درست است که برطرف شدن نیازهای مادی هنرمند، اولین عاملِ بهصحنهی خیابان کشاندن وی است. اما همه میدانیم برای این امرار معاش راههای دیگری نیز وجود دارد، بهخصوص برای کسانی که از بضاعت خوبی در هنرشان برخوردار هستند. در انتخاب این حضور، بارزترین نمودی که دیده میشود، طغیان و رهاشدگیست. اصولن در برابر هر نوع فشاری میتوان طغیان کرد. فشار مالی، شاید از اولینها باشد، اما قطعن تنها عامل برای چنین طغیانی نیست. دیده شدن جسورانه، دلیل محکمتری برای این حضور در خیابانها بهنظر میرسد.
احتمالن کسان زیادی شرطبندیهای دوران کودکی و نوجوانیشان را بهیاد دارند که همراه بود با مثلن شوخیای بیجا با دیگران یا هنجارشکنیای ملایم. اما نکتهای که در این نوع شیطنتها مشترک بود، جسارت زیادِ بازیگر نقش اول در تمام آنها بود که اگر بدون گریم و چهرهی مبدل انجام میگرفت، نمرهی مثبتی در کارنامهی شهامت شخص باقی میگذاشت.
امروزه هنرمندان خیابانی و بهخصوص موزیسینها با بهترین شکل ظاهری و وضعیت ممکن برای چنین حضوری، در این پرفورمنس هنری ظاهر میشوند. آنها از نوازنده و خواننده بودنِ اجباری! بیشتر به نوازندگی روی آوردهاند و روزبهروز بر تعداد نوازندگان حرفهای و آکادمیک در اجراهای خیابانی افزوده میشود. تخصص و بینش هنری این نوازندگان، پارکها، خیابانها و مناطق پرتردد شهر را به دردسترسترین مناطق برای کشف هنر ناب مبدل کرده و امکان لذت بردن از آن را به همگان میدهد.
چون طیف وسیعی از مخاطبین وجود دارند که نه میتوانند و نه حتا در فکر حضور در سالنهای اجرای کنسرت هستند، اما توسط همین اجراهای خیابانی با موسیقی و ساز آشنا میشوند. البته با تغییر بافت شهری و حرکت بهسوی مناطق عمومن فقیرنشینتر، نوع این حضور خیابانی با تغییر سازها و تغییر موسیقی هم فرق میکند. نکتهی قابل تامل دیگر، وجود هنر خیابانی تنها در چند کلانشهر کشورمان است و بس. گویی تمام جامعه، هنوز پذیرای این نوع برخورد هنری نیستند.
البته باید توجه داشت که هر عرضهی موسیقی در خیابان را نمیتوان موسیقی خیابانی نامید. هنوز یکی از شیوههای تکدیگری، امرار معاش از هر راه ممکن و استفاده از عناصر موسیقایی با شیوههایی غیرحرفهای، چرک و فاقد ارزش است که البته در بحث “هنر” و “موسیقی خیابانی” جایی ندارد.
متاسفانه هنوز بیاهمیتترین نوع موسیقی در باور عام، همان نوعِ خیابانیاش است. در تحقیقی برای روزنامهی “واشنگتن پست”، یک موزیسین حرفهای بهنام جاشوا بل، به مدت ۴۵ دقیقه در شهر واشنگتن به اجرای خیابانی پرداخت. از بین ۱۰۹۷ نفری که در این مدت از همان منطقه عبور کرده بودند، تنها یک نفر هنر او را تشخیص داد، برای چند ثانیه ایستاد و شنوندهی اجرایش شد. علاوه بر ۲۰ دلاری که از این شنونده به جاشوا رسید، او در این مدت تنها توانست ۳۲ دلار دیگر بهدست آورد. ویولنی که وی مینواخت، با اجرایی تخت نام حقیقیاش، ۰۰۰/۰۰۰/۲ دلار عایدی داشت!
موسیقی خیابانی توسط هنرمندانی اجرا میشود که میخواهند به مخاطب نزدیکتر باشند و با دایرهی وسیعتری از مردم ارتباط داشته باشند. هنرمندانی که درست شنیده نمیشوند و نقطهی مشترک همه عشق به هنرشان است؛ عشق به موسیقی و پرفورم.
کاش سایتتون رو جوری طراحی میکردن که بشه نوشتهها رو تو سایتهای اجتماعی به اشتراک گذاشت