گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

یادداشتی به بهانه‌ کنسرت گروه موسیقی دستگاهی نقش

گروه نقش به سرپرستی امیر شریفی نوازنده‌ی تار و سه تار و خوانندگی مهدی امامی و به همراهی ۴ تن از نوازندگان که از دانشجویان ممتاز مقطع کارشناسی هنرستان عالی موسیقی تهران هستند، در آبان ماه سال ۸۹ کار خود را آغاز نمود. حاصل کار این گروه ضبط دو آلبوم در دستگاه ماهور و آواز افشاری است که تا پایان امسال به بازار خواهد آمد. این گروه از تابستان امسال اقدام به برگزاری کنسرت‌هایی در تهران و شهرستان‌ها نمود. آخرین آنها جمعه ۲۷ آبان در خانه‌ی هنرمندان ایران، با حمایت و سخنرانی دکتر حمیدرضا اردلان و استاد داریوش پیرنیاکان برگزار شد. یادداشتی که در ذیل این خبر خواهد می آید، شرح مختصری است بر نحوه‌ی نگرش و عملکرد و محورهای اصلی کار گروه نقش.

حفظ و اشاعه‌ی میراث و دستاوردهای فرهنگی و هنری گذشتگان، بی شک یکی از مهمترین عوامل حفظ هویت فرهنگی و عامل تضمین سلامت زیست فرهنگی یک جامعه است.

در دوره‌ی معاصر که رشد فزاینده‌‌ی وسایل ارتباط جمعی از یک سو و فراگیر شدن فرهنگ و نحوه‌ی زیست مغرب زمین از سوی دیگر باعث شده است تا فرهنگ‌های غیر غربی به سرعت رو به افول نهاده و یا در فرهنگ‌های غربی حل شوند، این مهم بیش از پیش ضرورت می‌یابد. در دوره‌ای که فرهنگ‌های غیر غربی در حال بلعیده شدن در روند پر سرعت جهانی شدن هستند، هر روز بیشتر شاهد سطحی شدن و تقلیدی شدن و مصرفی شدن محصولات به ظاهر فرهنگی هستیم.

در این میان موسیقی دستگاهی ایران در دهه‌های اخیر یکی از تأثیر پذیرترین حوزه‌های فرهنگی بوده است که به سرعت در حال از دست دادن اصالت‌ها و ارزش‌های گذشته‌ی خود و جایگزین کردن آنها با نمونه‌های غیر اصیل و عاریتی از فرهنگ‌های غیر ایرانی بوده است. این روند علیرغم تلاش برخی استادان شناخته شده همچنان ادامه دارد.


گروه موسیقی دستگاهی نقش در پی تلاش برای یافتن پاسخی درخور به نارسایی‌های مطرح شده تشکیل شد. محور کار گروه در دو حوزه قابل بررسی است. ابتدا استفاده از امکانات بسیار وسیع موسیقی دستگاهی ایران که آن را محتوا می‌نامیم و دوم به کارگیری شیوه‌های نوازندگی و خوانندگی اساتید انتهای دوره‌ی قاجار و اوایل دوره‌ی پهلوی که آن را شیوه‌ی اجرا می‌نامیم.

در مورد حوزه‌ی اول می‌توان چنین توضیح داد که با توجه به گرایش عمده‌ی نوازندگان و خوانندگان نسل حاضر به خلق امکانات و فضای جدید و گشودن راه‌هایی نو برای موسیقی کلاسیک ایران، بخش عمده‌ای از امکانات بسیار وسیع و ناب موسیقی دستگاهی در سال‌های اخیر مغفول مانده است. از سوی دیگر سال‌های نسبتاً طولانی آموزش موسیقی دستگاهی و کمبود معلمین متخصص در این حوزه باعث ملال و دلزدگی اکثر هنرآموزان و دانشجویان می‌شود، چرا که به خاطر نارسایی‌های آموزش در اکثر اوقات درک عمیق همراه با اعتقاد برای هنرآموزان ایجاد نمی‌شود.

لاجرم اکثریت آنها جذب شیوه‌های زود بازده و مصرفی شده و این عمل خود را با بهانه‌ی دست و پا گیر بودن قواعد و انضباط نهاده شده در موسیقی دستگاهی و یا منطبق نبودن آن با نیازهای زمانه یا به سر آمدن دوره‌ی این موسیقی توجیه می‌کنند. از آنجایی که شیوه‌های معاصر صدای زمانه‌ی خود هستند و برای تبحر یافتن در آن به زحمت و زمان کمتری نیاز است، امکانات پیچیده و اصیل موسیقی دستگاهی را می‌گذارند و از آن می‌گذرند.

