در چنین شرایط داخلی و بین المللی در موسیقی ایرانی هم جهت گیری جدیدی با برنامه «به پیش به سوی گذشته» شکل گرفت. در سال ۱۳۴۳ در وزارت فرهنگ و هنر وقت «گروه پایور» به سرپرستی فرامرز پایور نوازنده سنتور و آهنگساز، اولین ارکستری است که فقط از سازهای ایرانی تشکیل می شود و آثار آهنگسازان گذشته را (مانند درویش خان، عارف، شیدا، نی داود) در برنامه کارش قرار می دهد. تکنوازان این ارکستر: هوشنگ ظریف تار، رحمت الله بدیعی کمانچه (او اول نوازنده ویلن و از بهترین شاگردان صبا بود) و حسن ناهید نی بودند.
در سال ۱۳۴۷ «مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی» وابسته به رادیو تلویزیون در تهران تشکیل شد. این مرکز منشأ یک حرکت تازه در موسیقی ایرانی شد. حرکتی که در وهله نخست به علت اغتشاشی که تجدد در موسیقی ایرانی به بار آورده بود، رو به سوی گذشته داشت. در این مرکز، موزیسین های جوان و علاقمند به موسیقی اصیل ایرانی با توجه به کمبودهایی که در مورد شناخت موسیقی ایرانی وجود داشت گرد هم آمدند و به بازسازی و تفحص در موسیقی ایرانی در دوران قبل از تجدد طلبی پرداختند.
استادان موسیقی این مرکز از جمله نورعلی برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن، عبدالله دوامی، از موسیقی سازان قدیمی و شاگردان میرزا عبدالله و درویش خان بودند که بی اعتنا به جنجال تجدد طلبی در موسیقی به کار و تدریس خصوصی ادامه داده و خوشبختانه هنوز در قید حیات بودند. این استادان توانستند نسل جوان موسیقی ساز ایرانی را در آخر دهه ۱۳۴۷ با موسیقی ایرانی قبل از تجدد طلبی، یعنی موسیقی حدود نیم قرن قبل از آن تاریخ، آشنا کنند و تداومی که لازمه حرکت و تحول است به وجود آورند.
هنرجویان مرکز حفظ و اشاعه با تشکیل گروه شیدا در سال ۱۳۵۴ به سرپرستی محمد رضا لطفی، و گروه عارف در سال ۱۳۵۵، به سرپرستی حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان، حرکت جدیدی در موسیقی ایرانی را آغاز کردند. گروه شیدا در درجه اول به بازسازی موسیقی دوران درویش و قبل از آن پرداخت و مشتاقان موسیقی ایرانی را با فرهنگ و هنری ناب، زیبا و غنی که می رفت تا به فراموشی سپرده شود آشنا کرد و به آن زندگی دوباره بخشید.
اجرای «دستگاه نوا» (تار محمد رضا لطفی و آواز محمد رضا شجریان «حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت» و تصنیف قدیمی «گر به تو افتدم نظر چهره به چهره روبرو» با اجرای گروه شیدا) نمونه بارز چنین کشف دوباره ای بود چرا که دستگاه نوا و راست پنجگاه بر اساس تئوری پردازی های مکتب وزیری جزئی از شور و ماهور پنداشته و فراموش شده بودند. گروه عارف، به خصوص حسین علیزاده، بعد از سیر در گذشته، مصمم شد که حرکت تجدد طلبی در موسیقی را از دوران درویش خان، با جهت گیری تازه ادامه دهد. او موفق شد که آثار با ارزشی مانند قطعه های «سواران دشت امید» و «حصار» که نماینده تجدد نوینی در موسیقی ایرانی بود عرضه کند. در این ساخته های علیزاده آهنگسازی خارج از فرم های معمول موسیقی ایرانی مانند ترانه یا پیش درآمد قرار دارد و به نحوی آمیخته ای است از راه های تجدد طلبی وزیری و درویش خان و در راستای تنوع و نوآوری و آهنگسازی در موسیقی موجود با این شرط که در هماهنگی از فواصل خاص موسیقی ایرانی استفاده شده و نواهای تازه و بدیعی هستند که به هیچ وجه غربیه نیستند.
۱ نظر