مقاله ای که پیش رو دارید در رابطه با نخستین آهنگساز بزرگ آمریکایی، “چارلز آیوز” (۱۹۵۴-۱۸۷۴) است، اما پیش از آنکه بحث اصلی آغاز گردد لازم است تا به نکات حائز اهمیتی اشاره شود:
ارنست گامبریچ، متخصص تاریخ هنر، در مقدمه کتاب تاریخ هنر خود، پیشنهادهایی را برای مواجه شدن با آثار هنری مطرح می کند؛ او می نویسد: هرگاه در خصوص دقت و درستی یک اثر خللی را تشخیص می دهیم، باید همیشه دو سوال را برای خود مطرح سازیم:
۱. آیا ممکن نیست که هنرمند برای تغییر جلوه ظاهری (تصویری جز آنچه بیننده در پی ارتباط مستمر به آن عادت کرده و انتظار دارد) آنچه دیده است، دلایلی برای خود داشته باشد که ما از آنها بی خبریم؟
۲. هر زمان اثری را به دلیل آنکه “به پندار ما” نادرست و غیر واقعی ترسیم شده است محکوم می کنیم از خود سوال کنیم که آیا مطمئن هستیم که تشخیص ما درست است و تشخیص خالق اثر خطا است؟
برای آنکه بتوانیم آثار بزرگ هنری را درک کنیم و از آنها لذت ببریم، هیچ مانعی بزرگتر از آن نیست که نخواهیم خود را از عادات و ملکات ذهنمان خلاص کنیم.
مقرر کردن قواعد امری ناممکن است، زیرا هیچکس نمی تواند از پیش تعیین کند که هنرمند می خواهد به چه نتیجه و هدفی برسد. او حتی ممکن است (به قیاس از یک قطعه موسیقی) صدایی گوش خراش و نغمه ای ناهمساز را در اثر خود وارد کند چرا که شاید آنرا برای بیان احساسش، درست ترین و موثرترین عمل تشخیص دهد.
نمی توان درباره امور ذوقی بحث و جدل کرد، چه بسا سخن کاملا درستی باشد، ولی نباید بر این واقعیت سایه افکند که ذوق می تواند پرورش یابد.
آموزش هنر هیچگاه به پایان نمی رسد و همیشه موضوعات تازه ای برای کشف و شناخت وجود دارند. هیچکس نباید فکر کند که بر همه چیز درباره هنر معرفت یافته است، زیرا محال است که کسی به چنین معرفتی برسد.
***
شاید در اروپا لازم بود که هنرمندانی از یک سنخ دور هم جمع شوند و یکدیگر را در مقابل احساسات منفی عمومی حمایت کنند، اما در آمریکا، آهنگسازی یک تنه از گذرگاه ها و موانع سخت سنت عبور کرد. فرصت تاریخی “چارلز آیوز” (Charles Ives) این بود که به نفی سنت های متعارف موسیقی پرداخته و پا به پای همتایان اروپایی خود افق های نوین و شاداب موسیقی معاصر را بگشاید. آیوز قبل از آنکه آتونالیته را کشف کند و به کار گیرد حتی یک نت از شوئنبرگ یا استراوینسکی نشنیده بود و موسیقی برامس پیشرفته ترین موسیقی بود که بدان گوش سپرده بود.
زمینه تحقیقات آیوز را می توان در موارد زیر بر شمرد:
آتونالیته، ریتم آزاد، هارمونی ربع پرده ها، متر میزان تغییر یابنده و خارج از قاعده معیار، به کارگیری همزمان تونالیته های مختلف (پولی تنالیته) و حتی گرایش به موسیقی غیر آکادمیک و نیز ترکیبات نامتعارف سازبندی، استفاده از محل های نشستن گوناگون برای نوازندگان و تجربه کردن آکوستیک صدایی حاصل از این جابه جایی و دادن آزادی عمل به نوازنده.
به جرأت میتوان گفت که آیوز تمام امکاناتی را که آهنگسازان قرن بیستم به عنوان تکنیک های جدید خود به کار می بستند، به تنهایی تجربه کرد. او تمام این کارها را در وقت فراغت از کسب و کار پررونق بیمه ای که روبه راه کرده بود، انجام می داد و چون ناشناس به رتق و فتق امور می پرداخت، از آسیب احتمالی منتقدین نیز بر کنار ماند.
۱ نظر