طرح مساله
در چنین وضعیتی کتابی روانهی بازار میشود با عنوان «هشت گفتار دربارهی فلسفهی موسیقی» با این ادعا که اولین کتاب مستقل دربارهی این موضوع در زبان فارسی است. ناشر در متنی که در پشت جلد کتاب آورده مینویسد: «…دکتر «صفوت» با استفادهی آگاهانه از فرصتهای مغتنم، به توجیه پارهای از وجوه بنیادین فلسفهی موسیقی پرداخته است.» همانطور که از این نوشته پیدا است، خواننده منتظر است که کتابی در مورد بنیادیترین مسایل فلسفهی موسیقی پیش رو ببیند و از منظر آن به دل این عنوان دور از دسترس و جذاب رخنه کند.
کتاب شامل هشت مقاله (گفتار) است که تقریباً در طول چهار دهه (۱۳۴۵ تا ۱۳۸۱) نوشته شده و همگی پیش از این در جای دیگر چاپ شده است. در این کتاب تنها یکی از گفتارها صریحاً به موضوع فلسفهی موسیقی میپردازد؛ گفتار ششم که «اشاراتی به فلسفهی موسیقی» نام گرفته است.
بقیهی گفتارها نزدیکی کمی با موضوعات فلسفی دارند. این دوری به حدی است که به نظر میرسد بهتر بود نام این کتاب «مجموعه مقالات…» نام گیرد.
در این کتاب یکی از موسیقیدانان تاثیرگذار نیم قرن گذشتهی تاریخ معاصر، کسی که او را به حق یکی از مهمترین ستونهای تفکر بازگشت موسیقایی در سالهای نه چندان دور میدانند، نظرات خود را دربارهی موسیقی بیان کرده است.
بنا بر آنچه پیش از این رفت در متن کتاب و در میان تلاشهای فکری این موسیقیدان در طول چهل سال (مدت زمان نگارش مقالهها) برخی نکتههای فلسفی و استدلالها نیز دیده میشود اما به سختی میتوان آن را تلاشی نظاممند برای پرداختن به فلسفهی موسیقی به حساب آورد.
از سوی دیگر چه متن کتاب در تطابق با نام آن به فلسفه پرداخته باشد و چه نپرداخته باشد، مطالب به اعتبار اهمیت تفکر موسیقایی نویسندهاش در تاریخ معاصر، شایستهی کاوش و دقت است. از همین رو کتاب را میتوان از دو منظر مورد جستوجو قرار داد: نخست اینکه نسبت متن با فلسفه به طور عام و فلسفهی موسیقی چیست.
اگر نسبتی هست، آیا با ارزش و نتیجهبخش است؟ نویسنده موسیقیدان و حقوقدان حرفهای است اما فیلسوف نبوده، پس ممکن است نتیجهی کارش چندان هم موفق نبوده باشد. دوم آنکه، چه کتاب دربارهی فلسفهی موسیقی باشد و چه نباشد برخی اندیشههای مطرح شده در آن، که اندیشهی غالب موسیقیدانان ایرانی جریان بازگشت (و گاه در حد ایدئولوژی این جریان) بوده، به آن جهت که هنوز هم از مسایل جاری موسیقی ایران است، ارزش نقد و بررسی دارد.
نتیجهی این جستوجو در سه گزارش آمده است. گزارش نخست در پی آن است که روشن سازد آیا کتاب به فلسفهی موسیقی پرداخته و اگر پرداخته چقدر موفق بوده است. نام این گزارش به دلیل دغدغهی مطابقت اسم با محتوای کتاب، «مطابقت» نهاده شد. بنا بر ضرورت صفوت گاهی هم از دانشهای گوناگون کمک گرفته است.
در گزارش دوم که «دانش» نام دارد نگاه نویسنده به علوم تجربی و استفادهاش از این مقوله مورد واشکافی و بررسی قرار میگیرد. گزارش سوم در پی نقد و سنجش برخی اندیشههای (بیشتر موسیقایی) مطرح شده در لابهلای متن است که به دلیل اثرگذاریشان بر تفکر موسیقایی در ایران اهمیت خاصی دارد. این گزارش نیز «محک» نام گرفت.
فرهنگ و آهنگ شمارهی ۲۳ و ۲۴
in ketabo chejoori mishe tahie kard?
albate too tabriz!
mer c