«در دوران قاجار ردیفهای مختلفی وجود داشته است. هر سازی بنا به امکانات تکنیکی [خود] ردیف مخصوصی داشت؛ مثلاً ردیف کمانچه با ردیف تار یا نی یا سنتور اختلاف داشت… در قدیم، هر نوازنده نمیتوانست برای خود ردیفی داشته باشد. تنها نوازندگانی به این مرحله میرسیدند که به درجۀ استادی نائل آمده باشند… مبدأ ردیفها را به چند استاد دوران قاجار نسبت میدهند. آقای دوامی اظهار میدارند که در زمان آقامحمدصادقخان ردیف به این مفصّلی نبود. بعدها نوازندگان پرمایهای چون میرزاعبدالله و میرزا حسینقلی این ردیفها را زیاد نمودند» (۱) (موسیقی آوازی ایران، نوشتۀ محمدرضا لطفی، ۱۳۵۴، تهران: گوتنبرگ، ص ۱۷).
ردیف یک ساختار مُدال است، بهسان اسکلت یک پیکر، که هر ساز با توجه به ساختار و تکنیک خود جامهای از نغمات بر آن میپوشاند و آنچه در ساختار مُدال ردیف با هر ساز نواخته میشود بهدلیل تفاوت ساختاری و تکنیکی متفاوت با ساز دیگر است.
در موسیقی معاصر ایران، از دهۀ ۱۳۴۰، با نادیدهگرفتن این موضوع در گروه تازهتأسیس موسیقی دانشگاه تهران تمامی دانشجویان سازهای ایرانی ملزم به آموختن و اجرا از ردیف میرزاعبدالله به روایت نورعلی برومند (استاد ردیف این گروه) شدند؛ همسانسازیای که پیامدهای بدی، از جمله از بین بردن تنوع کارگان و تحمیل ادبیات و تکنیک یک ساز بر دیگر سازهای موسیقی دستگاهی، به همراه داشت.
امروزه برخی از همان دانشجویان پیشین گروه موسیقی دانشگاه تهران که در کسوت استادان امروزند ردیف ساز خود (کمانچه، سنتور، نی و…) را رها کرده ردیف تار را با ساز خود تدریس میکنند. نگارنده که چند سال بهعنوان مدرس ردیف در دانشگاه فعالیت داشته خود در امتحانات پایان ترمهای دانشگاهی ملاحظه کرده است که گاه اجرای یک تحریر تار ردیف میرزاعبدالله با کمانچه یا گوشهای از آن با ساز زخمهای قانون و نمونههایی دیگر از این دست چقدر نچسب، بدصدا و به گوش ناخوشایند است ولی با ازبینرفتن ذوق سلیم و وجود تعصب متأسفانه همان روال چند دهۀ پیش اکنون نیز در آموزش ردیف جاری است و یکی از دلایلی که امروزه رغبت هنرجویان موسیقی ایرانی به آموختن ردیف بسیار کم شده ریشه در همین رویۀ غلط دارد.
البته میتوان تأثیرات و تأثراتی از تکنیک نوازندگی سازهای مضرابی و کششی را در ردیفهای مکتوب بهجامانده سراغگرفت اما اینکه بالکل ردیف سازی مضرابی را با سازهای کششی بنوازند بدعتی است که توسط نورعلی برومند در موسیقی ایرانی ایجاد و نهادینه شد.
باری، چنانکه در صفحۀ پیشین از نظر گذشت، ادبیاتی که در اجرای ردیف بنا بر ساختار و تکنیک ساز کششی (چون کمانچه) شکل میگیرد متفاوت با سازهای مضرابی است.
از جمله استادان مرجع کمانچه در دورۀ قاجار حسینخان اسماعیلزاده بوده که دستگاهها را با ساز کمانچه به هنرجویان کمانچه و ویلن تعلیم میداده است و از جمله شاگردان او حسین یاحقی و ابوالحسن صبا هستند.
پینوشت
1- «آقای دوامی ذکر میکند که مسائل مادی نیز در پرورش این ردیفها مؤثر بوده است و دلیل آنرا چنین توضیح میدهد: در قدیم، برای آنکه آموزش موسیقی بتواند ممرّ درآمدی برای موسیقیدان باشد لازم بود که جلسات آموزش تداوم بیشتری یابد. به این جهت، برای پایبندکردن بیشتر شاگرد نغمات ردیف در طول زندگی استاد افزوده میگردید» (همان، ص ۱۸).





۱ نظر