تردیدی نیست که فربهگی تجربهی زیستهی یک هنرمند، میتواند به خلق او غنا بخشد. اما هنر در نهایت با ابزار و تکنیک سر و کار دارد و قوهی خلاقه-ای اگر باشد- در خاکِ شناختِ هر چه بیشتر و عمیقترِ دانش و فن میتواند نمو یابد. فقدانِ چنین اشرافی پشت هر استعدادی را به خاک مینشاند. در مسیر آموختن نیز هر سطحی از شناختِ ابزار و تکنیک، قوهی خلاقه را تنها تا سطح مشخصی امکان بروز میدهد و بیش از آن راهی پیش روی هنرمند باز نخواهد بود. به زانو درآوردن ابزار، و اشراف هرچه بیشتر بر دانش و فن، تازه آغاز نمودِ تجربهی زیسته است.
«تاخت» حاصل علاقه به خلق موسیقیست و پدیدآورندگاناش در سفرهایی جغرافیایی تجربههایی غیرموسیقایی را به آن گره زدهاند اما دو مانع، جلوی این تاختن را گرفته: اعتبار بخشیدن به موسیقی با الحاق تجربهای فراموسیقایی به آن و کمبود مواد و مصالح آهنگسازی.
پیوستارِ تاریخیِ پیوستکردنِ هر چیزِ بیرون از موسیقی به موسیقی، از عوالم رمانتیکها شروع و امروز به شارلاتانیسم برخی پستمدرنها رسیدهاست. اما خاستگاه الهام، در سنجههای موسیقایی جایی ندارد. تابلوهای موسورگسکی شاهکاربودنشان را وامدار نقاشیها نیستند و اعتبارشان تنها به موسیقیشان است. اظهار منبعِ الهام، اگر نگوییم ادایی هنرمندنمایانه، صرفاً تیریست بینشانه. با چنین عینکی بیشترِ قطعات «تاخت» به مشقهای خوبِ یک کلاس آهنگسازی میمانند که هنرجو در مسیر ساخت آنها، نه خلق بلکه فعلاً میآموزد. ایدهها هنوز از یک نظام آهنگسازی آگاهانه و شکلیافته نمیجوشند. در کنار نیاز به ادامهی راه در نوازندگی و رسیدن به تکنیکی نزدیک به سطح زمانه، تازندگان باید بیاندیشند که فرود اصفهان در قطعهی کوتاهی که در لحظهی پایانی، نوا را تثبیت میکند از کجا میآید و به چه اندیشهای وصل است؟
همچنین بیشترِ تغییر اشلهای صوتی (که هنوز نمیتوان آنها را مدگردی نامید) یک منطق مشخص در تصنیف موسیقی را بازنمینمایانند. از سویی اینگونه تغییرها را به آزادی و کرانهگریزی نیز نمیتوان نسبت داد چرا که گوشهگوشهی تاخت تکیه بر چهارچوبهای مشخصی دارند: تونالیتهها و الگوهای ریتمیک محدود و مشابه، شروع یکسان «درههای نور» و «تاخت»، گذر از درامد و نیشابورک و رسیدن به پنجضربیِ نهفت و مواردی از این دست.
تجربهی زیستهی بایستهی یک خالق موسیقی در کشف هزارتوی تاریخ-جغرافیای نوتها و صداها و فنون آهنگسازی و نوازندگیست. آنجا که معلم، خشنود از پیشرفت هنرجویش میگوید: خیلی خوب است؛ این چند قطعه را کنار بگذار و در بقیهی قطعات این تغییرات را اعمال کن.
***
گفتگوی هارمونیک
آلبوم «تاخت» اثری از «یاشار اطاعتی» و «آنا اطاعتی» است. قطعات این آلبوم هر کدام طراحی بداهههایی بر اساس مناطق جغرافیایی مختلف هستند و این امر حاصل یک سال سفر خالقان اثر به نقاط دور و نزدیک ایران است.
نوازندگان این آلبوم شامل: نگارخارکن: کمانچه دوم، بامداد ملکی:کاخن، مرضیه رحیم زاده:سنتور، گلنوش صالحی:رباب، رضا اسدالهی: بندیر، آنار اطاعتی: ویلنسل و یاشار اطاعتی: کمانچه و رباب بلخی هستند. این آلبوم در تیرماه سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات جوان به بازار آمده است.
۱ نظر