توجه: این درسنامه/گزارش پیشنویس است و هنوز ویرایش نهایی نشده است. برخی مثالها و نقلها نیز مورد بازبینی قرار گرفته و دقیقتر و مشروحتر نوشته شدهاند.
نخستین جلسهی کارگاه «آشنایی با نقد موسیقی» با شرکت جمعی از روزنامهنگاران، دانشجویان و علاقهمندان به این رشته عصر روز چهارشنبه بیست و هفتم دی ماه در خانهی موسیقی برگزار شد.
در این جلسه پس از آشنایی اولیه با شرکتکنندگان و اهداف و نیازهای آنها و تشریح بعضی قواعد کلی کارگاه؛ از جمله این که در کارگاه تا آنجا که ممکن باشد، برای نشان دادن ویژگیهای مثبت، نمونهها از میان نوشتههای دیگر منتقدان (که در کارگاه حاضر نیستند) انتخاب میشود و برای نشان دادن اشکالات و ایرادها از میان نوشتارهای مدرس و حاضران کلاس، یا نمونهها اغلب از میان نوشتههای منتقدان فارسی زبان انتخاب شده و ….
همان طور که از عنوان جلسهی نخست، «تعاریف اولیه، شنیدار نقدگرانه» میتوان انتظار داشت، درس جلسه با تعریف نقد موسیقی آغاز شد. بر خلاف بحثهای مشابه، برای تعریف نقد موسیقی کلام نخست از معنای نقد در زبان فارسی و مسائل مانند آن شروع نشد، بلکه مدرس (آروین صداقت کیش) مستقیما با تعریف نقد موسیقی از «دانشنامهی موسیقی و موسیقیدانان گروو جدید» (New Grove Dictionary of Music & Musicians) آغاز کرد:
Music criticism may be defined broadly or narrowly. Understood narrowly, it is a genre of professional writing, typically created for prompt publication, evaluating aspects of music and musical life. Musical commentary in newspapers and other periodical publications is criticism in this sense. More broadly, it is a kind of thought that can occur in professional critical writing but also appears in many other settings. In this broader sense, music criticism is a type of thought that evaluates music and formulates descriptions that are relevant to evaluation; such thought figures in music teaching, conversation about music, private reflection, and various genres of writing including music history, music theory and biography. (Everret Maus & Stanely 2000)»
در این تعریف دو برداشت از اصطلاح «نقد» موسیقی ارائه شده که یکی برداشتی محدودتر مبتنی بر نوعی فعالیت حرفهای نوشتاری با گرایش به ارزیابی است که عموما پیوندی نیز با روزنامهنگاری حرفهای دارد و دیگری برداشتی گستردهتر که رگههای از عمل انتقادی را در فعالیتهای دیگر دنیای موسیقی از جمله تدریس معلمان، عمل تفسیر در اجرای مجدد، واکنشهای مختلف شنوندگان کنسرت پس از آن، دستهبندی سبکشناسانهی آثار توسط تاریخنگار موسیقی و … مییابد و به درستی بر شباهتهای هر یک از اینها با بخشی از عمل منتقد موسیقی انگشت میگذارد. پس از مطالعهی متن اصلی تعریف، بخشی از برگردان همین درایهی دانشنامه را که به دست «حمید خداپناهی» ترجمه و در شمارهی ۳۴ فصلنامهی ماهور منتشر شده بود، توسط یکی از حاضران خوانده شد.
بحث با برشمردن ویژگیهای «نقد روزنامهنگارانه» و همتای دوگانهی در ظاهر متضادش، «نقد دانشورانه»، ادامه یافت و اشاره شد که این دو در محل انتشار، نوع مخاطبان و به تبع آن اهداف نوشته شدن از یک سو و ژرفا و پیچیدگی مباحث مطرح شده و استدلالهای اقامه شده از سوی دیگر با هم تفاوت دارند، هر چند که هیچکدام از تمایزهای اشاره شده حتمی نیستند و در میان هر دو گونه میتوان نمونههایی را پیدا کرد که برخی ویژگیهای گونهی دیگر را نیز در خود داشته باشد.
به عنوان نمونهی یک نقد روزنامهنگارانه، نقدی از «امیر ملوکپور» با عنوان «آیا نو بودن شایستهی تقدیر است؟» بر کنسرتی از برادران طبسیان، منتشر شده در مجله موسیقی فرهنگ و آهنگ شمارهی ۲۱، بازخوانی و برخی ویژگیهای نقد روزنامهنگارانه (نزدیک ماندن مهارت شنیداری منتقد به خوانندهی مقاله، دادن اطلاعات اولیه دربارهی آهنگساز، نوازنده یا اثر و گرایش به ارزشگذاری آشکار و در عین حال نافذ بودن پرسشی که در عنوان تفکر برانگیز طرح شده است) در آن بررسی شد.
