بوستانسرایی بود که خسروپرویز غالبا در آن ساعاتی می رفت و به نشاط مشغولمی شد و با اهل رامش به صحبت می آراست. پاسخ و پرسشی ضمن ساز و آواز رد و بدل می کرد. باربد به دربان باغ رشوه داد و توانست از او کسب اجازه گیرد. روزی شاه به باغ آمده بود، باربد لباس ابریشمی سبزی به تن کرد و بربطش را نیز سبزگونه کرد و با خود برداشت و بالای درخت سروی رفت، به طوری که به علت سبزی لباس، تمیز دادنه او دشوار بود. وقتی که خسرو پرویز جام اول می را به شرف جشن نوروز بلند کرد، باربد ساز خود را به صدا درآورد و چنان آواز لطیفی خواند که آن یزدان آفرید بود، به حاضرین خوش آمد.
وقتی پرویز جام دوم را بلند کرد، باربد مجددا شروع به خواندن کرد و نواختن و آواز پرتو فرخار را نواخت و سرود. پرویز و حضار تعجب کردند و شاه فریاد برآورد چه آواز و ساز خوبی! تمام وجودم میخواهد برای شنیدن آن گوش شود. پرویز جام سوم را به یاد پهلوانان و رادمردان بلند کرد. باربد آهنگ سبز اندر سبز را نواخت و نهایت موثر خواند و همه حاضرین در حیرت شدند.
خسرو از جای برخاست و گفت بدون شک فرشته ای است که خداوند برای شادی ما فرستاده و از رامشگر خواست که خود را نشان دهد. باربد از درخت سرو پایین آمد و به خاک افتاد. خسرو او را نوازش کنان برداشت و تفصیل واقعه را از او پرسید. باربد گفت که از اهل نسا هستم و اکنون به مروزی نام برآورده ام. چون خسرو تفصیل سرگذشت باربد را شنید، ریاست رامشگران مملکت را به او سپرد. فردوسی فرموده است:
سرودی به آواز خوش برکشید که اکنون تو خوانیش دادآفرید
همان سبز اندر سبز خوانی کنون براینگونه سازند مکر و فسون
فردوسی و نظامی، امیرخسرو و دهها سخن سرای دیگر هر یک باربد و صحنه های زندگی و هنری او را با افتخار و احساس مسرت وصف نموده اند. بدون شک سیمای باربد در شاهنامه چون یکی از چهره های بینظیر، فدایی فرهنگ و هنر، احیاگر و ادامه دهنده اصول باستانی، مغنی ساز و آواز نیاکان در مرحله مذکور تاریخی، منظم روابط هنری ایران باستان با کشورهای دیگر تصویر گردیده است.
برخی نظریه پردازان نظم مانند خلیل ابن احمد فراهیدی و شمس قیس رازی باربد را شاعر ترانه سرا عنوان کرده اند و گویا او متن ترانه ها و سروده هایش را از اوستا و منابع ادبی ایران تنظیم و تدوین می کرده است. با تکیه بر گفته فوق اشعار مجموعه های هفتگانه خسروانی، سروت خسروانیک، کرکویی، اورامنی و… را محصول کامل آثار باربد دانسته اند. شمار زیادی از محققان شعر معتقدند که ابتدای شعر عروضی عرب از ترانه های باربد و موسیقی آن روزگار سرچشمه گرفته است. چنین نتیجه گیری حتی در نوشته های خود داشمندان عرب نیز تاکید شده است. اشعار ترانه های باربد بیشتر از سه مصرع ترکیب یافته و تحت نوای موسیقی اجرامی شد. ژانر ترانه را باربد رونق بخشیده است. اشعار ترانه های سروده باربد و رامشگران ایام او از منظومه های درخت آسوریک تنظیم شده اند.
در بیشترین ترانه های باربد و همدستانش اکثرا موضوع های وصف طبیعت، پندار گفتار و کردار نیک، ستایش زیبایی، مبارزه بر ضد خصایل بد، خیانت و نهایت تبلیغ پیرامون انسان دوستی بوده است. یکی دیگر از انواع موسیقی آوازی و شکل شعر و موسیقی که باربد در آن نیز شاهکارهای هنری ایجاد کرده چکامه یا چامه می باشد. ساخت و ترکیب شعری چکامه ۱۲ هجایی بوده است.
۱ نظر