شیوه ی نواختن جلیل شهناز در قالبِ مفاهیمِ سبک شناسی می گنجد، چراکه در آرایش درونیِ تیپ های ملودیک اش نوعی تلمیح را بکار می برد. منظور از تلمیح همان ایجاد تاثیر دو سویه ای است که به دو شکل در روندِ احساسیِ مخاطب مؤثر واقع می گردد. همانا که حافظ شیراز در غزلیات اش چنین است. مخاطبِ نوایِ تارِ شهناز، از این رو که در کشفِ تلمیحِ موردِ نظر دخالت دارد، احساس سرخوشی می کند. زیرا مخاطب از بیانِ غایبِ لحظه و بیانِ حاضر که ممکن است در لحظه جا عوض کند، لذت می برد و از این رو لذتِ تمام نشده به تاخیر افتاده و نوعی لذتِ دیگر که در همان تلمیح شکل می گیرد جایگزین می شود، بدین صورت که معانی و نشانه های بیانی از هم عبور می کنند و در نهایت به هم پیوند می خورند؛ این همان گیجیِ ناشی از سرمست شدن است که وقتی مخاطب دچارش می گردد، عالمی دیگر می یابد و به خلسه می رود.
بنابراین آنچه که به عنوانِ بافت در سبکِ اجراییِ شهناز در اینجا مورد بررسی قرار می گیرد این است که نتیجه ی حاصل از شیوه ی اجرایی شهناز، حاصل کارکردی است که نوازنده و شنونده هر دو در آن نقش داشته اند.
نوایی که توسط نوازنده (شهناز) اجرا می شود، از ویژگی های درونی مانند لحن، آکسان، دینامیک و سایر نشانه های بیانی پیروی می کند و آنچه به عنوان نشانه های بیرونی رخ می نماید، متکی است به مخاطب که شامل محیطِ بیانی و حسی اوست.
مخاطب بیانِ حسی را از نوازنده طلب می کند و نوازنده دریافت حسی را از مخاطب. از نتیجه ی این تبادل لحن و زبانی از تار تراوش می کند که همان بینامتنیت یا تلمیح نام دارد.
البته در بخش بافت بیرونی، تلمیح، مفاهیم پیچیده تری نیز دارد که شامل ویژگی های سرریز شده ی برون متنی است؛ که شامل نوع مخاطب، محیط رشد مؤلف، درک و مقدار دریافتِ مؤلف از دانش، استقبالِ عمومی از مؤلف، استعدادِ خلاقانه، باورهای مؤلف و مهمترین اش انتظار مؤلف از مخاطب است که به هنگامِ کشفِ تلمیح از اجرایش به دست می آید. از این رو است که جلیل شهناز در رویارویی با مخاطبان اش در طی سال های متمادی، شیوه ی اجرایی اش را با تلمیح آمیخته و در انتقال لذت توُ در توُ، مخاطب اش را مدام سرمست کرده است.
به همین دلیل به عنوانِ یکی از موثر ترین نوازندگان تاریخِ تار نوازیِ ایران توانسته پیوند دهنده ی بیانِ درونیِ خود و بافتِ بیرونیِ مخاطب اش باشد و این همان بخشی است که می تواند، شیوه و سبک ایشان را از دیگرِ نوازندگانِ تارِ ایران متمایز سازد.
روانش شاد و نوای تارش ماندگار
سلام.جلیل شهناز از پیشگامان پیشرفت و متفاوت بودن و نوآوری و عبور از فرم های کلاسیک موسیقی ایرانی در تارنوازی است.آزاد در نوازندگی…اشاره ی مناسبی کرده اید آقای سلطانی به تلمیح در زبان متمایز شهناز…
چیزی که من از این نوشته دریافتم اینکه شهناز خیلی با حال ساز میزد.آیا درست فهمیدم. لطفا کمی ساده بنویسیم . فارسی شکر است.
سلام
آنچه که معلوم است جناب آقای شهناز و طبعا خانواده ایشان تاثیر زیادی بر نی نوازی معاصر گذاشتند. موتیوها ، جملات ، تزیین ها و.. در قالب فرم های بیکلام موسیقی ایرانی که در آثار استاد کسایی می باشند گواه این مدعا است.
فکر میکنم؛ انگار منظورنگارنده از اصطلاح تلمیح، ایهام بود. به معنای ایجاد تاثیر دوسویه…
با سپاس