ادگار آلن پو استاد نوشتن داستان های ترسناک و وابسته به مرگ بود. داستان کوتاه او با نام «قلب رازگو» یک داستان کلاسیک گوتیک است که ریشه در گناه و ترس دارد. داستان از این قرار است که تصور قلب از جا در آمده و پر تپش مقتول ذهن قاتل را تسخیر می کند. آثار پیانویی شوپن که یکی از برجسته ترین آهنگسازان دوره گوتیک است بسیار روح نوازند؛ اما یک قرن است که اتفاقات پس از مرگش ذهن دانشمندان را درگیر کرده است و ارزش این را دارد که اساس نوشتن داستان های ترسناک شود. دانشمندان در لهستان اکنون ادعا می کنند که علت مرگ شوپن را یافته اند. اما سوال اینجاست که بر اساس کدام شواهد؟ پاسخ چیزی نیست جز «قلب رازگوی شوپن».
شوپن از زنده به گور شدن وحشت داشت. ترس از زنده به گور شدن یکی از مشغله های فکری آن دوره بود. حتی تابوت هایی طراحی شده بود که این امکان را فراهم می کرد که از دورن آن زنگی را به صدا درآورد. زمانی که شوپن در سال ۱۸۴۹ در ۳۹ سالگی در بستر مرگ بود به یکی از خواهرانش گفته بود :«زمین خفه کننده است. به من قول بده که جسدم را تشریح می کنید تا من زنده به گور نشوم». بنابراین یکی از خواهرانش خواست که جسد شوپن تشریح شده و قلب او را در آورند. با وجود اینکه اصل جسد شوپن در محل مرگش در پاریس در گورستان پرلاشس (Père Lachaise) به خاک سپرده شد، خواهر شوپن قلب او را درون بطری (به احتمال زیاد) بِرَندی قرار داد و با خود به ورشو برد که نزدیک ترین شهر به محل تولد او بود. چندی بعد قلب او درون ستونی در کلیسای صلیب مقدس قرار داده شد. چند دهه بعد در زمان جنگ جهانی دوم توسط یکی از فرماندهان نازی که ادعا می کرد شیفته آثار شوپن است از کلیسا برداشته و محافظت شد. پس از پایان جنگ، قلب شوپن به کلیسا برگردانده شد و تا سال ۲۰۱۴ در آنجا باقی ماند.
شوپن شناسان همواره علاقه مند بودند تا آزمایش هایی را بر روی قلب این آهنگساز انجام دهند و دریابند که آیا علت مرگ او، طبق باور رایج، واقعاً بیماری سل بوده است یا نه. با این وجود، کلیسا و دولت لهستان این اجازه را صادر نمی کردند.
به دنبال نگرانی از اینکه ممکن است الکل موجود در شیشه با گذشت زمان تبخیر شده باشد دانشمندان اجازه یافتند که قلب شوپن را مورد بررسی قرار دهند.
نتیجه مطالعات نشان داد که این آهنگساز لهستانی از پریکاردیت رنج می برده است، پریکاردیت عارضه نادری است که از بیماری سل مزمن ناشی می شود. دانشمندان دریافتند که قلب شوپن از مواد فیبردار سفیدی پوشیده شده است. ضایعات کوچکی نیز دیده شد که بر اساس آن گروه پزشکی به این نتیجه رسید که نشان دهنده عوارض بیماری سل می باشد.
سرگروه پزشکی، پروفسور مایکل ویت از آکادمی علوم لهستان، به مجله آبزرور گفت که «ما درب شیشه را باز نکردیم. اما از شرایط قلب میتوانیم نتیجه گیری کنیم که به احتمال بسیار زیاد شوپن از سل رنج می برد در حالی که عوارض پریکاردیت علت اصلی مرگ او بود».
شوپن انسان ضعیفی بود و شرایط سلامت او از سال ۱۸۳۸ تنها وقتی ۲۸ سال داشت رو به وخامت گذاشت. پس از چند سال، ضعف و بیماری بیشتر بر او مستولی شد و فعالیت های آهنگسازی، اجرا و تدریس او را تحت الشعاع قرار داد.
پروفسور ویت بیان کرد «که هنوز هم افرادی هستند که می خواهند شیشه را باز کنند و برای آزمایش دی ان ای، نمونه بافت بردارند تا نهایتاً بتوانند نظرشان مبنی بر ژنیتیکی بودن مشکل شوپن را ثابت کنند».
همچنین برخی از پژوهشگران شک دارند که این قلب متعلق به شوپن باشد و درخواست آزمایش دی ان ای دارند. در سال ۲۰۱۴ اجازه بازکردن شیشه به آن ها داده نشد. البته پروفسور ویت معتقد است که «این کار اساساً اشتباه است چون می تواند به قلب آسیب بزند و به نظر من اکنون ما قطعاً می دانیم که علت مرگ شوپن چه بوده است.»
موعد بعدی برای بررسی قلب شوپن ۵۰ سال دیگر است. شاید آن زمان پژوهشگران اجازه بازکردن شیشه را بیابند. انتظار می رود عکس های گرفته شده از قلب شوپن همراه با مقاله ی گروه پزشکی پروفسور ویت منتشر شود.
خیلی کامل بود ، فقط به عنوان توضیحات تکمیلی عرض کنم که پریکاردیت یعنی التهاب پریکارد قلب ، قلب انسان سه لایه داره از خارج به داخل : پریکارد ، میوکارد ( بخش عضلانی ) و اندوکارد . التهاب دیواری خارجی قلب به هر دلیلی میشه پریکاردیت