گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

«رهبری و آماده سازی آنسامبل‌های سازی» (۳۳)

یک‌پارچگی و هماهنگیِ گروه، اهمیت بسیاری بر روند تمرین دارد. این شامل بسیاری از جنبه‌های اجرایی مانند کیفیت صدا، تعادل، ترکیب صدا، کوک، چگونگی تلفظ نت‌ها و آرشه‌گذاری است و شدت صدا، سَبک اجرا و جمله‌بندی موسیقایی را هم در‌ بر می‌گیرد. در توسعه‌ی یک گروه منسجم موزیکال، رهبر ارکستر باید این ایده‌ی یک‌پارچگی را در نظر بگیرد، زیرا بدون آن، گروه نامنظم و ناسازگار به نظر خواهد رسید. بیشترِ زمانِ تمرین باید به توسعه و دست‌یابی به این هم‌سانی اختصاص داده شود.

به عنوان مثال، آرشه‌گذاریِ مشابه در یک گروه زهی، بلافاصله گروه را منسجم‌تر می‌نمایاند. یکی دیگر از جنبه‌های هماهنگی، توجه ‌همه‌گانی به رهبر ارکستر است. تا زمانی که تمامی اعضای گروه به رهبر نگاه نکنند و برای دست‌یابی به این هماهنگی تلاش نکنند، کیفیت اجرا کمتر از حد مطلوب خواهد بود. تنها با تقویت ایدۀ یک‌پارچگی در روند تمرین، اجرای کنسرت موفقیت‌آمیز خواهد بود.

در ساختن یک گروه منسجم، رهبر باید بر روی دقت اعضای آنسامبل تمرکز کند. مهم است که بدانیم بدون وجود دقت کافی در یک مجموعه، بهبود بسیاری از جنبه‌های دیگرِ اجرا دشوار خواهد بود. همه چیز باید به شکلی هماهنگ اجرا شود تا بتوان جنبه‌هایی مانند کوک، ریتم، تعادل، ترکیب صدا، تلفظ نت‌ها ، جمله بندی و سَبک را به درستی در روند تمرین گروهی تنظیم کرد. برای دست‌یابی به دقت گروهی، نوازندگان باید هم‌زمان، هم رهبر ارکستر را تماشا کنند و هم به بقیۀ گروه،گوش دهند. نقطۀ شروع نُت در ابتدای جملات و نقطۀ پایان نُت در انتهای جملات، حوزه‌های اجرایی مهمی هستند که نیاز به توجه مداوم دارند. تکنیک رهبر باید به‌قدری واضح باشد که نوازندگان، در تشخیصِ لحظات شروع و پایان نت‌ها مطمئن باشند.

من جزئیات مربوط به «دقت گروهی» را در فصل ۱۲ (سرعت و دقت گروه) و جزئیات مربوط به «گوش دادن و حساسیت موسیقایی» را در فصل ۳ (ده اصل اساسی سناریوی فرآیند تمرین)، اصل شمارۀ ۶، بیان کرده‌ام. امید چندانی به رهبری خوب یک آنسامبل موسیقی سازی نیست، مگر آن‌که رهبر ارکستر، آموزش مناسبی دیده باشد.

متأسفانه، تعداد زیادی رهبر ارکسترِ آموزش‌ندیدۀ «زمان نگه‌دار» در این حرفه وجود دارد. در برخی مواقع، داوطلب رهبری، هیچ پیش‌زمینه‌ی آموزشی در رهبری ارکستر ندارد. واقعیت این است که بسیاری از نوازندگان، بدون پیشینه‌ی کافی در تکنیک رهبری و/یا بدون مهارت کافی در«تمرین دادنِ گروه»، به‌روی سکو می‌روند. آنها مقام «رهبری ارکستر» را به دلیل نوازنده‌ی خوبِ یک گروه بودن، یا به عنوان تک‌نواز ماهر یا معلم خوب موسیقی به‌دست آورده‌اند، اما هنر و مهارت رهبری را هرگز نیاموخته‌اند.

رهبری ارکستر، شامل توسعه‌ی تکنیک های رهبری، به همان روشی است که یک نوازنده روی ساز خودش انجام می‌دهد. دومین مشکل رهبری ارکستر این است که بسیاری از رهبران، زمان کافی برای مطالعه‌ی پارتیتور نمی‌گذارند و در نتیجه تقریباً به‌طور کامل به «یادگیری پارتیتور در زمان تمرین» وابسته هستند. این امر ارتباط مؤثر با گروه را غیرممکن می‌کند. با این عدم ارتباط، نتیجۀ کار‌ چه در مرحله‌ی تمرین و چه در اجرای کنسرت‌ نواختن ضعیف و غیرموزیکال خواهد بود.

نزهت امیری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است