در نقطۀ دیگر از ایالات متحده، موزهی مشهور استکس و بنیاد سولزویل ایالات متحده در شهر ممفیس، «کانون کودکان ممفیس» را در مقابل موزه افتتاح کرده و در آن چگونگی نواختن، اجرا کردن و ضبط موسیقی را به کودکان آموزش دادند. همچنین، یک موسیقیکدۀ جدید را بنا کردند که در کنار اجرای آثار موسیقایی تاریخی، از استعدادهای نوظهور نیز حمایت میکند. این کار آنها منجر به ایجاد «انجمن موسیقی ممفیس» شد، یک سازمان اجتماعی که با هدف احیای ساختمانهای متروکه و واگذاری آنها برای فعالیتهای موسیقایی و هنری تأسیس شده است.
در شرق ایالات متحده، در منطقهای صنعتی خارج از شهر بوستون، شرکت رکورد یک انبار صنعتی را به استودیوی ضبط صدا تبدیل و فضایی ارزان قیمت را برای ضبط و تمرین جامعهی هنرمندان مستقل شهر فراهم کرد. پس از شش سال، این استودیو با حداکثر ظرفیت در حال فعالیت و در ۱۲ ماه گذشته به تنهایی بیش از ۱۰۰۰ جلسهی ضبط را میزبانی کرده است. تعدادی از مالکان زمین در آن ناحیه، برای ایجاد فضاهایی مشابه به این شرکت مراجعه کرده و سفارش امکانسنجی برای راهاندازی محل اجرای هنرمندان مستقل شهر را به این شرکت دادهاند.
در شهر دیترویت، تعدادی از ساکنان دستاندرکار حوزههای موسیقی و املاک و مستغلات، با ایجاد فضاهای موسیقیمحور در انبارهای متروکه به دگرگونسازی مرکز شهر پرداختهاند. بنیاد موسیقی دیترویت و مسئول خدمات مشتریان شهرداری دیترویت، به رهبری پیشگام موسیقی تکنو، دمیتری هاگمن، در حال بررسی این موردند که چگونه موسیقی – چه به شکلی که از گذشته مانده و چه در آینده – میتواند ابزاری برای ترویج نوزایی، فعالیتهای اجتماعی و توسعه اقتصادی باشد. این حرکت شامل شکلگیری همکاریهایی با برلین در جهت توسعهی استعدادها، برپایی مسابقات، تأسیس یک موزه و برگزاری سخنرانیهایی در ارتباط با نقش موسیقی در نوسازی شهر است.
این برنامهها بیش از آن که یک استثناء باشند، به عنوان استانداردی معمول در حال ظهورند. آنها زیرمجموعهی عنوانی نوظهور در حوزههای مکانسازی و صنعت موسیقی قرار میگیرند، که بدان «شهرهای موسیقی» گفته میشود. گزارشهایی نوشته شده، کنفرانسهایی برگزار میشوند و شهرهایی در سراسر جهان – از کیپ تاون تا تورنتو، سانتیاگو و بریزبن – با مفهوم نقش موسیقی در توسعه شهری، مکانسازی و نوسازی دست و پنجه نرم میکنند.
به نظر من، هنگامی که شما به سوالاتی در ارتباط با چگونگی رشد یک صنعت یا برگزاری جشنوارههای موسیقایی یا فرهنگی جدید میپردازید و در آن پژوهش میکنید، استدلالی برای توسعهی یک حوزهی پژوهشی جدید و ایجاد بحثهایی در مطالعات شهری و شهرسازی به وجود میآید. بیایید آن را «شهرسازی موسیقی» بنامیم.
اگر شهرها را موجودات زندهای بدانیم که در یک بومسازگان متغیر و یکپارچه جریان دارند، پس موسیقی نشانگری است که میتوان از آن برای سنجش سلامت و پویایی چنین بومسازگانی استفاده کرد. این حقیقت که موسیقی، اقتصاد و زندگی شبانهی پررونق، موجب جذب گردشگران، افزایش نشاط و بنا نهادن رقابتپذیری میشود به طور گستردهای پذیرفته شده است، اما باید پای را فراتر گذاشت. مشاهدهی تأثیر موسیقی بر ارزش اراضی و سلامت جوامع، میتواند تأثیری حتی بیشتر از سنجش نشاط را به نمایش بگذارد.
۱ نظر