به عنوان نقد دانشورانه نقد و بررسی مشهور «ارنست هوفمان» با عنوان «سمفنی شمارهی ه در دو مینور اثر بتهوون» در فصلنامهی ماهور شمارهی ۳۹، بازخوانی و به این موضوع پرداخته شد که به رغم گذشت حدود ۲۰۰ سال از نوشته شدن آن هنوز –دستکم برای ما- یک نقد قابل اعتناست. نه به این معنا که گفتمان موجود در آن برای درک بتهوون امروز هنوز مورد پذیرش جامعهی موسیقی است بلکه به دلیل ژرفای کار فکری انجام شده و امکان یادگیری روندهای موجود در آن. در این بخش به جریانی متاخر تحت عنوان نقد دانشگاهی هم اشاره شد و نسبت آن با نقد دانشورانه مورد بررسی قرار گرفت؛ اگر چه نقد دانشورانه ابزار اندیشهی آکادمیک را به کار میگیرد بسیاری از منتقدان این حوزه افرادی دانشگاهی هم هستند، اما لزوما با آن یکی نیست. به علاوه اصطلاح نقد دانشگاهی فعلا در ایران مصداق چندانی ندارد و بیشتر به جریانی در محیط دانشگاهی آمریکای شمالی اشاره میکند.
سپس نقد کیاوش صاحب نسق بر «سفر عسرت» اثر «فرخزاد لایق» با عنوان «سفر حجمی در خط زمان» چاپ شده در مجله موسیقی فرهنگ و آهنگ شماره ۲۳ و ۲۴، به عنوان نمونهای از این که چگونه میتوان ویژگیهایی از نقد روزنامهنگارانه را با نقد دانشورانه یکجا گرد آورد، بازخوانی شده و خصایص آن هم مورد اشاره قرار گرفت.
بررسی بعضی صفتها و اضافهها که در جامعهی موسیقی همراه نقد به کار میرود و واکاوی جنبههای مختلفی از معنای آنها، مرحلهی بعد کلاس را تشکیل میداد. «نقد فنی یا تخصصی» به معنای نقدی که در متن آن از اصطلاحات و روشهای تخصصی موسیقیدانان عملی بهره گرفته شده باشد، نقد سازنده به دو معنی نقدی که برای برطرف کردن یک اشکال پیشنهاد هم میدهد (نزدیک به عمل معلمان موسیقی) و اصطلاحی که نقد شوندگان به کار میگیرند تا به شکلی پوشیده نقدگر را وادار کنند از گفتن آنچه نمیتواند برای برطرف کردنش راه حلی ارائه بدهد خودداری کند یا دستکم در نظر دیگر خوانندگان ارزش این نوع نقد را پایین بیاورند؛ این اصطلاح به نظر مدرس کلاس پیوندی با آن تفکر دارد که میگوید منتقد باید خود بتواند عملی همتراز اثری که بر آن ایراد گرفته است، انجام بدهد.
در جریان بررسی این اصطلاح مدرس (آروین صداقتکیش) اشاره کرد که بر خلاف این نظر، او فکر میکند نقد باید «ویرانگر» باشد به این معنا که اثر نقد شده پس از نقد، دیگر هرگز مانند قبل شنیده نشود یا دستکم نقد جدید راهی به دیگرگونه شنیدن اثر موسیقایی بگشاید. علاوه بر اینها صفت «منصفانه» یا «بیطرفانه» (که معمولا در مقابل «مغرضانه» قرار میگیرد) مورد بررسی قرار گرفت و در این حین، اشاره شد که این صفت با بیطرفی (Disinterested-ness) -که از مفاهیم عهد روشنگری بوده (و بیشتر مرتبط با تجزیه و تحلیل موسیقی است) و در جلسات آینده مورد بررسی قرار میگیرد- رابطهای اندک دارد و گاه به معنای این به کار میرود که نقدگر باید از چشماندازهای مختلفی و به شکلی متوازن به موضوع مورد نقد بپردازد (اغلب منظور بیان حسن و عیب است)، یعنی نگاهی چندوجهی داشته باشد و گاه نیز نوعی درخواست ترحم است یا نوعی برچسب برای کم کردن اعتبار نقدی که با آن موافق نیستیم (همانند کاربرد مشابه نقد سازنده).
نقد «آزاد حکیم رابط» بر اجرایی از «دلبر حکیماُوا» با عنوان «خانم حکیمآوا! شنوندگان را محرم بدانید» در فصلنامهی ماهور شماره ۴ به عنوان نمونهی نقدی که پیشنهاد نیز میدهد (نقد سازنده به معنای اول)، و نقد «ساسان فاطمی» در فصلنامهی ماهور شمارهی ۳۲، بر پژوهش موسیقی در ایران با عنوان «ناهنجاریهای پژوهش موسیقی در ایران» و نقد «بابک بوبان» بر مکتب آموزشی فرامرز پایور، «باهوش موسیقی یا با هوش موسیقی؟» (فرهنگ و آهنگ شمارهی ۲۳ و ۲۴) نیز به عنوان دو نمونه از نقد که بخشهایی از زندگی موسیقایی در ایران را مورد بررسی و موشکافی قرار دادهاند بازخوانی و اشاره شد که با در نظر گرفتن تعریف ارائه شده در این جلسه از کلاس که پیوندی نزدیک با نقد اثر موسیقایی دارد، دو نمونهی آخر نقدهایی پیراموسیقایی هستند.
سلام
زمان برگزاری جلسات بعدی کارگاه چگونه خواهد بود؟
میثم عزیز،
«کارگاه آشنایی با نقد موسیقی» تا پایان اسفند ماه ۱۳۹۱ هر چهارشنبه ساعت ۳ بعد از ظهر در محل ساختمان شماره یک خانه ی موسیقی (تقاطع خ جمالزاده و خ فاطمی) برگزار می شود.