گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

گزارش جلسه چهارم «کارگاه آشنایی با نقد موسیقی» (۴)

پس از آن او به نوشته‌ای از خودش اشاره کرد با عنوان «شکافتن یک بافته» (درباره‌ی «پرسه در آیینه» اثر «محمدرضا فیاض») که در «فرهنگ و آهنگ» شماره ۱۷ منتشر شده بود، که در متن آن هم به شکلی واضح (و دامنه‌دارتر از نوشته قبلی) تجزیه و تحلیل موسیقی به کار گرفته شده است (قسمت ۱، قسمت ۲). همچنین نوشته‌ی خود «محمدرضا فیاض» با عنوان «رمزگشایی راز نو» منتشر شده در فصلنامه‌ی ماهور شماره‌ی ۲ همین تکنیک را به شکل گسترده‌تر به کار گرفته است.

موضوع بعدی که مطرح شد تئوری موسیقی بود. مدرس یادآور شد که نظریه‌ی موسیقی تاثیری غیر قابل چشم‌پوشی بر نقد می‌گذارد و انتخابی است که به هر حال هر نقدگری دانسته یا نادانسته صورت می‌دهد به ویژه اگر قصد داشته باشد به ویژگی‌های فنی اثری که نقد می‌کند، بپردازد.

او همچنین اشاره کرد که تصوری که تئوری موسیقی در ذهن اغلب ما پدید می‌آورد درسی ابتدایی در اصول اولیه‌ و قواعد نوشتاری موسیقی و برخی مطالب مربوط به نظام فواصل و کمی قواعد ریتم است. در حالی که تعریفی که اینجا مد نظر ماست –اگر بستر موسیقی کلاسیک اروپایی را در نظر بگیریم- هم آن درس را در بر می‌گیرد و هم تمامی درس‌های مرتبط با فنون هارمونی، کنترپوان، فرم، ارکستراسیون و … به ترتیب تعریفی از نظریه‌ی موسیقی که در این کلاس مد نظر است مشابه این عبارات خواهد بود:
– The concept of theory in music concerns the measurement and description of sound properties and the abstract and syntactical components of musical language , for example its tones, intervals, scales, rhythms, timbres and key signatures. Such investigation has led to pedagogical guides designed to teach harmony counterpoint, orchestration and composition. (Bread & Golag 2005)

– Theory is now understood as principally the study of the structure of music. This can be divided into melody, rhythm, counterpoint, harmony and form, but these elements are difficult to distinguish from each other and to separate from their contexts. At a more fundamental level theory includes considerations of tonal systems, scales, tuning, intervals, consonance, dissonance, durational proportions and the acoustics of pitch systems. A body of theory exists also about other aspects of music, such as composition, performance, orchestration, ornamentation, improvisation and electronic sound production. (New Grove: Palisca 2000)

وی سپس برای روشن‌تر شدن تعریف‌ها مثالی از زبان زد؛ زبان معمول ما که با آن صحبت می‌کنیم دارای قواعدی است که کم و بیش ما در استفاده از آنها بهره می‌گیریم اینها را عده‌ای استخراج می‌کنند و تحت عنوان دستور زبان گردمی‌آورند.

تئوری موسیقی نیز وضعیت مشابهی دارد البته گاهی دیده شده (به ویژه در قرن بیستم) نظریه‌پردازانی نظریه‌ای پرداخته‌اند و سپس بر اساس آن کار هنری انجام گرفته است، یعنی جهت عکس آنچه معمولا انتظار داریم رخ بدهد. در هر حال هر کدام که مد نظر باشد وجه دستوری نظریه‌ی موسیقی را نمی‌توان از نظر دور داشت.

بر اساس نظرات مدرس، تئوری موسیقی از طریق تشریح عناصر یک اثر موسیقایی (از جمله سبک و فرم و …)، استانداردهای تکنیکی و اجرا با نقد موسیقی پیوند می‌یابد. از همین رو مهم‌ترین مساله در رابطه‌ی میان تئوری موسیقی و نقد مساله‌ی گزینش است. نقدگر باید از بستر تئوریک نقدش آگاه باشد. یکی از اشکالات مشهور شکل گرفته بر پیوند میان تئوری موسیقی و نقد هم در همین گزینش شکل می‌گیرد؛ زمانی که نظریه‌ای را به عنوان بستر برمی‌گزینیم الزامات خودش را به نقد تحمیل می‌کند و اگر سازگاری مناسبی میان این دو و اثر مورد بررسی نباشد منجر به خطاهای زیادی خواهد شد.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است