۴.۳ مقایسهی روشها بر حسب سبک عودنوازی
مقایسهی روشها بر حسب سبک نوازندگی نشان میدهد که سبک عودنوازی، مبین روشهایی است که نوازندگان پس از گذراندن آموزشهای اصلی در پیش میگیرند. ممکن است چنین به نظر برسد که در روش تارگان، پس از آموزش اصلی، هدف، رسیدن به ویرتوئوزیته است. اگرچه تارگان نوازندهی بسیار خوبی است، به سبب تحصیل موسیقی غربی، سبک او فاقد سنتگرایی است که این امر بسیار طبیعی است. بازتاب ذوق و قریحهی تارگان در شیوهاش مشخص است، اما به نظر میرسد که روح مقامها کاستیهایی دارند و روش خاص تارگان، برای نوازندگان سنتی عود، مناسب نیست. اما این روش برای اجراهای تکنوازی بسیار مناسب است. تارگان در اجراهای گروهی شرکت نمیکرد و از مقامهای سنتی مانند صبا و هُزام نیز بهره نمیبرد (Yildiz,2005:42).
او در آموزش عمدتاً از ساختههای خود استفاده میکرد. هویت سبک شنچالار نیز به سبب نوازندگی در مکانهایی مانند کازینو مشخص نیست. در روش تانریکرور اجرای تکنوازی دیده میشود اما او از سبک سنتی خاصی برخوردار است. در این روش، سبک فراموش شدهای مشاهده میشود که به سبک تنبورنوازی نزدیک است. تانریکرور بیشتر با اجراهای تکنوازی خود شناخته میشود. او نیز، مانند تارگان، در اجراهای گروهی شرکت نمیکرد.
تانریکرور در روش خود از سبک سنتی عودنوازی، به شکل ماهرانهای استفاده کردهاست. تورون در شیوهی خود به غیر از سبک تارگان و تانریکرور، از سبک خود نیز بهره بردهاست. در نهایت اینکه، آکدوغو گذشته از اینکه نوازندهی عود بسیار چیرهدستی است، پژوهشگر خوبی نیز هست، اما سبک او در متدش نمایان نیست. روش یحیی نیز نشان میدهد که مسیر تانریکرور را دنبال میکند.
۵- نتیجهگیری
در این پژوهش، متدهای آموزشی عود بررسی، تحلیل و مقایسه شدهاند. روش خواجهعلیصلاحیبیگ در نوازندگی عود کاملاً ساده است و قصد آن نیست که با دیگر روشها مقایسه شود. دیگر روشهای یادشده را در دو گروه میتوان طبقهبندی کرد: در گروه نخست، روشهای تارگان، شنچالار و آکدوغو، و در گروه دوم شیوههای تانریکرور، تورون و یحیی به یکدیگر شباهت دارند. مقایسهی روشهای آموزش این دو گروه نشان از تأثیر فراوان موسیقی غربی بر گروه اول و موسیقی سنتی بر گروه دوم دارد؛ اما ویژگی اصلی تمامی این شیوههای آموزشی، معرفی ساز عود، ذکر پیشینهی کوتاهی از آن و فنون استفاده از مضراب است؛ سپس هر یک از روشها اطلاعاتی دربارهی نواختن به صورت دست باز و آموزش پوزیسیونها ارائه میکنند.
از مهمترین الزامات آموزش ساز عود، بهرهمندی از استعداد ذاتی موسیقی و رعایت نظم و انضباط کاری است. به بیان دیگر، هر چه توانایی و قابلیت هنرجو بیشتر باشد، میزان همکاری مربی نیز بیشتر خواهد بود و هر چه هنرجو در کار، نظم و انضباط بیشتری داشته باشد، میزان اثربخشی کلاس یا شیوهها نیز افزایش خواهد یافت. به علاوه، افزون بر نقش متدها در یادگیری، گوش دادن به آثار نوازندگان ماهر نیز تأثیر فراوانی در پیشرفت یک هنرجوی عود خواهد داشت.
مراجع
Akdogu, O.
1992 Ud Method 1-2, Izmir:Anadolu Pub.
Gazimihal, M. R.
1975 Kopuz and Plucked String Instruments in the countries. Ankara: The Ministry of Culture Pub.
Jebrini, A.
1995 “Farabi” TDV.Encyclopedia of Islam v.12. Istanbul: TDV Pub.
Koc, F.
2010 Abdulaziz b. AbdulkadirMeragi and the Place of Named “Nekavetu’l-Edvar” His Book in The XV.
Century Turkish Music Theory. Unpublished Phd. Thesis. Ankara: ESS University of Ankara.
Tanrikorur, C.
2001 Unpublished Oud Method
Targan, S. M.
1995 Ud Method.Istanbul: Gokhan Pub. (Publisher: ZekiYilmaz)
Torun, M.
1993 Ud Method “Tradition into The Future”. Istanbul: Caglar Pub.
Turabi, A. H.
1996 El-Kindi’s Music Tractate. Unpublished Master Thesis. Istanbul: University of Marmara ESS.
2004 IbnSina-Music. Istanbul: Litera Pub.
Uygun, M. N.
1999 Safiyuddin Abdulmu’min Urmevi and Kitabu’l-Edvar. Istanbul: Kubbealti Pub.
Yahya, G.
2002 Ud Method. Ankara: Yurtrenkleri Pub.
Yildiz, K.
2005 A Comparative Study on Methods of Oud. The Graduation Thesis. Sakarya: State Conservatory University of Sakarya.
مجله هنر موسیقی
۱ نظر