکان می‌آمد و راه برگشت را به یاد نمی‌آورد! درگذشت ایشان موجب از بین رفتن بخش بزرگی از تاریخ شفاهی اپرا در ایران شد چون او یک تاریخ زنده از اپرا در ایران بود. در آخرین دیداری که با همکاران و ایشان داشتیم، هیچکس را به جز من به خاطر نیاورند چراکه در زمانی که اپرا تعطیل شده بود، ماجرای تمرین‌های شخصی و پیشرفت‌هایشان را با من درمیان می‌گذاشتند. ایشان به قدری افتاده بودند که از منِ هنرجو سوال می‌کردند که مثلا این سی بملی که می‌خوانم و خارج از رِنجِ صدای باریتون هست را با کیفیت قابل قبولی می‌خوانند یا خیر! ایشان انسان بسیار بزرگی بودند با اندیشه‌ و جهان بینی‌ای بسیار بزرگ و حیف که در جمع ما نیستند.»

گفتگوی هارمونیک

گفتگوی هارمونیک

مجله آنلاین «گفتگوی هارمونیک» در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین وبلاگ تخصصی و مستقل موسیقی آغاز به کار کرد. وب سایت «گفتگوی هارمونیک»، امروز قدیمی ترین مجله آنلاین موسیقی فارسی محسوب می شود که به صورت روزانه به روزرسانی می شود.

۱ نظر

بیشتر بحث شده است