
George Harrison , 1943 - 2001
انسانیت فوق العاده و نوع دوستی منحصر به فرد از جمله صفاتی بود که او را به آهنگسازی متفاوت بین هم عصرانش مبدل ساخت. سفارش همیشگی او به خانواده اش، جستجو برای یافتن خدا و عشق ورزیدن به یکدیگر بود.
در کشاکش طغیان دهه ۶۰ که گروه بیتلز با جای دادن چهار شخصیت متفاوت در خود، همه چیز از مدل مو گرفته تا طرز تفکر و موسیقی جوانان آن دوره را تحت تاثیر قرار داده بود؛ بنا به گفته اعضای گروه بیتلز، بیان جذابیتهای جرج مشکل است.
جان لنون (John Lennon) با هوشترین و جذاب ترین، پاول مکارتنی (Paul McCartney) خوش تیپ ترین و رینگو استار (Ringo Star) دوست داشتنی ترین بودند، اما جورج شخصیتی درویش گونه و در عین حال حرفه ای داشت. از دیگر خصوصیات او دمدمی مزاج بودنش بود که او را محبوب هوادارانش کرده بود.

او از شهرت جهانیش در بیتلز سوء استفاده نکرد، بلکه طبق گفته پل مک کارتنی از شهرتش در جهت پرواز و اوج گیری در انسانیت و پرداخت شخصیت درونش سود جست. چیزی که حقیقتا برای کسی که در تمام دنیا به عنوان یک بت شناخته شده است، باور نکردنی به نظر می رسد و همه اینها را مدیون توجه و گرایشش به عرفان شرق پس از شاگردی نزد نوازنده بزرگ سیتار یعنی “Ravi Shankar” است.


گروه بیتلز
جورج هریسون نفر اول سمت چپ
هریسون به توجه مردم اهمیتی نمی داد. او بیشتر ترجیح می داد نوازنده خوبی باشد تا یک ستاره موسیقی. به همین دلیل پس از پاشیدن گروه بیتلز، به جای استفاده از شهرت نامش و انتشار آلبومهای متوالی، در آلبومهای اندکی که منتشر کرد سعی کرد آثاری نو و نفسانی ارائه کند. هم دوره ای های او مثل Eric Clapton ،Bob Dylan ،Tom Petty و Jeff Lynne از بودن در کنار او لذت می بردند.
جالب اینکه جان لنون دیگر عضو گروه بیتلز که بیشتر ترانه های گروه را با پاول مکارتنی می ساخت، از جرج هریسون نوازندگی گیتار را یاد گرفت.

تخیلات عمومی هریسون در اولین آهنگ او برای بیتلز به نام Don’t bother me خلاصه شده است. دیگر تک آهنگ او Something یکی از شاهکارهای موسیقی راک کلاسیک است که بارها توسط افرادی مثل Andy Williams یا گروه Moody Blues نیزCover شده است و آهنگ دیگر او Here Comes the Sun تبدیل به یکی از آثار کلاسیک موسیقی راک شده است.

هریسون در اوج شهرت بیتلز، در سال ۱۹۶۶ گروه را ترک کرد و برای فراگیری سیتار نزد راوی شانکار به هند رفت. در آنجا تحت تاثیر Mahanishi Mahesh Yogi از از مبلغان هندی کریشنا (Krishna) به عرفان هند روی آورد.
در ۱۹۶۷ بقیه اعضای گروه نیز در کلاسهای مدیتیشن Mahanishi حاضر شدند. Mick Jagger خواننده گروه Rolling Stones که در ابتدا علاقمند به همکاری با بیتلز بود و در این کلاسها حاضر شده بود، خیلی زود خسته شد و گروه را رها کرد.

به هنگام اجرا
او در مورد هریسون می گوید: “او اولین نوازنده ای است که در جهت تعالی روح نیز کار کرده و موسیقی راک را از جنبه های مادی و ماتریالیستی مرسوم آن در دهها های ۶۰ و ۷۰ جدا کرده است.”
در سال ۱۹۷۱ بنا به درخواست راوی شانکار، جرج کنسرت خیریه ای در نیویورک بر پا کرد و درامد آن را به مردم مصیبت دیده بنگلادش اهدا نمود. این کنسرت که با حضور بسیاری از بزرگان راک مثل Clapton و Dylan و Leon Russell برگزار شد به واقع بزرگترین کنسرت خیریه Rock ‘N Roll تا آن زمان بود.
VH1 در مورد این برنامه می نویسد: تصور ستارگان راک به عنوان افرادی صادق و با وجدان در این سطح دشوار است. امروز پشت هر حرکت انسانی، انتظار رضایت شخصی یا منافع بعدی داریم اما واقعا هریسون نیازی به پرداختن به تصورات خود از طریق اجرای این کنسرت نداشت. هریسون با این برنامه راک را به دوره انسانیت خود رساند.

هریسون در آهنگ My Sweet Lord ذکر Hare Krishna می گوید و به نوعی افکار عرفانی هندی خود را با موسیقی راک می آمیزد. اجرای While my guitar gently Weeps با تک نوازی Clapton یکی از زیباترین قطعات این کنسرت است. به هرحال کنسرت به عنوان تولد جدیدی از همایش های سیاسی-هنری و نوع دوستی است. یکی از انواع ابتدایی که شاید بهترین آنها بود و زایش آن مدیون جرج هریسون است. مردی که در پس تواضعش، شخصیتی مستعد و دوست داشتنی نهفته بود