اتنوموزیکولوژی، بهعنوان یکی از شاخههای نوین در دانش امروز، با ترکیبی از موسیقیشناسی و مردمشناسی، به کاوش و تحلیل عمیق موسیقی در زمینههای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی و ساختاری موسیقی میپردازد. این علم با بهره از مطالعات مردمشناسی و علوم اجتماعی و دیگر شاخههای علوم انسانی، خاستگاه و چگونگی ویژگیهای ساختاری و تأویل و تفسیر موسیقی در میان اجتماعات انسانی را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد. حوزۀ مطالعاتی اتنوموزیکولوژی، تمامی فرهنگهای جهان و تمامی پدیدهها و رویدادهای مرتبط با موسیقی را در برمیگیرد.
این دانش در چند دهۀ اخیر، به دلیل گستردگی و تنوع چنین پدیدههایی در دنیای معاصر، بهطور چشمگیری رشد و گسترشیافته است. تنوع انتخاب موضوعات مورد مطالعه در موسیقی و مباحث مرتبط با آن، توجه پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده است.
در گذشته، پژوهشگران و برخی از متأخرین، تنها به بررسی مواد خام در موسیقی پرداخته و شاید دیگر جنبههای موسیقی موردتوجۀ کافی قرار نمیگرفت، اما پژوهشگران امروز تمامی عوامل تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی را در روند به وجود آمدن سبکهای موسیقی و تغییر و تحول و یا از بین رفتن آنها دخیل میدانند. برخی از سبکهای موسیقی به دلایلی همچون پدیدۀ جهانیشدن، دیاسپورای ملتهای در جنگ و تبعید، کاربرد و نقش فرهنگی خود را از دست دادهاند.
جوامع امروز در چالش با بحران هویت، در برابر نسلهایی که با فرهنگ و هویت قومی و ملی خود بیگانه هستند، در ستیز و گرفتار آمدهاند. جوامعی که در برابر شیوههای استعماری نوین، عریان و تهی از نمودهای فرهنگی، خالی از آرمان و اسطورههای هویتبخش، تحلیل رفته و به بخشی از دنیایی تبدیل میشوند، که فارغ از تنوع قومی به شکلی یکسان در آمدهاند.
میتوان گفت امروزه، هویتهای قومی همراه با نمادها، سبکهای موسیقی، نحوۀ پوشش، جنبهای نوستالژیک به خود گرفته که تنها نمایندۀ هویتی از دست رفته است. برخی از پژوهشهای فرهنگی امروز بر برنامهها و سیاستهای یکسانسازی جهان تمرکز دارد.
در دنیایی که در تهدیدِ فروپاشی فرهنگها و تفاوتهای فرهنگی واقعشده است، سیاستهای استعماری مدرن خواسته و ناخواسته تنوع فرهنگها را از بین برده و سعی در یکسانسازی تمامی جوامع دارد. بهگونهای که الگوهای موسیقی آفریقایی یا گونههای مختلفی از موسیقی پاپ اروپایی، یا سبکهای مدرن موسیقی سیاهپوستان و سرخپوستان آمریکا در ایران، افغانستان و سایر کشورهای خاورمیانه که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی فاصلۀ بسیاری با دنیای مدرن موسیقی جهان دارند، دیده و شنیده میشود.
این سبکهای غالب، با به خدمت گرفتن مدیومهای مختلف مانند رادیو، تلویزیون، اینترنت و شبکههای اجتماعی و صنعت فیلم، هژمونی خود را بر سبکها و سلیقههای موسیقی و فرهنگهای سنتی تحمیل میکنند. چیرگی چنین ارزشها و الگوهای فرهنگی، تهدیدی جدی برای بقای فرهنگهای بومی و تنوع فرهنگی جهانی به شمار میرود. صنعت موسیقی جهان، با استفاده از چنین ابزارهای قدرتمندی مانند تبلیغات، بازاریابی و شبکههای اجتماعی، بهطور هدفمند به دنبال گسترش نفوذ خود در بازارهای جهان است.
بنده خدا تیموتی رایس در خواب هم نمی دید برای معرفی کتابش متنی غلیظ با طعم و بوی مارکسیسم فرهنگی نوشته شود!
پانوشت-مارکسیسم فرهنگی متفاوت از مارکسیسم سیاسی/اقتصادی است.