گفتمان موسیقی در ایران در این نشریه ها هنوز هم بر محور انواع مختلف تجدد طلبی جریان دارد. علاوه بر آن به استناد به سرمقاله های مجله «هنر موسیقی» می بینیم که در جمع مشکلات تجدد طلبی هنوز هم مشکل حقانیت و مشروعیت موسیقی در جامعه اسلامی موجود است و در کنار گفتمان تجدد، این مناظره هم جریان دارد که آیا ترویج موسیقی در برنامه دولتی ضرورتی دارد؟ و آیا دیدن ساز در هنگام شنیدن موسیقی از تلویزیون جایز است یا نیست؟
در آخر بیشتر برای یادآوری: اول اینکه «هنر مدرن» و «موسیقی متجدد» بیانگر یا ضامن یک کیفیت هنری نیست. «مدرن» در حیطه هنر فقط به یک زبان یا گویش جدید و این زمانی دلالت دارد. البته این زمانی بودن شرط لازم است، تا یک اثر با دوران خودش عجین باشد و تکراری و کپی برداری نباشد اما کافی نیست.
کیفیت در هنر مدرن همچنان که در طول تاریخ هنر، با تعریف و قانون و بخشنامه و تئوری و… به دست نمی آید و انحصاراً وابسته به شخصیت و خلق و خوی و البته نبوغ شخص هنرمند است. اوضاع موسیقایی در دوران معاصر، در حوصله این نوشته نیست.
در رابطه با مقوله تجدد، می توان ادعا کرد که هنوز راهی روشن و مطمئن به سوی «موسیقی مدرن ایرانی» پدیدار نیست؛ با توجه به این مهم که چنین مقوله ای (موسیقی مدرن) اصولا در حیطه تجربه و فراسوی مرزهای قومی و ملیتی قرار دارد. همانگونه که در مقاله «در جستجوی موسیقی سنتی» بررسی شده است،
در دوران معاصر نوعی «فرهنگ و هنر سنتی» پدیدار شد که از یک سو بی سابقه و جدید و از سوی دیگر به یاد آورنده و نمایشی از جلوه های تاریخی و گذشته بود. واژه «سنتی» در این مقوله تازه بنیاد و ترجمه «ترادیسون» فرنگی بود. انگار فرهنگ ایران بدون تجربه «مدرنیته» و با دور زدنِ آن، به منزلگاه «پست مدرن» رسیده باشد که پنداشتی واهی و بی پایه است. آخرین تجربه موفق در حیطه موسیقی مدرن با یک ساز ایرانی (کمانچه) که دیدم و شنیدم کنسرت «شهر خاموش» (Silent City)» آهنگی برای کمانچه و کوارتت زهی ساخته کیهان کلهر بود که توسط خود او کمانچه و گروه بروکلین ریدر (Brooklyn Rider) در تاریخ ۱. ۶. ۲۰۱۸ در کنسرت هاوس وین سالن موتسارت اجرا شد. این اثر «موسیقی ایرانی مدرن» یا «موسیقی تلفیقی- شرقی غربی» نیست. همانگونه که در تعریف «مدرنیته» آمد، هنر مدرن پدیده ای است فراملیتی که بنیاد و نهادی جهانی دارد.
۱ نظر