کتابشناسیهای موجود
تا کنون ۵ عنوان کتاب کتابشناسی موسیقی به زبان فارسی چاپ شده، که به ترتیب سال انتشار عبارت است از: [۱] «کتابشناسی موسیقی» تالیف ویدا مشایخی ۱۳۵۵ «مرکز اسناد فرهنگی آسیا»، [۲] «کتابشناسی موسیقی» تالیف «محمدحسین درافشان»۱۳۸۲ «مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما»، [۳] «کتابشناسی موسیقی (۱۳۸۱-۱۲۸۱)» تالیف «مهتاب خرمشاهی» ۱۳۸۳ «سرود»، [۴] «کتابشناسی موسیقی در ایران» تالیف «سیمین حلالی» ۱۳۸۴ «ماهور» و [۵] «کتابشناسی و مقالهشناسی موسیقی ایران به طریق توصیفی» تالیف «سید علیرضا میرعلینقی» ۱۳۸۶ «مرکز موسیقی حوزه هنری» (۷). شاید اولین نکتهای که در همان نظر اول توجه را جلب میکند فاصلهی تقریبا سی ساله میان اولی و بقیهی کتابشناسیهای موجود است. این شکاف که برای اهل موسیقی در ایران ناشناخته نیست در دیگر عرصههای موسیقی نیز (البته با طول مدت کمتر) اتفاق افتاده.
نکتهی دیگری که میتوان به آن توجه کرد ناشران این آثار است؛ در سال ۱۳۵۵ تنها «مرکز اسناد فرهنگی آسیا» که یک موسسهی بینالمللی با کمک دولت بود، دست به چنین کاری زد اما امروز نیمی از عناوین، چاپ ناشران خصوصی است. نکتهی دیگر اینکه سه تا از چهار نمونهی جدید ([۲][۳][۴]) تقریبا در یک زمان و بدون اطلاع از کار یکدیگر شروع به کار کرده و بعضی در مقدمه، نبودن چنین کتابشناسی را دلیل کار خود اعلام کردهاند. این موضوع وضعیت متناقضی را به وجود آورده است برای مثال جمع آوری اطلاعات [۴] در آبان ۱۳۸۲ شروع شد و [۲] نیز در همان سال منتشر شده است؛ تنها بیاطلاعی نویسندهی [۴] از چاپ [۲] میتواند نوشتهی او در مقدمه را توجیه کند.
[۲] و [۴] تنها به کتابهای منتشر شده پرداخته و بقیه علاوه بر فهرست کتابها، مقالات منتشر شده را نیز مورد توجه قرار دادهاند. در این میان تنها [۴] فهرست پایاننامههای دانشگاهی را نیز مورد توجه قرار داده است (۸). از دیدگاه دستهبندی [۲] و [۳] منابع را دسته بندی نکرده و براساس حروف الفبا (با کلید عنوان مقاله) مرتب کردهاند. [۱] با توجه به اینکه مولفاش متخصص کتابداری بوده، از میان روشهای موجود (با کمک استادان راهنما) روش کتابخانهی کنگرهی ایالات متحدهی آمریکا را به دلیل اینکه این روش میتواند «کلیهی شاخهها را در خود جا دهد» برگزیده و با «تغییرات کوچکی» آن را اساس ردهبندی کتاب قرار داده است. [۵] ترکیبی از روش دهدهی دیوئی و کتابخانهی کنگره استفاده کرده و این همان «سیستم استانداردی [است] که در طبقهبندی مدخلهای کتابشناسی موسیقی (منظور [۱] است) به کار رفته» است.
با توجه به این که در هر دو این نوشتهها «عبدالحسین آذرنگ» راهنما بوده، این شباهت زیاد دور از ذهن نیست. هیچکدام از دو منبع گفته شده به وضوح اشاره نکردهاند که تغییراتی که در این روشهای استاندارد دادهاند چه بوده است تنها [۵] اشارهای کوتاه به برخی از تغییرات در زیرعنوانها کرده؛ مثلا افزوده شدن «احکام فقهی و موسیقی» که در دورهی تدوین [۱] کمتر نوشتهای دربارهی آن وجود داشت یا اگر بود بازبینی نگردید. در [۴] ضمن اینکه به روش دستهبندی اشارهای نیست بررسی محتوا و نیز اشارهی مولف به بهرهگیری از [۱]، نشان میدهد که این منبع نیز تقریبا همان روش را برگزیده است. در مورد استاندارد پایاننامهها موضوع مبهم است چرا که در [۱] پایاننامهها مورد بررسی قرار نگرفته و روشهای معمول بینالمللی نیز باید بر اساس سازمان دانشگاهی ایران اصلاح شود.
پی نوشت
۷- برای جلوگیری از تکرار نامها در ادامهی متن برای اشاره به هر یک از این عنوانها از شمارهای که درون [] قرار گرفته استفاده میشود.
۸- منبع [۵] به نوشتهی مولف اولین جلد از یک مجموعهی پنج جلدی است، بنابراین ممکن است برخی از نکاتی که در اینجا به آن اشاره میشود در جلدهای آینده بیاید.
۱ نظر