البته در این میان اساتید مبرز فن در حوزه‌های آموزش و اجرا فعالیت می‌کنند اما متأسفانه کلیت جریانات موسیقی دستگاهی همسو با تلاش‌های صورت گرفته نیست. از این نکته نیز نباید غافل بود که شیوه‌های معاصر امکانات ارزشمندی به موسیقی کلاسیک ایرانی افزوده‌اند اما گاهی اوقات هزینه‌های آنها به فراموشی سپردن امکانات قدیم این موسیقی بوده است. از سویی دیگر این روند با سیاست های نادرست و غیر کارشناسی و عدم حمایت عمیق مسئولان تشدید می‌شود.

در مورد حوزه‌ی دوم نیز می‌توان چنین توضیح داد که گروه نقش سعی در احیای بخشی از شیوه‌های نوازندگی و خوانندگی اساتید اواخر دوره‌ی قاجار و اوایل دوره‌ی پهلوی دارد. اساتیدی نظیر درویش‌خان، میرزاحسینقلی ، فروتن ، هرمزی ، صبا، امیرقاسمی، نکیسا تفرشی، اقبال آذر و… اساتیدی که از سال ۱۲۸۴ که ضبط موسیقی در ایران آغاز شد، نمونه‌هایی از اجرای آنها به جا مانده است. با توجه به مباحث مطرح شده در بالا و تغییر جهت عمده‌ی نوازندگان و خوانندگان از محتوای موسیقی دستگاهی، بخش عمده ای از ابزارها و شیوه‌های پرداختن به آن محتوا نیز به آرامی و در سکوت به فراموشی سپرده شده است.

اگرچه شیوه‌های برخی اساتید دوره‌های معاصر در پاره‌ای موارد در تداوم شیوه‌های اساتید گذشته است و در جای خود قابل توجه و تأمل، اما حفظ و اجرای شیوه‌های قدیمی فراموش شده می‌تواند بسیار به اصالت و امکانات موسیقی معاصر بیافزاید. اساس این شیوه‌ها تزئینات بسیار ظریف پیچیده نغمات و پرهیز از ساده نواختن و ساده خواندن نغمات است.

نکته‌ی قابل توجه و مهم در این مورد آن است که در گروه نقش توجه خاصی به زنده بودن و پرهیز از اجرای موزه‌ای و بازسازی صرف است، بدین معنا که گاهی ممکن است یک شیئی باستانی یا اثری هنری بدون در نظر گرفتن کاربرد اجتماعی و هنری آن در دوره‌ی معاصر صرفاً جهت نگهداری در یک موزه بازسازی شود. بر خلاف این برخورد در گروه نقش، سعی نوازندگان و خواننده بر آن است که درک خود از محتوا و شیوه‌های اجرا یک دوره‌ی تاریخی را در دوره‌ی معاصر به اجرا بگذارد. به زعم نگارنده این موضوع می‌تواند تا اندازه‌ای ضامن زنده ماندن و
تأثیر گذار بودن محتوا و شیوه‌های اجرای منظور نظر باشد.

در واقع نگاه گروه نقش به گذشته جهت اصالت قائل شدن به گذشته نیست بلکه برای به کارگیری آن در دوره‌ی معاصر و انتقال آن به آینده است. شاهد این مدعا کمی تصرف در قطعات قدیمی انتخاب شده در کنسرت اخیر گروه است. این تصرفات بر پایه‌ی درک مبانی و زیبایی‌شناسی دوره‌های مذکور صورت گرفته است. با بررسی اجرای اساتید این دوره به طور عام، یا به طور خاص با بررسی چند اجرا از یک قطعه توسط استادی شناخته شده، می‌توان پی به میزان انعطاف‌پذیری قطعات و توان بالای منعطف نواختن استادان دوره‌ی مذکور برد.

این ویژگی در اجرای خوانندگان و نوازندگان و ضربی خوانان دوره‌ی مورد نظر به وفور شنیده می‌شود که به فراخور حال لحظه‌ی اجرا، تصرفاتی در جملات و تزئینات می‌نمودند. از سویی دیگر، ساخت قطعاتی ملهم از متن ردیف دستگاهی و ساخت تصانیفی منطبق با اصول تصانیف دوره‌ی قاجار، از اهم تلاش‌های صورت گرفته‌ی این گروه است. پشتوانه‌ی نظری و عملی این فعالیت‌ها، مطالعه و تمرین عملی مستمر سرپرست گروه در طول ده سال گذشته بر روی محتوا و شیوه‌های یاد شده بوده است.

از طرفی خواننده گروه نیز با مطالعه‌ی عمیق و طولانی در آواز اساتید یاد شده و درک عمیق از امکانات موسیقی دستگاهی با توان فنی بالا و آوازی پر احساس و قدرتمند و پرهیز از تن دادن به جریان مسلط و ملال آور آواز دستگاهی امروز، بسیار نزدیک به اهداف گروه نقش عمل نموده است.

