گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

گفت و گو با جان کیج (۶)

من آن باغ های ژاپنی را با تنها چند سنگ تحسین می کنم. من به ایده های فعالیت و عدم فعالیت پایبند بوده ام همانطور که پیشتر به صدا و سکوت متعهد بوده ام. همانطور که فهمیدم چیزی به عنوان سکوت وجود ندارد و در نتیجه قطعه سکوت را نوشتم، داشتم به این نتیجه می رسیدم که چیزی به عنوان عدم فعالیت وجود ندارد. به عبارت دیگر، ماسه هایی که سنگ های باغ های ژاپنی بر آن قرار گرفته اند هم برای خودشان چیزی هستند. دلیل اینکه چرا قبلا این مسئله برایم روشن نبوده را نمی دانم. هیچ عدم فعالیتی وجود ندارد. یا به قول جاسپر جانز (Jasper Johns) وقتی به دنیا نگاه می کنیم «خیلی شلوغ به نظر می رسد». در نتیجه واریاسیون های شماره سه را ساختم که هیچ فاصله ای بین یک چیز و چیز بعدی نمی گذارد و ثابت می کند که ما پیوسته در حال فعالیت هستیم، و این فعالیت ها می تواند از هر نوعی باشد، و آنچه که از بازیگر می خواهم انجام دهد این است که تا جایی که می تواند از تعداد کارهایی که انجام می دهد آگاه باشد. یعنی از او می خواهم که بشمارد. این تنها چیزی است که من از او می خواهم. من حتی از او می خواهم که کارهای غیر فعالانه مانند توجه به نوفه هایی که در محیط شنید می شوند را نیز بشمارد. ما بدون هیچ فضایی و با خیلی از فعالیت های هم پوشاننده از یک فعالیت به فعالیت بعدی می پردازیم. چیزی که درباره واریاسیون های سه دوست ندارم این است که نیازمند شمردن است و من دارم تلاش می کنم که از شر این شمردن خلاص شوم. اما من فکر می کردم که اجرا یعنی ایستادن و بازی کردن.

شکنر: در این جا تناقضی وجود دارد.

کیج: من را منطقی نمی یابید.

شکنر: نه منظورم آن نوع تناقض نیست. شما می گویید که این ها باید به نوعی مانند زندگی روزمره باشند. اما با این حال در گوش دادن به حرفهای شما و یا شنیدن ساخته هایتان، همه چیز وجود دارد به جز چیزهایی که شبیه زندگی روزمره باشد. اکشن ممکن است مانند زندگی روزمره تصادفی باشد ولی افکت های دیداری و شنیداری غیر معمولترین و عجیب ترین هستند.

کیج: بله، اما من فکر می کنم که وقتی که بی هدفی در آن وجود دارد – حتی وقتی عجیب و خاص باشد و به همین دلیل مناسب یک جشن – با زندگی روزمره ارتباط می یابد. افراد زیادی بعد یک کنسرت به من گفته اند که در درکشان از زندگی روزمره متوجه تغییراتی شده اند.

شکنر: بله قطعا مرتبط است و ادراک را قوی تر می کند – به این دلیل ساده که باعث می شود فرد بیشتر توجه کند. اما…

کیج: نگرش من اینگونه است که زندگی روزمره، وقتی از آن آگاه هستیم، جالب تر از گونه های جشن است. آن زمان موقعی است که نیت های ما به صفر می رسند. سپس ناگهان متوجه می شویم که دنیا جادویی است.

از نقطه نظر موسیقی و به نظر من قطعا از نقطه نظر دیداری، یک چیز زندگی روزمره را بسیار جالب تر و خاص تر از یک کنسرت می کند. یعنی گوناگونی صدا در رابطه با تمام چیزهای دیگر از جمله فضا. وقتی که موسیقی الکترونیکی می سازیم باید سالن را با صداهایی که از چند بلندگو پخش می شود پر کنیم. اما در زندگی روزمره صدا ها ایجاد می شوند درست مانند اشیاء دیداری و اشیاء متحرک که در همه جا در اطراف ما دیده می شوند.

محبوبه خلوتی

محبوبه خلوتی

متولد ۱۳۶۵ استهبان
مترجم، دکترای ادبیات انگلیسی دانشگاه یونیسا (UNISA)

۱ نظر

بیشتر بحث شده است