فرانسیسکو تارگا (۱۸۵۲–۱۹۰۹)، آهنگساز و نوازندهی گیتار کلاسیک اسپانیایی، از چهرههای درخشان دورهی رمانتیک بود که نامش را با عنوان «پدر گیتار کلاسیک» در تاریخ موسیقی ثبت کردهاند. او در شمار بزرگترین گیتاریستهای تمام دوران قرار دارد و میراثی چشمگیر از خود به جا گذاشته: نزدیک به ۸۰ قطعهی اصلی برای گیتار و بیش از ۱۰۰ رونویسی از آثار آهنگسازان برجستهای چون باخ، شوپن، و بتهوون که در اصل برای پیانو نوشته شده بودند.
پرلودهای تارگا، که در فاصلۀ سالهای ۱۸۸۹ تا ۱۹۰۹ خلق شدهاند، از مهمترین نمونههای خلاقیت او به شمار میآیند. این قطعات کوتاه، که برای گیتار سولو نوشته شدهاند، مینیاتورهایی موسیقایی هستند؛ آکنده از ظرافت، شخصیت موسیقایی و عمقی بیبدیل. هر یک از این پرلودها مانند قطرهای از جوهر هنری تارگا است: کوتاه، پیچیده و درخشان.
بسیاری از این آثار در راستای آموزش شاگردانش پدید آمدند؛ بهویژه برای ارتقای تواناییهای بیانی و هنری ایشان. نقل است که برخی از پرلودها حاصل بداههنوازیهای تارگا در طول کلاسهای آموزشیاش بودهاند.
اگرچه گفته میشود تارگا هرگز این پرلودها را در رسیتالهای رسمی اجرا نکرد، این آثار بیش از هر چیز بازتاب هنر و جهان درونی اویند. برخی قطعات او چنان نوگرایانهاند که میتوان در آنها رگههایی از موسیقی مدرن و سبک امپرسیونیسم را نیز یافت.
یکی از قطعات شاخص مجموعه، پرلود شمارهی پنج با عنوان «قطرهای اشک» (Una Lagrima)، واکنش موسیقایی تارگا به فقدان دختر خردسالاش، کونچیتا است. همسرش، ماریا خوزه ریزو، هنگام بازگشت از تور کنسرت تارگا در مایورکا، اسپانیا، خبر جانباختن کونچیتا را به او داد. حس دوگانه این قطعه باعث شده که مشخص نباشد که این پرلود، انعکاسی از درد است یا خاطرات شیرین او با دخترش… در واقع این اثر احساسی متلاطم و مالیخولیای دارد.
پرلود شماره ۲ که در نسخهی اصلی با عنوان پرلود در لا مینور (Prelude in A Minor) ثبت شده، در ۱۶ مارس ۱۸۹۶ در بارسلونا ساخته شد و به یکی از برجستهترین شاگردان تارگا، میگل لوبت (۱۸۷۵–۱۹۳۸)، تقدیم شده است. این قطعه، ادای دینی است به شاگردی که شیوۀ آهنگسازی استاد را به زیبایی بازتاب داده است.
آخرین قطعۀ مجموعه، با عنوان ارموس (Oremus) (به لاتین: بیایید دعا کنیم)، اغلب بهعنوان اثری مستقل از تارگا شناخته میشود. این قطعه کوتاه در رِ مینور، در واقع آوانویسیای است از بخش دوم «رقص فانتزی شماره ۵» (Phantasietanz op. 124 no.5) اثر روبرت شومان و به شکلی نمادین، اغلب همراه با پرلود «ادچا» (Endecha) اجرا میشود. «ادچا» در ۳۰ نوامبر ۱۹۰۹، تنها دو هفته پیش از درگذشت تارگا، نوشته شده است.
۱ نظر