گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

یادبودی برای فرزانه نوایی


بانوی چنگ نواز ایران در چنگال سرطان فشرده شد…


فرزانه نوایی، برجسته ترین چنگ نواز ایرانی که سال ها در اتریش اقامت داشت چند روز پیش بر اثر بیماری سرطان، در سن چهل و هشت سالگی در یکی از بیمارستان های شهر برگنز درگذشت.

این یادداشت، یادبودی است کوتاه برای او و همدردی کوچکی با همسر و خواهر هنرمندش؛ فیروزه نوایی و خسرو سلطانی.

چند ماه پیش که فرزانه با شدت گرفتن بیماری اش برای چندمین بار در بیمارستان بستری شد، نه من، نه خسرو، نه فیروزه و نه هیچیک از دوستان و بستگان به خود اجازه ندادیم که حتی چنین فکری به ذهن مان خطور کند.

فرزانه تا آخرین لحظه با چنان روحیه، با چنان امید و با چنان عشقی به زندگی با ما مواجه شد که گویی این اوست که باید ما را در برابر ناملایمات زندگی تسلی دهد.

امروز برای نخستین بار از قلم خود متنفر شدم. اما ظاهرا چاره ای نبود؛ از او تا کنون هیچ مقاله یا مصاحبه ای در نشریات پارسی زبان به چاپ نرسیده و من نیز از انگشت شمار کسانی بودم که از ایران با او و خانواده اش دورادور ارتباطی داشتم…. پس، از او خواهم گفت. از او و هنر والایش.

فرزانه نوایی در خرداد ۱۳۳۵ متولد شد. از سال ۱۳۴۶ در هنرستان عالی موسیقی (کنسرواتوار تهران) به فراگیری چنگ (هارپ) پرداخت و پس از دریافت دیپلم هنرستان، با دریافت بورس رهسپار اتریش شد.

در آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی وین تحصیلات خود را به مدت چهار سال در این رشته پی گرفت و سپس در کنسرواتوار ملی پاریس به آموخته های خود افزود. فرزانه به موازات تحصیل در فرانسه، در شهریور ۱۳۵۷ به عنوان تکنواز چنگ، برنامه هایی با ارکستر مجلسی رادیو و تلویزیون ملی ایران (به رهبری ایرج صهبایی) در تئاتر شهر تهران اجرا نمود و در سال ۱۳۵۸ به کشور بازگشت.

یک سال را با تدریس چنگ در هنرستان و نوازندگی در ارکستر سمفونیک تهران گذراند ولی اقامتش در ایران به دلایلی دیری نپایید و چندی بعد پس از ازدواج با خسرو سلطانی به اتریش بازگشت. اجرای موسیقی نمایش “لوبیای سحرآمیز” که در نوروز ۱۳۵۹ در تهران به صحنه رفت از جمله برنامه های مشترک او و همسرش در ایران بود.

آن دو پس از مهاجرت به اروپا، چند سالی به ادامه فعالیت در وین مشغول شدند و در سال ۱۳۶۲/۱۹۸۳ با عزیمت به ایالت فورآرلبرگ در غرب اتریش به تدریس در چند مدرسه موسیقی مشغول شدند.

فرزانه در این سال ها ضمن تدریس، رسیتال ها و کنسرت های بیشماری را با سایر نوازندگان ایرانی که در این منطقه و کشورهای همجوار ساکن شده بودند (همچون فیروزه نوایی، مهدی جامعی، حسین سمیعیان، سعید تقدسی و …) به اجرا درآورد.

او بارها درصدد برآمد تا با تشویق آهنگسازان معاصر ایران، مجموعه ای را از قطعات ایرانی برای هارپ منتشر سازد ولی این پروژه هیچگاه عملی نشد. در یکی از آخرین نامه ها برایم نوشت: “نخستین بار بیست و پنج سال پیش این پیشنهاد را به چند آهنگساز ایرانی دادم. تا حالا تقریبا به همه گفته ام ولی یا حرکتی نشده یا اگر شده ناتمام مانده است. متاسفانه ما ایرانی ها ملت بدون پشتکاری هستیم…”

در سال ۱۳۷۹/۲۰۰۰ از فرزانه نوایی دو سی.دی. در اروپا انتشار یافت که در آنها علاوه بر همراهی با سعید تقدسی (فلوت) و خسرو سلطانی (پان فلوت) – برای اجرای قطعات کلاسیک – دو اثر از مارسل گرانجانی و کامیل سن سانس (برای هارپ سلو) را با مهارت اجرا کرده است.

آخرین نواخته های وی در آخرین سی.دی. همسرش خسرو سلطانی که اخیرا با نام “ماهور کبیر” در اروپا انتشار یافت به گوش می رسد. فرزانه در این اثر برای نخستین بار کوشید روی هارپ (که در ادبیات پارسی، چنگ نامیده می شود) شیوه ایرانی پدید آورد. وی در نخستین سال های پس از انقلاب که هوشنگ ظریف در اتریش اقامت گزیده بود نزد وی به فراگیری تار پرداخت و در این اثر کوشید آموخته های خود از موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک را در هم آمیزد.

از فرزانه دو فرزند هنرمند به نام های کیان و سارا به یادگار مانده است. یادش گرامی.


IN MEMORY OF FARZANEH NAVAI
– in English


“Greatest Persian Harpist Passes Away In Austria”

پژمان اکبرزاده

پژمان اکبرزاده

دیدگاه ها ۵

  • ruh zamani shad ast ke azad bashad.marge yek honarmand hamishe azadie ruhe ou ra be hamrah darad. pas dar shadie ruhe ou shaki nist . anche ma bayad arezu konim in ast ke asare honarie in honarmandan ruhe ma ra ham azadi bakhshad ta betavanim dar asemani shad parvaze ruhe khod ra shahed bashim.

  • salam.besiar motasef shodam ke khabare fot kardane khanume navaee ro shenidam,man khodam musighi kar mikonam,va besiar narahatam az inke hamchin bozorgani ro dar musighi irani darim vali nemishnasim.albate in bahs siasi mishe va man varede siasat nemisham.jaye honarmandan besiar geramist hata dar oon donya,va fekr konam hadeaghal kari ke mitunim dar moghabele zahmataye ye honarmande arzeshmand mesle khanume farzaneh navaee bekonim ine ke dar rahi ke ishun doost dashte ghadam bardarim,yani tavajohe bishtar be chang va ahangsazi ba chang.omidvaram khahare geramishun ghasde edameye rahe oon bozorgvar ro dashte bashand,kesani hastan ke poshtibani mikonand,

  • فرزانه هم مرد.
    مثل حس کمال طلبی ما که قرنها پیش مرد.
    مثل توان عاشق هنر بودن که سالیانی پیش مرد.
    مثل حس لذت از زیبایی که سالها پیش مرد.
    و اکنون چه داریم؟ اسمی از یک نوازنده ی برجسته که مرد.
    باز هم به انتظار مرگی دگر می نشینم تا حسرت زیبایی ای که گذشت رابخورم.

  • dorod bar shoma
    man chandin sal hast ke asheghe harp haastam ama to iran in saz vojod nadare
    man majbor shodam biyam armanestan ke injaham ontor ke fekr mikardam nist
    va hichkas ham hemayat nemikone
    sepas gozaram

بیشتر بحث شده است