به مناسبت دویستمین سالزاد شانی اشتراوس
یوهان (شانی) اشتراوس: موسیقی کباب و شراب و شباب
…نباید شوخطبعی را از دست داد، همینطور که تا به حال پیش رفته است، حالا هم پیش خواهد رفت! (شانی اشتراوس)
اولین مواجۀ ظاهرا معنادارم با موسیقی یوهان اشتراوس پسر (که او را شانی میخواندهاند) مربوط میشود به دوران پاندمی کرونا. تابستان ۱۳۹۹ احتمالا؛ جایی، به جوف قطعۀ والس «نغمه/نداهای بهاری» (Voices of Spring، اپوس ۴۱۰) و پرترهای از چهرۀ کاریزماتیک و متمایز آهنگساز (که کی فکرش را میکند خالق مفرحترین و مطبوعترینِ آثار موسیقی قرن نوزدهم صاحب این سیمای ثاقب باشد، با آن موهای سیاه برّاقی که یکدست روی سر آبجارو و به عقب شانه شدهاند و آن شارِب چخماقی و سرسبیلهایی بهبالاواگشته و آن تودۀ متلاطم ریشِ گَشَن که صورت را -جز زیر چانه- در دو سمت گونهها پُر میکند و میشود وجهممیزۀ آن فیگور مطمئن، مهربان یا شیطنتآمیز)، نوشته بودم: «شما هم اگر در این رکود و خستگی، گرماگرم تابستان و عرقریزان روح، چیزی نمانده زِه بزنید […] خیال میکنم راهی نداشته باشید جُز همینکه رقص و والسهای “پادشاه والس”، عالیجناب “یوهان اشتراوس”، را بشنوید و مثل همین “نغمههای بهاری” که خواهید شنید، توی زلّ تابستان، ناگهان جوانه بزنید».
امروز، ۱۴۰۴، در سال میهمانی بزرگ (jubilee) تولد ۲۰۰ سالگی شانی اشتراوس بهراحتی و بیدردسر میتوان ادعا کرد موسیقی او –دستکماش بگیریم یا نه– آزمون زمان را با موفقیتی توأم با بیاعتنایی و لاقیدی پشت سر گذاشته و امپراتوری او در ژانر موسیقی پاپیولار او را مبدل کرده است به چهرهای تقریبا بیبدیل در آنچه «تمدن موسیقی کلاسیک غرب» میخوانم. و مگر نه اینکه او خود میدانست کجا ایستاده و مثلا به آنتون بروکنر علیه رحمه نوشته بود: «شما یک استاد بزرگ هستید و من فقط یک آهنگساز سادۀ حومۀ شهر هستم.»؟ اشتراوس پس از تجربۀ سمفونی هفت بروکنر، در ۲۱ مارس ۱۸۸۶، طی تلگرافی به بروکنر میگوید: «من کاملا به هیجان آمدهام. این قطعه بزرگترین اثر را در زندگی من بهجا گذاشته است».
حالآنکه نقل مشهوری هم هست از ملاقات برامس با اشتراوس و همسرش، آدله، که در آن دیدار آدله از برامس میخواهد گوشۀ کاغذ یا کتابی را برای او امضا کند. برامس هم با آن بازیگوشی نهفتۀ آمیخته به افتادگی که از او سراغ داریم نتهای آغازین والس «دانوب آبی زیبا» را (The Beautiful Blue Danube، اپوس ۳۱۴)، برای همسر سربلند اشتراوس قلمی و امضا میکند و ذیل آن مینویسد: «شوربختانه نَه از آنِ یوهانس برامس!». باری، ما تنها عکسی را که از اشتراوس و برامس به ترتیب از چپ به راست، در کنار یکدیگر و در یک قاب داریم، مدیون هنردوستی و مآلاندیشی همین خانم آدله هستیم که دعوت از یک عکاسباشی را پیشبینی کرده و لحظه را جاودانه میکند. ملاقات دو رفیقی که امروز شانهبهشانه و با همان ترتیب، در مزارستان مرکزی وین -و در کمترین فاصله از شوبرت و بتهوون- در خاک خفتهاند.
بههرروی، موسیقی رقص شانی اشتراوس امروز هم بعد از گذشت این همه سال از سالهای میانۀ قرن نوزدهم و اوج محبوبیت والس، در سالنهای کنسرت و توسط رهبران و ارکسترهای بهنام رهبری و نواخته میشود، و حتی در میزانسنی متفاوت از سالهای آهنگسازی خود شانی که موسیقیاش را بیشتر (خاصّه در سالهای ابتدایی آهنگسازی، پیش از دهۀ ششم زندگی و سالهای اُپِرِتنویسی و اشتغال به تصنیف موسیقی برای صحنه) در سالنهای رقص عمومی یا درباری و در جشنهای بزرگ و کوچک در سرتاسر اروپا (و آمریکا) اجرا میکرد.


 
             
			     			 
			     			 
			     			

 
		                 
		                 
		                 
		                 
		                 
		                 
		                 
		                 
		                 
		                 
		                 
		                
۱ نظر