در و تخته
انتشار جداگانهی موسیقی متن یک فیلم چه زمانی میتواند موجه باشد؟ آیا موسیقی در این حالت راهاش را به تمامی از فیلم جدا میکند؟ وقتی موسیقی دیگر به فیلم ضمیمه نیست نقد و نظر باید ناظر و قائم به خود موسیقی باشد یا هنوز نقشِ آن در فیلم نیز باید در نظر گرفته شود؟ اگرچه مثالهای نقض میتوان یافت اما مرور و یادآوریِ نمونههایِ موفق موسیقی متن فیلمها که مستقلاً نیز منتشر شدهاند نشان میدهد که این کامیابیها اغلب زمانی حاصل شده است که فیلم و موسیقی، هر دو، حرفی برای گفتن داشتهاند.
«…دلبری» چه آن زمان که منضم به فیلم بوده و چه امروز که جداگانه منتشر شده حقیقتاً نمونهی نادر و شگفتانگیزیست؛ چرا که دقیقاً در نقطهی مقابلِ آنجایی است که باید میبود. زمانی که این موسیقیِ به غایت کلیشهای و رخوتبار همراه فیلم بوده، نازل بودنِ فیلم را دو چندان کرده و امروز که در مقام یک آلبوم موسیقی، جداگانه منتشر شده با شروعِ هر ترَک و شنیدنِ همان آکوردهای تکراری و دم دستیترین ملودیهایی که در باقی ترَکها هم شنیده میشوند، این پرسش را به ذهن میآورد که هزینههای سر هم شدن این آلبوم برای چه کس یا کسانی سود داشته است؟
هدف از جمع شدن این آلبوم که دست کم نصف آن برشهایی چهل و چندثانیهای و بی سرانجام از یکی دو تمِ ساده هستند، آن هم چهار سال پس از تولیدِ فیلمی که کمینه توفیقی نداشته چه بوده است؟ موضوع، آنقدر غریب مینماید که به نظر میرسد در ذهن خودِ صاحبان اثر نیز حتی چنین انتظاری نبوده که قرار است عدهای دست به جیب شوند و این آلبوم را بخرند. در این میان اگر چه تنها دلخوشی همین است که برای گروهی نوازنده کاری فراهم شده اما زیانِ اجتماعی چنین تولیداتی بیش از اینهاست که چنین نفعی را پوشش دهد.
باری؛ میتوان لشگری از نوازندگان (پیانو، انواع فلوت، پیکولو، سنتور، ترومپت، ابوا، یک ارکستر زهی) و دست اندر کاران ضبط و تهیه را به کار گرفت و دست آخر از دشمن فرضی شکست خورد.
نویز
***
گفتگوی هارمونیک
فیلم سینمایی دلبری در سال ۱۳۹۴ به کارگردانی جلال دهقانی ساخته شده است. موسیقی متن این اثر توسط فرید سعادتمند ساخته شده است. مرکز موسیقی حوزه هنری این آلبوم را در سال ۱۳۹۷ منتشر کرده است.
۱ نظر