آدم میتواند خارج خواندن را به تمام کودکان دنیا آموزش بدهد!
فرم و آرایش امکانات زندگی نتایج خاصی همراه دارد، چنانچه در مثال مینا هم نشان دادیم، در ادامه آن میخواهیم به ساخت و شکل گیری توانائی های انسانی را نشان بدهیم. غالبا مادرها اعتراف میکنند: “که من گوش موسیقائی ندارم” و با چه زحمت و اصراری میخواهند بقبولانند که کودکشان هم همین وضعیت را دارند و فکر میکنند که این مورد ارثی است و یک واقعیت تغییر ناپذیر!
یک نوزاد تمام و کمال هر صدای خارجی را که از لالائی خواندنهای مادرش میشنود، جذب گوشش میشود. چون آمادگی و پذیرش عالی دارد و به همین دلیل بعدها هم همان تنهای خارج خواندن را به همان ترتیب خواهد خواند.
همچنین به همین شکل بچه های اوزاکا هم همان فرم را یاد میگیرند و بعدها به همان گونه حرف میزنند. (اوزاکائی ها فرم دهانشان پیچیده است و بچه های اوزاکا هم همین فرم را می آموزند!)
همچنین یک کودک در حال رشد اگر گوش و حواسش را به یک قطعه ای که ملودی آن تنهای خارج دارد بدهد، گوشش به همان تنها عادت میکند و بعد ها خیلی مشکل خواهد توانست، گوش خود را دوباره تصحیح یا سلامت کند.
به این ترتیب میشود گوش تمام بچه های دنیا را بد آموزش بدهیم، اما اگر این امکان وجود داشته باشد، پس استعدادهای موسیقائی نمیتوانند به دنیا بیایند. به این امر مسلم که واقعیتی است قابل تعمق یعنی اهمیت شنوائی باید پی برد!
نتیجه گیری میکنیم که در مرحله اول ما باید بررسی کنیم که چگونه با کمک آموزش و پرورش میتوانیم استعداد را توسعه، گسترش و جلوه بدهیم، ثانیا به آن پی ببریم که استعداد نه تنها در موسیقی بلکه به همان گونه در رشته های دیگر موروثی نیست.
خیلی خوب با تشکر از شما لطفا چند نت موسیقی بریم بفرستید
سلام.مطالب بسیار خوبی رو نوشتید.به شکل اتفاقی وب شمارو دیدم چون خودم دنبال یادگیری مکتب سوزوکی در خارج از کشور هستم.من دانشجوی موسیقی هستم و ادامه تحصیل ام در زمینه روش تدریس خواهد بود.به همین دلیل دوست دارم از نزدیک با شما صحبت کنم.لطفا” با من تماس بگیرید.۰۹۱۲۵۱۲۹۰۲۴