«باران»
درهمان لحظات ابتدایی فضایی ملودیک تر واحساسی تر نسبت به قندیل دارد تم اصلی بر پایه حرکت روان و سیال ملودی استوار است گویی جریان یک باران ملایم رابه تصویر می کشد. برخلاف قندیل که قطع و وصلهای ریتمیک دارد در باران شاهد اجرای پاساژها و جمله بندیهای روان با مضراب گذاریهای به هم پیوسته هستیم تکنیکی که به نوعی لگاتوی سنتوری محسوب میشود.
دینامیک از پیانو به فورته و بالعکس به صورت تدریجی اجرا میشود. نوازنده به خوبی از تغییرات دینامیکی برای انتقال حس باران ملایم تا رگبار ناگهانی استفاده می کند و پویایی قطعات از نجوا تا انفجار به خوبی رعایت شده است.
جملهها با کسر میزان های ۲/۴ و ۴/۴ ساخته شدهاند تکنیکهای همزمانی دست راست و چپ و اجرای پاساژهایی که در آن هردو دست با قدرت نواخته می شود شنونده را به شنیدن دو خط ملودی وامی دارد. نوعی پلی فونیک در ساز سنتور.
«حیران»
قطعه ای پرتنش و گاه متلاطم… حیران دقیقا همان حس سرگردانی، درگیری درونی وناپایداری احساسی را با الگوهای ریتمیک پرتلاطم و جمله های ناپایدار القا میکند.
تکنیکها
جملهها اغلب با تغییرات ضرب و قطعات نابرابر شش و نه ضربی ساخته شدهاند. اما نکته جالب این است که این مترها با تسلط کامل اجرا می شوند، بدون افت کیفیت ضرب.
تاکیدهای شدید در آغاز یا وسط جملهها با مضراب بسیار قوی اجرا میشود که کنترل آنها در سرعت بالا نیاز به مهارت بسیار زیادی دارد.
پاساژهایی پرشتاب با قطع ناگهانی… برخی پاساژهای بسیار سریع و متراکم با توقف ناگهانی به سکوت منتهی می شوند و این سکوتها نوعی حس غافل گیری به شنونده منتقل می کند که در سنتورنوازی معمول نیست.
«شوق»
قطعهای است پر از انرژی، حرکت وسرزندگی. ملودی در اینجا برخلاف حیران خطی و بالارونده است و حسِ رهایی و جست و خیز دارد.
نکات تکنیکی
حرکتهای آرپژ گونه دست راست با تاکید ریتمیک چپ… این قطعه دارای ساختارهایی است که در آن دست راست با حرکتهای آرپژ وار بالا وپایین می رود ودست چپ با تاکیدات زمانی خاص علاوه بر اجرای ملودی وزن رانیز تثبیت میکند.
درقسمتهایی دستگاه موسیقایی عوض می شود و این تغییرِ مد، بدون وقفه یا هشدار قبلی اجرا می شود. این حرکتها فقط با دانش بالا از ردیف و تئوری ایرانی ممکن است.
مضرابهای بسیار قوی روی سیمهای سنتورکه گاه در نقش ساز کوبهای وارد میشود، فضای ریتمیک را قوی و حتی گاهی رقص گونه میکند وبعضی احتمالا با چرخاندن زاویه مضراب اجرا شده است.
«ضربه آخر»
هم چون نامش قطعهای قاطع تند و پرخاشگر است اجرای آن پراز هیجان، پایان دهنده و خلاصه کننده قطعات قبلی است.
ویژگی های فنی
پاساژهای نفس گیر با دقت بسیار بالا در اجرا، هماهنگی کامل بین دست ها که این اجراها با تکنیک مضرابها، ریزها و درابهای جهشی همراه است؛ همچنین دوبل نتها و جفتهایی که بسیار قوی، سریع و بدون افتِ کیفیت صوتی اجرا میشوند.
یکی از شدیدترین استفادهها از ریتمهای مختلف و گوناگون در این قطعه دیده میشود به ویژه در تداخل ریتم اصلی سنتور با پرکاشن.
فرم انفجاری پایانی… قطعه به طور ناگهانی با یک هجوم صوتی و یک قطع بسیار قاطع تمام میشود؛ این پایان به نوعی امضای اردوان کامکار است.
فوران خشم و رهایی… ضربه آخر و شاید آغاز یک دوره جدید.
۱ نظر