گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۵)

شک نیست که تحت تاثیر حکومتِ خودکامه در ایران و ارتباط و تماس ایرانیان فرهیخته با جوامع و فرهنگ اروپایی به همراهِ جنبش آزادیخواهی، نیاز های تازه ای در ایران نشو ونما کرده بودند. اما برای برآوردنِ این نیاز ها نه راهی از درونِ جامعه بلکه تنها راه ها و نسخه های فرنگی در دسترس بود. (۲)

انتخاب نسخه های فرنگی و تطبیق دادن آن ها با شرایط فرهنگی ایران کار آسانی نبود و روشنفکران ایرانی در آن زمان به اشکالات این نوع غرب گرایی توجه نداشتند و چنین می پنداشتند که می توان فرهنگ اروپایی را اخذ کرد و در ایران رواج داد. از طرف دیگر هنرمندان و روشنفکران ایرانی که تمدن اروپایی را تجویز می کردند، با هنر مدرنِ اروپا چندان آشنایی نداشتند. به خصوص که در این دوره، اوضاع فرهنگی و هنری اروپا همچنان در معرض دگرگونی قرار داشت و ضوابط و میزان های قدیمی هنوز معتبر بودند و سبک ها و ملاک های تازه و «مدرن» هنوز جا نیافتاده بودند. (۳)

به این علت بسیاری از نسخه های قدیمی و «سنتی» که در اروپا اعتباری کنونی و «مدرن» نداشتند، در مقوله «تجدد» به ایران وارد شده و به عنوان آخرین مدل مورد استفاده قرار گرفتند.


تجدد در هنر های تجسمی

نقاشِ «متجدد» و معروف اواخر دوران قاجار محمد غفاری مشهور به کمال الملک در سال ۱۸۹۷ میلادی (۱۲۷۶ هـ. ش) به اروپا (پاریس رم و وین) سفر کرده و به «اخذ تمدن فرنگی» در نقاشی پرداخته است. در آخر قرن نوزدهم نقاشی امپرسیونیسم در اروپا و به خصوص در پاریس در اوج شکوفایی بوده است. وان گوک از سال ۱۸۸۶ م مقیم پاریس است و مهم ترین آثار سزان، وان گوک، گوگن و دیگر نقاشان اروپا که پایه گذار هنر مدرن بودند، در دسترس بوده اند، ولی هنوز به موزه لور راه پیدا نکرده بودند و محتملا از این رو، کمال الملک به آنها توجه نداشته است و با معرفی کنسولگری ایران به مهمترین مرکز نقاشی اروپایی رفته و به کپی برداشتن از کار هایی که در آن زمان در موزه لور قرار داشته اند مانند کار هایِ رمبراند (نقاش هلندی قرن ۱۷) پرداخته و آنها را به عنوان نمونه هایی از هنر اروپایی، در مقوله «تجدد در هنر نقاشی» به ایران وارد کرده است.


پی نوشت


۲- دوباره اشاره می کنم به، «تجدد و تجدد ستیزی در ایران» نوشته عباس میلانی. در این زمان برای جبران عقب ماندگی هایی که در وهله نخست، فنی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بودند، «تاریخ بیهقی» و «تذکره الاولیا ی عطار» یا «گلستان سعدی» نمی توانستند کار ساز باشند. «تجدد» ادبی و هنری مقدم بر «تجدد» فنی، ااقتصادی و اجتماعی، نمی تواند باشد. از طرف دیگر نویسندگان و شعرای متجدد ایرانی یقیناً با تاریخ ادبیات ما آشنا بوده و به آنها توجه داشته اند.

۳- اولین کنسرت آرنولد شونبرگ با موسیقی دوازده صوتی در وین (هـش. ۱۲۹۲ مارس ۱۹۱۳) با اعتراض و پرخاش روبرو شد و در نتیجه ارکستر نتوانست تمام قطعه را بنوازد. همین ماجرا برسر گوستاو مالر و استراوینسکی هم آمده است.

خسرو جعفرزاده

خسرو جعفرزاده

متولد ۱۳۲۰ همدان – ۱۳۹۸ وین
موزیکولوگ و معمار
khdjzadeh@gmail.com

۱ نظر

بیشتر بحث شده است