در بررسی های فرهنگی معنای گوناوندی «شکل گرفتن اجتماعی هر آنچه بر زمینه ی یک فرهنگ خاص مردانه و زنانه خوانده می شوند» است. به عبارت دیگر گوناوندی اشاره ی مستقیم به زمینه های تاریخی و اجتماعی دارد و با تقسیم بندی دو جنس که استوار به تفاوت طبیعی و زیست شناختی است یکی نیست. در عبارت مشهور سیمون دو بووار «کسی زن زاده نمی شود بلکه در جامعه تبدیل به زن می شود» زن به معنایی گوناوندانه اش آمده و نه به معنای رایج در دسته بندی جنسیتی. یکی از سازندگان مفهوم جدید گوناوندی جودیت باتلر است. او نشان داده گوناوندی با گزینش راه های زندگی مان، شیوه های ایفای نقش های اجتماعی مان و شکلی که از بدن خویش سود می جوییم یا آن را به کار می گیریم، برگزیده می شود.
آن گروه از پژوهش های موسیقی شناسی که نقش زنان در موسیقی موضوع محوری آنها باشند، پیشینه ی طولانی ای ندارند و به چند دهه ی اخیر باز می گردند. بی اعتنایی به نقش زنان و کمبود پژوهش در این مورد به همان دلایلی پدید آمده که در طول سده ها زنان در عرصه های مهمی در موسیقی (آموزش آکادمیک، آهنگسازی و موسیقی شناسی) با ممنوعیت روبرو بودند.
موسیقی شناسی فمینیستی در حکم پیشبرد آن پژوهش هایی است که متوجه نقش فرودست زنان در کردار فرهنگی و در نتیجه موسیقایی هستند، نقشی که به نحو تاریخی نتیجه و بیانگر سلطه ی اجتماعی مردان است. بنا به سنت در زبان انگلیسی از موسیقی با ضمیر مؤنث یاد می کنند. در نگرش مردسالار این نوعی تحقیر موسیقی بود. در موسیقی شکل طبیعی صداها با شکل زنانه ای که «رقت احساسات را نشان می دهد» جایگزین می شود. در سده ی شانزدهم جووانی ماریا آرتوزی در انتقاد به موسیقی دوره ی خود و موسیقی کلاودیو مونته وردی آن را «غیر طبیعی و واجد منش های حقیر زنانه» دانسته بود.
تا پایان دهه ی ۱۹۷۰ فمینیست ها می کوشیدند تا موقعیت فرودست زنان در موسیقی را با نشان دادن موانعی که بر سر راه زنان در فراگیری موسیقی بود نشان دهند. مردسالاران ادعا داشتند آهنگ سازان بزرگ همه مرد هستند، و زنان به عنوان اجراکنندگان و استادان ساز های موسیقی نقشی کم اهمیت تر در تکامل تاریخی موسیقی داشته اند. آنان می پرسیدند چرا باید قبول کنیم موانع در راه ورود زنان به عرصه ی موسیقی موجب فقدان آهنگ سازان بزرگ زن شده، چرا این سدها مانع از پیدایش زنان نوازنده و خواننده ی بزرگ نشده اند؟ آنها نتیجه می گرفتند زنان به طور طبیعی آهنگ ساز نیستند.
پاسخ فمینیست ها این بود که محدودیت های به مراتب کمتری در راه آموزش نوازندگی و خوانندگی وجود داشته، و در نتیجه در این عرصه ها زنان استعدادهای خود را نشان داده اند. با کاهش موانع در این زمینه نیز تحولی ایجاد شده است و در دهه های اخیر زنان هنرمندی در نقش رهبران ارکستر پدید آمده اند و در برخی از ارکسترهای مشهور تعداد نوازندگان ماهر و متخصص زن بیش از مردان است.
۱ نظر