گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

بسیار روشن است که با چنین فرضی که نبوغ لازمه عقلانیت و عقلانیت ریشه دار در مذکر بودن باشد، زنان پیشاپیش از دایره پدیدآورندگان آثار هنری بیرونند؛ بدین معنا که کارهای زنان می تواند از سنخ کارهای ماهرانه باشد، اما فاقد نبوغ است.

هنر یکی از ابزارهایی است که تجلی بخش جهان بینی و عقیده انسانها در قالب صورتهای مادی است. بی شک در طول تاریخ زن به عنوان موضوع هنرهای گوناگون قرار می گرفته است، اما بسته به اینکه فرهنگ ها چه نگاهی به هستی زن داشته اند؛ رنگ و بوی آثار هنری خلق شده در موضوع زن، متفاوت بوده است. هر گاه زن از جایگاه انسانی خود بهره مند بوده است، آثار هنری مربوط با او نیز از تصویرگر شخصیت انسانی بوده است. اما با افول نقش و تقلیل جایگاه او و دگرگونی نگاه به زن، منزلت او در هنر دگرگون شد. و پیش و بیش از آنکه وجود انسانی و معنوی او منبع پاک الهام در آفرینش های هنری باشد، جسمانیت او موضوع هنر قرار گرفت. این اندیشه هم جایگاه انسانی زن را تقلیل داده و تاحد موجودی جسمانی و لذت زا فروکاهید و هم ساحت هنر را آلوده ساخت.

فمینیسم با این گونه شخصیت پردازی از زن در ساحت هنر مخالف است. از این رو، برجسته ترین موضوعی که در هنر و زیباشناسی فمینیستی معاصر مورد توجه قرار گرفته است، موضوع «بدن» است. نقد اساسی آنها به تاریخ هنر این است که تا به حال هنر عبارت بوده است از نگاه مردانه برای لذت مردانه؛ یعنی همیشه تصور این بوده که نگرنده مرد و نگریسته شده زن است. هنر سنتی، با جعل دوگانگی های ساختگی می ان زن و مرد و با پردازش دوگانگی فرهنگ طبیعت، تصویرسازی زن برهنه را در مقابل مرد، که فرهنگ است، طبیعت قلمداد می کند. از این رو، مسئله بدن، گفتمانی اساسی در هنر فمینیستی است.

فمینیست ها ریشه این نگرش مردمحور را در اندیشه های زاییده شده در سنت غرب و عصر روشنگری می دانند. در این می ان اندیشه های کانت در قرن ۱۸ بر جهت گیری هنر غرب تأثیر چشمگیر تری داشته است. نفی غایت مندی از هنر و پرداخته شدن اندیشه «هنر برای هنر» متأثر از تفکر کانتی است که از یک سو، با نفی لذت زیباشناختی در هنر و فروکاهیدن آن به زیبایی حسی و از سوی دیگر با رهانیدن ساحت هنر از هرگونه قیود دینی و اخلاقی، (کاپلسون، ۱۳۸۸، ص۳۹۳) زمینه را برای محوریت یافتن بدن زن در آفرینش های هنری فراهم کرد. کانت خود می گفت: «مردان ذوق و سلایق خود را توسعه می دهند در حالی که، زنان خود را مصداق ذوق و سلیقه دیگران قرار می دهند. ادموند بورک فرانکلین فراتر رفته و با عشق آفرین دانستن زیبایی معتقد بود: «اینکه اشیا زیبا، شادی، لذت و حظ به همراه دارند، به دلیل این است که یادآور منحنی های بدن زن می باشد.» (عطایی آشتیانی، ۱۳۸۰) اگر زنان ابژه لذت زیباشناسانه هستند، پس مشاهده گر برای آنکه لذت زیبایی شناختی آن را تجربه کند باید بر آنان سیطره یابد. این خواسته ای نوعا مردانه و یا مربوط به جنس مخالف است.

فمینیست ها معتقدند که نگرش زیباشناسانه ای که هنر از رابطه های خود با جهان جدا می کند توان آن را برای نیرو بخشیدن به رابطه های قدرت پنهان می کند. از نظر آنان وقتی موضوع اثر اندام برهنه زنان باشد، این بی طرفی بسیار سؤال برانگیز است. از نظر آنان، بی طرف بودن شاید پیش داوری های اخلاقی را کنار بگذارد، اما نمی تواند و نباید ما را وادار کند که آنچه را در اثر می گذرد نادیده بگیریم (کرس میر، ۱۳۹۰، ص ۱۱۱-۱۱۲).


نتیجه


هنر مقوله ای ذاتی و درونی است. نمی توان آن را به جنس، رنگ، ملیت یا گروه خاصی از افراد منحصر دانست. در طول تاریخ بر اساس نگاه مردسالارانه مخصوصا در غرب، زنان را فاقد توانایی آفرینش و نبوغ هنری می دانستند. استفاده ابزاری و جنسیتی از زنان همچنان هم در غرب به وضوح قابل مشاهده است. بر خلاف آنچه در غرب رخ داد در تاریخ کشور ما در دورانی مانند هخامنشیان نقش زنان در فرهنگ و هنر و مخصوصا موسیقی بسیار چشمگیر است و نوازندگان و خوانندگان و ردیف دانان زن در کشور ما هم تراز با مردان تا به امروز به خلق و هنر آفرینی و تدریس موسیقی پرداخته اند. در این مقاله کوتاه سعی کردیم مختصر و مفید به پدیده موسیقی شناسی فمنیستی بر اساس آثار مستند و منتشر شده بپردازیم.


منابع


بابک احمدی – فرهنگ تحلیلی مفاهیم – موسیقی شناسی

آلن مریام – انسان شناسی موسیقی

اسماعیل چراغی کوتیانی – هنر و زیباشناسی فمنیسم

• Alexander, Ronald James and Savino, Richard (1997). Francesca Caccini’s Il Primo Libro Delle Musiche of 1618: A Modern Critical Edition of the Secular Monodies. Indiana University Press. ISBN 0-253-21139-5

• Cusick, Suzanne G. (July 2009). Francesca Caccini at the Medici Court: Music and the Circulation of Power. University of Chicago Press. ISBN 0-226-13212-9.

• Harness, Kelley (2006). Echoes of Women’s voices: Music, Art and Female Patronage in Early Modern Florence. University of Chicago Press. ISBN 0-226-31659-9

• Raney, Carolyn (1971). Francesca Caccini, Musician to the Medici and her Primo Libro, Ph. D. dissertation. New York University.

• Raney, Carolyn (1980). “Francesca Caccini”. In Stanley Sadie. The New Grove Dictionary of Music and Musicians. London: Macmillan Publishers Ltd. ISBN 1-56159-174-2.

• Raney, Carolyn (1986). “Francesca Caccini”. In James R. Briscoe. Historical Anthology of Music by Women. Bloomington, Indiana: Indiana University Press. ISBN 0-253-21296-0.

مسعود پورقریب

مسعود پورقریب

۱ نظر

بیشتر بحث شده است