با وجود آوردن عنوان و تقسیمبندی موضوعی، خوانندهی پژوهشگر گاه نیازمند است بیشتر بداند، چرا که بسیاری از اوقات عنوان، گویای تمامی بار اطلاعات یک مقاله یا کتاب نیست. همچنین تقسیمبندی موضوعی هر چقدر هم دقیق باشد نمیتواند خواننده را کاملا راهنمایی کند که در مقاله چه چیزی خواهد یافت. به همین دلیل توصیف و چکیدهنویسی یا به عبارت دیگر کتابشناسی توصیفی ضرورت مییابد. اولین مسئلهای که کتابشناسیهای توصیفی را از یکدیگر متمایز میکند روش چکیدهنویسی است؛ زیرا یک چکیدهی خوب میتواند ضمن فشرده بودن، اطلاعات زیادی را منتقل کند.
از این دیدگاه هر چه اطلاعات منتقل شده نسبت به طول چکیدهی نوشته شده (تعداد کلمات) بیشتر باشد کارآیی بیشتر است. در فهرستنویسی از مراجع (بهویژه مقالات) علمی این مشکل کمتر دیده میشود چون که چکیدهی مقاله یا پژوهش بخش جدا نشدنی آن است؛ بدیهی است که میتوان (اگر اندازه اجازه میدهد) آن را بدون تغییر چاپ کرد و در غیر این صورت مبدا کار قرار داد. اما در ایران حتا مجلات تخصصی موسیقی (غیر پژوهشی) نیز چکیدهی مقالات را چاپ نمیکنند، که بتوان از آن استفاده کرد. بنابراین چکیدهنویسی را باید مولف کتابشناسی انجام دهد از همین رو انتخاب زبان هم از عناصر مهم بوده و نتیجهی کار باز هم متمایز کننده است.
پس از یک بار فهرست کردن تمامی مراجع، مسئلهی فهرستکردن ضربدری پیش میآید. به لحاظ این که مقالات (و بیش از آن کتابها) تنها به یک موضوع نمیپردازند، گاه لازم است اطلاعات مربوط به یک مدخل در چند جای دیگر هم بیاید. تشخیص این نکته که این تکرار اطلاعات در کجا و در مورد کدام مدخلها صورت بگیرد، نکتهی دیگری است که به عنوان وجه تمایز میان کتابشناسیهای مختلف میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
پژوهندگان معمولا با اطلاعات اولیه به دنبال مراجع میگردند. به اصطلاح گفته میشود جستجویشان جستجوی کور نیست؛ به همین علت لازم است که فهرستهای دیگری هم جدا از فهرست اصلی تشکیل شود که از زوایای دیگر اطلاعات را نگاه کرده باشد. برای مثال گاه پژوهشگری به دنبال نام خاصی است و هر چه دربارهی او یا نوشتهی او باشد ممکن است هدف تحقیقاش قرار گیرد. برای چنین فردی فهرست راهنمای نامها از فهرست اصلی مهمتر میشود.
در صورتی که فهرست دوم (نامها) موجود نباشد او باید بگردد و تمامی مراجع مرتبط با نام مورد نظرش را خود بیابد (عملا آن فهرست را برای دستکم یک مدخل تشکیل دهد). این به شرطی است که اطلاعات مربوط به آن نام در مدخلها موجود باشد (اطلاعات ممکن است داخل مقاله یا کتاب پنهان شده باشد). فهرستهای راهنما یا آن گونه که در کار مرجعشناسی و کتابداری معروف است؛ «نمایهها»، از دیگر است هستند که میتواند این نوع کتابها را از یکدیگر متمایز کند.
۱ نظر