در آخر گروه نقش می‌کوشد با توجه به امکانات وسیع موسیقی دستگاهی، فراتر از ردیف‌های درسی و معمول امروز اجراهایی روان، پرتحرک و تأثیرگذار مبتنی بر شیوه‌های اجرای اساتید دوره‌ی قاجار و پهلوی اول داشته باشد که از سویی توجه فراوان به اصالت‌ها و از سویی دیگر زنده بودن و جاری بودن آن در زمان حاضر مورد توجه خاص است.


اعضاء گروه نقش


مهدی امامی: آواز
امیر شریفی: تار، سه تار و سرپرست
حمیدرضا آفریده: کمانچه
حسین خوش چهره: نی
نوا سلیمانی: عود
سام نوبخت: تنبک

امیر شریفی

امیر شریفی

دیدگاه ها ۴

  • با سپاس از تلاشی که داشتید و دارید.
    جناب آقای شریف پس از دیدن اجرای شما در خانه هنرمندان و حالا مقاله ای که نوشتید لازم می دونم چند نکته را بگم!
    ۱- علیرغم ادعای شما در بروشور اجرایی ایده ای اجرایی در کنسرت شما ایده ای تکراری ای بود که ریشه های آن خیلی پیشتر در اجراهای آقای علیزاده در سالهای قبل از انقلاب آغاز شد.
    ۲- صدا دهی مناسب هر ساز و کوک گروه موضوعی است که که در گروه شما نسبت به آن بی توجههی بارزی دیده شد به خصوص کوک تار!
    ۳- نوازندگان همراه شما در توانایی های اجرایی کو و کاستی ای نداشتند اما به وضوح دیده می شد که این نوازندگه به شیوه های دیگر بیشتر آگاه هستند. شاید بتوان گفت شما به عنوان سرپرست گروه خصوصیات موسیقی مورد نظرتان را به خوبی انتقال نداده اید چه آنکه نوازندگه همگی توانایی اجرا داشتند اما اجرا نمی کردند!
    ۴-نوازنده تمبک گروه آشنایی بسیاااااار کمی از تمبک دوره قاجار ، پایه های ضرب و … دارد
    ۵- نوازنده کمانچه در اولین آرشه خود به وضوح اعلام می کند که سلیقه اجرایی اش چیز دیگری است.
    و ……….
    و شاید بهتر باشد به جای اضافه کردن نکته ای ذیگر بگویم:
    آقای شریفی عزیز،
    تلاش شما باید با مطالعه و آگاهی بیشتری همراه شود.
    پیچیدگی های اجرایی در آنچه شما اجرا کرده اید، پیچیدگی های درونی است آما آنچه شما انجام داده اید چهل تکه ای کم ارتباط از شیوه های اجرایی، مکاتب مختلف، دوره های مختلف و خلاصه،
    کلافی سر در گم از اجراست که در خوشرنگی توانایی فردی نوازندگان سعی در پنهان کردن خود دارد!

  • من این پایگاه رو قبلاً ندیده بودم ولی نظرات خودم رو در صفحهء facebook این گروه ابلاغ کردم.
    به نظر من این کار شما کار بسیار پر زحمتی بوده و خوشبختانه موفق!هم از سوی حمایت رسانه ها و هم مردم!
    موسیقی ما در این دوران افت شدیدی کرده و حتی اساتید مبرز و برجستهء پیش کسوت ما نیز از این مسیر خارج شدند.
    شما پر انرژی کار کردید و بسیار هم خوب تحویل عام دادید…
    واقعاً ممنون به خاطر زنده نگاه داشتن این نوع از موسیقی دستگاهی.
    بی صبرانه منتظر اجرای بعدی شما هستم.
    در ضمن به نظر خانم سرمه خیلی بی منطق به انتقاد از این گروه پرداختند،ظاهراً با جناب شریفی خصومت شخص ی دارند…دیگه وسط کشیدن مسایلی مثل کوک واقعاً مزخرف و مضحکه!اون هم برای این گروه که سبب شد بعد از مدتها ما یک موسیقی معادل با واژهء حقیقی موسیقی بشنویم!
    درود بر شما…
    پیروز و سرفراز باشید. 

  • به نظر من صرف اجرا،اون هم تو این شرایط سخت خودش امتیاز بزرگیه
    حالا اینکه تو اجرا چه اتفاقاتی حول موسیقی میافته خب بحث دیگریه که باید جدای حب و بغض به اون پرداخته بشه
    نظر من از بسیاری جنبه ها با نظر خانم سرمه نزدیکی داره
    البته ایشون کمی افراط کردن

بیشتر بحث شده است