هفتمین جشنوارهی رقابتیِ سایتها و نوشتارهای موسیقی با تأخیری یکساله، و با تجدیدِ نظر در ساختار و اساسِ جشنواره، سرانجام، جمعه ۲۴ اسفندماه ۱۳۹۷ اختتامیهی خود را پشتِسر گذراند. ازایندوره برمبنای اساسنامهی نو-دیوانِ جشنواره هیأتِ محترم اُمنا، بهنمایندگیِ پژوهشگرِ ارجمند، آروین صداقتکیش مستقیماً هیأتِ داوران و دبیر هر دوره را انتخاب میکنند. امید است برمبنای این اساسنامه، جشنواره شاکلهی مشخصتر و منسجمتری بهخود بگیرد.
با عرضِ تأسف در این دوره با حذفِ بخشِ گفتگو، جشنواره شاهدِ ریزشِ قابلملاحظهای در دریافتِ نوشتارهای شرکتکنندگانِ محترم بود. این امر سوای آنکه مسألهای درونسازمانی تلقی شود، میبایست در راستای اهدافِ جشنواره که در اساسنامه نیز به آن پرداختهشده مورد تحلیل قرار بگیرد.
جشنوارهی سایتها و وبلاگها اولاًوبالذات از این جنبه قابلاهمیت است که «پژوهش، آناکاوی، و تعقل در امورِ موسیقی، مکتوم در کتابها و مجلاتِ گنگ و مختوم به مُهرِ اندکمخاطبانِ متخصص نباشد، و درعوض، همگان بهواسطهی دردسترسپذیریِ اینترنت و مراجعهی بیحساب به سایتها و وبلاگها بتوانند، سطحِ دانش و تفکر خود دربابِ امور موسیقایی را ترفیع بخشیده و از آسیبهای ناشی از کژفهمی و بدفهمی در این رشتهی حساس در امان بمانند.» اما این ریزشِ قابلملاحظه در تعدادِ مقالاتِ ارسالی نشان میدهد که ازقضا بیشترین حجم از محتوای نوشتارجاتِ دردسترس در حوزهی موسیقی را رشتههایی ازقبیلِ این بخش و بخشهایی همارزش و همتراز با آن، به خود تخصیص دادهاند. پس در صورت پرهیز از تحلیلِ این امر، این جشنواره به هدفِ بلندِ خود ترفیع نمییابد و به تمایزِ قدیمیِ علومِ مکتوم و علومِ پیشدست تن میدهد. لذا جشنواره میبایست در اصولِ موضوعِ خود باریکتر شود تا بتواند دسترسپذیری را با تخصصگرایی درعینِ حفظِ تمایزشان با یکدیگر، وحدت دهد.
یکی از راهکارهای پیشنهادی جهتِ دستیافتن به این مهم، کوشش در راستای نیل به نظام ارزشگذارانهای بیعیبونقص است؛ چه در ساحتِ مدیریتیِ یک جشنواره، چه در ساحتِ خودِ پژوهش. جایگاهشناسی و تدوینِ نظامِ سلسلهمراتبی و ارزششناختی فراهمآورِ این امکان است که نوشتارهای انبوهنگاشت رفتهرفته با مخاطبِ خود وداع کرده و درعوض، نوشتارهای تخصصی و عقلانی در رقابتی فضیلتجویانه سپهر عمومی را مملو از خود کنند. چندوچونِ این بحث را به نشست یا نوشتاری جداگانه موکول میکنیم.
البته لازم به ذکر است که برگزاری کارگاهها و کلاسها و گردهمآییهایی که در نخستین دورهها از طرف جشنواره ایراد میشد، خود کوششی مبارک بود در فربهترساختنِ پژوهش و پژوهشگران در این حوزه، و امید است این تعاملات بارِ دیگر به ساختارِ رقابتیِ جشنواره افزوده شود.
نکتهی دیگری که باید افزود این است که در این دوره جایزهی نقدی، از اقلامِ جوایز جشنواره حذف شده و بهجای آن و با پیشنهادِ اسپانسرهای محترم، جوایزی جایگزین بهرسم یادبود به شرکتکنندگان اعطا شد. ضمناً پابهسنگذاشتنِ جشنواره و ساختارمند شدنِ آن، خود دو علتی است که این جشنواره را بهمرحلهی بلوغاش هدایت کرده و ازاینحیث، میتوان آن را در زمرهی جشنوارههای اعتباربخش قلمداد کرد؛ لذا این اعتباربخشی، درکنارِ جوایز غیر ریالی، میتواند جای خالیِ جوایز ریالیِ جشنواره را پر کند.
سرانجام از جنابِ آقای سجاد پورقناد، دبیر شش دورهی گذشتهی این جشنواره که دورادور نکات و چالشهای این جشنواره را به بنده یادآور شدند سپاسگزاری میکنم. همینطور مدیر روابط عمومیِ این دوره، جناب آقای محمدهادی مجیدی را، که خود مؤسس جشنوارهای با ابعاد بسیار گستردهاند، و در این دوره افتخارِ همکاری به من دادند، سپاس میگزارم. از تکتک اعضا و هیأت اجرایی، علی ثانی، نسیم ، عارفه هاشمینسب، هدیه چپردار، و نیز از طراح گرافیک این دوره، سیاوش مهرآیین سپاسگزارم.
جناب آقای آروین صداقتکیش، نمایندهی محترم هیأت امنا، که از دور و نزدیک بنده را هدایت میکردند شایستهی قدردانی ویژهاند. سه عضو بزرگواری که بدونِ حمایت ایشان این جشنواره از عرصهی وجود بیرون بود، اولاً فرهنگسرای ارسباران و ریاست محترم ایشان، جناب آقای صدراییان، و سپس سرکار خانم نوابی را که حضورشان در این مجموعه موهبتی است و پیگیری و دقت ایشان در انجام امور اجرایی و حوصلهی ایشان در تحمل بینظمیهای برنامهگزاران در سیستم اداریِ ایران بیشتر به یک معجزه میماند، سپاسِ ویژه میگذارم.
نیز جناب آقای صارمی که علیرغمِ عدم حضورشان در این مجموعه هنوز نقش پررنگی در اجرای امور در این مجموعه دارند و بهنحوی واسطهالعقد جشنواره و فرهنگسرا هستند. نیز جناب آقای ناصر ایزدی و مجتبی صدرنوری و موسسهی راد نواندیش که مثل هرسال حامی این جشنواره بودند، از ایشان نیز مراتب تشکر را دارم. نیز موسسهی فرهنگی هنری ژی که برای نخستین بار و در واپسین دقایق حمایت از این جشنواره را پذیرفتند شایستهی قدردانیِ ویژهای است. در پایان، امید است که مخاطب کاستیهای این دوره را بر ما ببخشد تا برحسبِ این بخشش و دوستی، جامعهی پژوهشی، خبری، اجرایی، و مدیریتی در حوزهی موسیقی یکپارچگی خود را از دست ندهد.
۱ نظر